loading...

بیتا صبوری

بازدید : 321
سه شنبه 4 خرداد 1400 زمان : 15:54

زمانی که زوجین تصمیم می گیرند که صاحب فرزند شوند ممکن است مهمترین دغدغه شان این باشد که از پس هزینه های آن بر بیایند و بتوانند نیازهای مالی فرزندشان را تامین کنند اما ممکن است کمتر کسی به این مسئله توجه کند که آیا از لحاظ روانی آمادگی این را دارند که مسئولیت تربیت کودکی را بر عهده بگیرد و آیا با نحوه تربیت کودک آشنا است یا خیر؟

اما باید بدانیم که کسب مهارت های فرزند پروری و آشنایی با نحوه تربیتی کودک، یکی از مهمترین مواردی است که زوجین قبل از فرزندآوری باید به آن توجه کنند.

شما به عنوان یک والد، قرار است مسئولیت تربیت موجودی را بر عهده بگیرید که چیزی از دنیای بیرونی نمی داند و طبق نظریه رفتارگرایی، مانند لوح سفیدی است که هیچ چیز در آن نوشته نشده است و این شما هستید که قرار است به او کمک کنید تا هویت خود را پیدا کند، شخصیت خود را بسازد و به دنیای بیرونی نگاه کند.

این شما هستید که می توانید به او بفهمانید که دنیا جای قابل اعتمادی است یا اینکه اصلا جای قشنگی نیست و ارزش زندگی کردن ندارد و نمی توان به کسی اعتماد کرد. در واقع این شما هستید که با رفتار خود تاثیر بسیار پررنگی در روند زندگی او در آینده خواهید داشت.

ما در این مقاله قصد داریم که شما را با روش و نحوه تربیتی کودک آشنا کنیم تا با بهره مندی از این مطالب و البته مطالعه بیشتر، از منابع مختلف، بتوانید به بهترین نحو فرزند خود را به درستی تربیت کنید. موارد زیر به شما کمک می کند تا به خوبی کودک خود را تربیت کنید.

شیوه های صحیح تربیت کودکان

  • در دسترس باشید

اولین و مهمترین نکته برای اینکه بتوانید این مسئله را بسنجید که آیا شما آمادگی فرزند آوری را دارید یا خیر، این است که ببینید آیا می توانید به اندازه کافی در دسترس فرزندتان باشید یا خیر؟ و آیا می توانید زمان کافی را به فرزندتان اختصاص دهید یا خیر.

یادتان باشد که بچه به این نیاز دارد که از وجود والد خودش به اندازه کافی بهره ببرد، اگر شما صاحب فرزند شوید و فرزندتان مدام در مهد کودک باشد و بعد از آن مدام نزد پدر بزرگ، مادر بزرگ یا پرستار باشد و چیزی از حضور مادر در زندگی اش نفهمد، باعث می شوید که سبک دلبستگی ناایمن در فرزندتان شکل بگیرد.

البته منظور از حضور والد و سرپرست فقط حضور فیزیکی نیست، بلکه حضور روانی نیز به اندازه حضور فیزیکی و حتی بیشتر نیز اهمیت دارد. برخی از مادران، که با وجود اینکه تمام طول روز را در کنار فرزندشان هستند اما توجه کافی به فرزند خود ندارند و حوصله کافی را برای فرزندشان خرج نمی کنند، همین امر نیز به نوبه خود می تواند آسیب زا باشد.

در مقابل برخی از مادران با وجود شاغل بودن، زمان هایی را که در منزل و در کنار فرزندشان حضور دارند به اندازه کافی برای فرزندشان وقت می گذارند و به او محبت کلامی و رفتاری می کنند و پاسخگوی نیازهای فرزندشان هستند و به نوعی طوری رفتار می کنند که نبودن هایشان را جبران می کنند و همین امر می تواند مانع از شکل گیری دلبستگی ناایمن و بروز آسیب در کودک شود. بنابراین در دسترس بودن و پاسخگویی سریع به نیاز های روانی، عاطفی و جسمی کودک، به خصوص در سالهای اولیه زندگی بسیار اهمیت دارد و اگر چنین رفتار نکنید می توانید باعث دید منفی و عدم اعتماد به دنیای بیرونی در ذهن کودکتان شوید.

نحوه تربیت کودک

  • الگوی خوبی برای فرزندتان باشید

قبل از اینکه بخواهید اصول تربیتی را روی فرزندتان پیاده کنید، نیاز است که به رفتارتان توجه کنید. اگر می خواهید فرزندی خوب تربیت کنید در ابتدا نیاز است که خودتان از اصول اخلاقی به درستی پیروی کنید.

شما نمی توانید فردی پرخاشگر باشید اما از فرزندتان انتظار داشته باشید صبور و آرام باشد، چون کودکان آن چیزی را که می بینند یاد می گیرند و کسی که بیشترین تعامل را با کودک دارد و کودک بیشترین مشاهدات رفتاری و تاثیر پذیری را از او دارد والد کودک است، بنابراین به رفتار خودتان توجه بسیار داشته باشید.

اگر فانتزی ذهنیتان این است که کودکی شاد داشته باشید، باید خودتان سعی کنید محیط شاد را برای فرزندتان فراهم کنید، اگر دلتان می خواهد فرزند منظمی داشته باشید، در درجه اول خودتان باید فرد منظمی باشید.

در مورد آموزش دیگر رفتارها نیز چنین است، به همین دلیل قبل از بچه دار شدن سعی کنید کمی خودتان را واکاوی کنید و اگر که فکر می کنید مشکلی در رفتار و شخصیتتان دارید که می تواند در تربیت کودک، اختلال ایجاد کند، در ابتدا برای رفع آن مشکل تلاش کنید و بعد اقدام به بچه دار شدن کنید.

یادتان باشد شما در برابر فرزندتان مسئولید، به همین دلیل این امر بسیار اهمیت دارد که بتوانید به درستی با او برخورد کنید و در بکارگیری روش های تربیتی درست توانمند باشید.

  • در برخورد با کودک و وضع قوانین ثبات داشته باشید

ثبات داشتن در امر تربیتی کودک اهمیت زیادی دارد. برخی از والدین هم در محبت کردن به کودکانشان و هم در وضع قوانین داشتن ثبات کافی را رعایت نمی کنند. مثلا پیش می آید که در برخی از زمان ها فرزندشان را غرق در محبت می کنند و توجه زیادی به او می کنند، در مقابل در برخی شرایط دیگر کاملا بی حوصله می شوند و توجهی به فرزند خود نمی کنند یا روش های تنبیهی سختی را اعمال می کنند، این کار باعث می شود که کودک در آنالیز رفتارهای والد خود دچار تناقض شود و نتواند تعبیر درستی از شرایط داشته باشد. این امر احتمال ابتلای افراد به اختلال دو قطبی را زیاد می کند.

همچنین با بزرگتر شدن کودک، والدین سعی می کنند قوانینی را در مورد امور خانه و رفتارهای کودک وضع کنند. یادتان باشد که هر قانونی را که برای کودک تعیین می کنید باید نسبت به آن پایبند باشید.

مثلا اگر که زمان خواب کودک را ساعت 9 شب تعیین کرده اید، باید نسبت به اجرای این قانون محکم باشید و مدام در مقابل کودک کوتاه نیایید، این کار باعث می شود کودک قوانین را جدی نگیرد و به دیگر توصیه های شما نیز توجه کافی را نداشته باشد، البته انعطاف پذیری نیز امر بسیار مهمی است و نباید اینطور باشید که تحت هیچ شرایطی حاضر نباشید کوتاه بیایید، مثلا ممکن است یک روز در هفته پیش بیاید که شما مهمان باشید یا مهمان داشته باشید و روز بعد نیز، روز تعطیل باشد، در چنین شرایطی با یادآوری به کودک که امشب استثنا است می توانید به کودک اجازه دهید تا مدت زمان بیشتری را بیدار بماند.

دقت داشته باشید که برای آموزش مواردی مثل ساعت خواب، بهتر است از ابتدای دوران کودکی، سعی کنید خودتان زمان خواب منظمی داشته باشید تا بتوانید این الگوی خواب را در فرزندتان ایجاد کنید. اگر که شما و همسرتان همیشه تا دیروقت بیدار باشید، طبیعتا نمی توانید از فرزندتان انتظار داشته باشید که زود خوابیدن را یاد بگیرد.

  • از روش های تشویقی و تنبیهی به درستی استفاده کنید

کودک همانقدر که به تشویق نیاز دارد به تنبیه نیز نیاز دارد. ما با تشویق کردن می توانیم کودک را به کارهای خوب ترغیب کنیم و کارهای خوب را در کودک تقویت و پایدار کنیم، با تنبیه نیز می توانیم رفتارهای نادرست کودک را حذف کنیم. بنابراین استفاده از تنبیه و تشویق در اصول تربیتی کودک نقش مهمی دارد. اما دقت کنید که تشویق و تنبیه هر کدام دارای قواعد و اصولی هستند و نیاز است که شما با آگاهی از این اصول، آن ها را در شیوه تربیتی کودک به کار بگیرید.

تشویق و تنبیه هر کدام به دو بخش تقسیم می شوند:

  1. تشویق مثبت، تشویق منفی
  2. تنبیه مثبت، تنبیه منفی

پسوند مثبت و منفی به معنای خوب یا بد بودن آن ها نیست، بلکه به ارائه یا عدم ارائه محرک به کودک بستگی دارد. در ادامه آن ها را مفصل توضیح می دهیم تا بیشتر به آن ها آشنا شوید.

  • تشویق مثبت و تشویق منفی

همانطور که گفتیم هدف از تشویق (مثبت و منفی)، افزایش رفتارهای مثبت در کودک است، ما از طریق تشویق می توانیم به کودک رفتارهای درست را بیاموزیم و آن ها را در کودک تثبیت کنیم.

اگر شما به کودک خود قول دهید که در صورت مرتب کردن اتاقش او را به پارک می برید یا برایش چیزی می خرید از تشویق مثبت استفاده کرده اید. یعنی یک چیز خوشایند را در قبال یک رفتار درست به کودک خود ارائه داده اید (تشویق مثبت= ارائه محرک خوشایند در صورت انجام رفتار مناسب).

اما اگر که در قبال کار خوب کودک چیزی به او ارائه ندهید ولی به جای آن محرک آزاردهنده ای را حذف کنید از تشویق منفی استفاده کرده اید. مثلا فرض کنید که کودک شما مدام در حال غر زدن به کودک خود هستید که چرا اتاقش را تمیز نمی کند، کودک متوجه می شود که با تمیز کردن اتاقش غر زدن های شما قطع می شود در اینصورت برای اجتناب از محرک ناخوشایند (غر زدن های مادر)، اتاقش را تمیز می کند.

مثالی دیگر اینکه به کودک خود بگویید که برنامه غذایی امروزمان غذایی بود که مورد علاقه ات نبود، اما حالا که اتاقت را تمیز کردی تصمیم دارم امروز،آن غذا را درست نکنم (تشویق منفی = حذف محرک ناخوشایند برای افزایش رفتار درست در کودک).

  • تنبیه مثبت و منفی

تنبیه مثبت به این معنی است که شما برای اینکه رفتار نامطلوبی را در فرزندتان حذف کنید، یک محرک ناخوشایند را در صورت انجام کار نامطلوب در کودک به او ارائه می دهید. منطق این روش تنبیهی این است که وقتی کار نادرست با پیامد نامطلوب همراه شود به مرور آن رفتار حذف می شود.

مثلا به کودک خود می گویید به خاطر بی اهمیت بودنت نسبت به تمیز بودن اتاقت و به دلیل جمع نکردن وسایلت مجبور هستی که به مدت 5 دقیقه روی صندلی بشینی و از جابت تکان نخوری (البته این زمان نسبت به سن کودک متغیر است، برای کودکان کوچکتر از 5 سال، زمان نشستن روی صندلی باید کمتر در نظر گرفته شود. همچنین دقت کنید که صندلی ای که برای تنبیه در نظر می گیرید تا حد امکان باید در جایی قرار بگیرد که هیچ وسیله سرگرم کننده و محرک خوشایندی وجود نداشته باشد).

کتک زدن کودک و پرخاشگری کلامی نیز نوعی تنبیه مثبت است (ارائه محرک ناخوشایند در جهت حذف رفتار منفی)، اما این روش، روشی کاملا غلط است و به هیچ عنوان توصیه نمی شود. کتک زدن تنها باعث ایجاد اضطراب و استرس در کودک می شود و ممکن است رفتار نادرست را فقط به صورت موقتی در کودک حذف کند، اما حتی در صورت حذف همیشگی رفتار نامطلوب، به دلیل آسیب هایی که در اثر کتک زدن، به سلامت روان کودک وارد می کند، روش کاملا نادرستی است و والدین باید تا حد امکان از آن خودداری کنند.

اما تنبیه منفی، بهترین نوع تنبیه است و می تواند در روش تربیتی کودک بسیار موثر باشد.

منبع : 11 نکته در مورد تربیت کودک که کسی به شما نمی گوید

بازدید : 337
جمعه 31 ارديبهشت 1400 زمان : 13:12


سن تربیت کودک، از چه سنی کودک را تربیت کنیم؟

آیا سن تربیتی کودک مربوط به دوره خاصی می باشد؟ همه پدر و مادر ها دوست دارند تا فرزند آن ها به بهترین شکل تربیت شوند و از همان روزهای ابتدای زندگی کودک سعی می کنند تا به بهترین نحوه به کوک برخورد کنند، تا فرزندشان را به خوبی پرورش داده و تربیت کنند.

اما بسیاری از والدین نمی دانند تا در چه سنی چه رفتاری با کودکشان داشته باشند هنگامی که والدین آگاهی لازم در مورد سن تربیت کودک و چگونگی آن به دست آوردند می توانند رفتاری متناسب با درک کودک ارائه دهند.

در این مقاله سن تربیت کودک و رفتار های متناسب در هر دوره از رشد مورد بررسی قرار گرفته است، با مطالعه این مقاله می توانید این اطلاعات را کسب کرده و هم چنین می توانید از مشاور و روانشناس کمک بگیرید تا با توجه به این موضوع راهنمایی های لازم را برای شما انجام دهد.

بهترین زمان و سن تربیت کودک

به طور کلی یادگیری کودک سن خاصی ندارد و نمی توان تربیت کودک را به سن خاص و دقیقی اختصاص داد، در واقع از همان ابتدای زندگی کودک والدین بر روی رفتار او اثر می گذارند.

به عنوان مثال انجام دادن رفتار های ساده ای مثل بغل کردن کودک، نگاه کردن، حرف زدن و بوسیدن او در سنین پایین و پاسخ به نیازهای جسمی و عاطفی او در همان اوایل زندگی بر شکل دهی شخصیت، عاطفه و رفتار های بعدی فرزندتان تاثیر می گذارد، همچنین بر اساس پژوهش های انجام شده صحبت با کودک پیش از تولد همراه با موسیقی، تغذیه مناسب، دور بودن از استرس و اضطراب کودک تاثیر می گذارد.

با این وجود تربیت مستقیم کودک در سنی آغاز می شود که او قدرت درک و پاسخ کلامی داشته باشد، این مقاله با توجه به دوره های حساس و مهم رشد و نیاز های مختص هر دوره با توجه به سن تربیت آن دوره تقسیم بندی شده است، در این مقاله با هر بخش و نکات تربیتی مربوط به آن بخش آشنا خواهید شد.

تربیت کودک زیر یکسال

در سنین زیر یک سال ارتباط شما با کودک تان باید بسیار زیاد باشد و فرزندتان باید احساس آرامش و امنیت در کنار شما داشته باشد تا در آینده بتواند شخصیتی مستقل برای خود ایجاد کند. در ماه های ابتدایی تولد، شما می توانید توانایی ذهنی کودک را افزایش دهید و محیط اطراف کودک را با توجه به وسایلی که برای او جذابیت و تنوع دارد غنی سازید و در کنار آن در آغوش کشیدن، لبخند زدن به او و بازی کردن را فراموش نکنید و سعی کنید به کودک حس آرامش و امنیت بدهید زیرا تلاش های شما در این سن به افزایش بهداشت جسمی و روانی کودک منجر خواهد شود.

سن تربیت کودک، تربیت در ۱۸ ماهگی

در این سن کودک دستورات ساده را درک می کند اما به طور کامل نمی تواند دستورات پیچیده تر را درک کند، در این سن دستوراتی که والدین به کودک می دهند باید خیلی ساده، مشخص و با اشاره حرکت دست باشد، دستورات باید در همان لحظه بوده و برای این که رفتار درست را به کودک بگویید باید در همان لحظه دستور را تکرار کنید.

انتظار نداشته باشد کودک حرف های شما را مدت ها در ذهنش نگه دارد و دوباره آن را اجرا کند.

سن تربیت کودک، تربیت در ۲ تا ۳ سالگی

در این سن کودک شروع به حرف زدن می کند و رشد کلامی او روز به روز افزایش یافته و به همین دلیل باید قوانین و چهارچوب های مشخصی را برای کودک تعیین کرد.

نکته ای که در تربیت کودک در سن ۲ تا ۳ سالگی وجود دارد این است که به طور قابل ملاحظه ای در کودک رفتار های لجوجانه و بهانه گیری نشان داده می شود زیرا در این سن او یاد می گیرد تا شخصیت مستقلی پیدا کند و به همین دلیل در تحول استقلال خود از کلماتی مانند نه، نمی خوام، مال خودمه و غیره زیاد استفاده می کند.

به اصطلاح می گویند کودک در سن (نه) قرار دارد والدین باید سعی کنند در این سن نسبت به رفتار لجبازانه کودک صبر و حوصله داشته باشند و این نکته را در نظر بگیرید که واکنش های افراطی و تنبیه بدنی نه تنها تاثیر مثبتی ندارد بلکه لجبازی کودک را بیشتر می کند.

والدین باید برای کودک قوانین ساده و مشخصی را قرار دهند و زمانی که کودک مقاومت کرد از واکنش های افراطی و خشن استفاده نکنند و بیشتر به رفتار های خوب و مثبت کودک توجه داشته باشند و او را تحسین و تشویق کنند، این کارها باعث می شود تا مقاومت کودک کمتر شود و تمایلش به اطاعت و پیروی کردن افزایش یابد.

برخورد با خساست و پرخاشگری کودک در سنین ۲ تا ۳ سال

در این سن کودک نسبت به وسایل خود بسیار حساسیت نشان می دهد و احساس مالکیت زیادی نسبت به آن ها دارد و وسایلی مثل اسباب بازی ها، وسایلش و افراد مهم زندگی خیلی حساس می شود و در واقع هر چیزی که کودک مالک آن می باشد با هویت او پیوند خورده است.

به عبارتی زمانی که وسایل را از کودک می گیرید حس می کند که هویتش از او گرفته شده است، اگر فرزندتان واکنش هایی مانند خشم و عصبانی از خود نشان داد تعجب نکنید، خساست یا پرخاشگری کودک در این سن صفاتی است که مخصوص این سن می باشد مگر آن که بیش از حد و افراطی و غیر قابل کنترل شود.

شما در این هنگام باید سعی کنید خودتان را کنترل کنید وبه صورت افراطی و با عصبانیت به او واکنش نشان ندهید و سعی کنید با او کنار بیایید و رفتار درست و روشن و واضحی از او بخواهید و به احساس مالکیت او احترام بگذارید و به او قدرت انتخاب بیشتری بدهید.

سن تربیت کودک، ۳ تا ۴ سالگی

در این سن لجبازی کودکان کم تر می شود و مقاومت آن ها نسبت به دستورات و قوانین کم می شود، آن ها در این سن بیشتر دوست دارند توسط بزرگسالان مورد تایید قرار گیرند و به اصطلاح دختر خوب یا پسر خوبی باشند.

کودکان در این سن قدرت درک صحبت ها و توانایی مکالمه پیچیده تر را دارند با توجه به این که در این سن بیشتر به دیگران توجه می کنند اما با این وجود هنوز حس خود محوری در آن ها وجود دارد.

آن ها نمی توانند مسائل را از زاویه دید دیگران ببینند و باید قوانین را خیلی روشن برای آن ها بیان کنید و مسائل را به صورت ساده و طوری که زاویه دید آن ها قابل درک می باشد برای آن ها توضیح دهید، در این سن باید در مورد تاثیر کارشان و احساسی که در دیگران به وجود می آورد توضیحات بیشتری بدهید برای مثال اگر دم گربه را بکشی خیلی دردش می گیرد.

این توضیحات بر روی پروش هوش هیجانی کودک تاثیر بسیاری می گذارد و کمک زیادی به فرزند می کند، در این سن توجه دیگران به کودک بسیار برای کودک مهم می باشد و شما تا می توانید رفتاری مثبت نشان دهید و کودک را تحسین کرده و به او پاداش دهید.

منبع : سن تربیت کودک

بازدید : 328
جمعه 31 ارديبهشت 1400 زمان : 13:09

ازدواج یک تصمیم مهم در زندگی هر انسانی است که به طرق و اشکال مختلف صورت می گیرد. ازدواج فامیلی یکی از اشکال ازدواج است که برخی از خانواده ها تاکید زیادی روی این مسئله دارند که ازدواج فامیلی باید صورت بگیرد.

یکی از ملاک هایی که برای ازدواج در نظر گرفته شده است و روانشناسان تاکید زیادی بر روی آن می کنند، شباهت های فرهنگی و کم بودن فاصله طبقاتی بین زوجین است و زمانی که دو فرد از دو فرهنگ مختلف تصمیم به ازدواج با یکدیگر می گیرند، این نگرانی وجود دارد که اختلاف فرهنگی و عدم آشنایی با فرهنگ های یکدیگر، باعث به وجود آمدن مشکلات زیادی بین آن ها شود. در مقابل چنین ازدواجی، یعنی ازدواج با فرد غریبه و فرد متفاوت با فرهنگ خانودگی، ازدواج فامیلی وجود دارد.

خانواده ها و ازدواج فامیلی

ازدواج فامیلی ازدواجی است که زوجین جد یا نیای مشترک با یکدیگر داشته باشند. ازدواج دختر عمو- پسر عمو، دختر خاله – پسرخاله، دختر دایی – پسر عمه، پسر دایی – دختر عمه، از این دست از ازدواج ها هستند.

پیشنهاد مشاور:مدت زمان آشنایی قبل ازدواج

البته ازدواج فامیلی فقط محدود به این موارد نمی شود و اشکال مختلف دارد و همانطور که ذکر شد وجود جد یا نیای مشترک است که ازدواج فامیلی را نشان می دهد.

در ازدواج فامیلی به این دلیل که نگرانی در مورد اختلاف فرهنگی وجود ندارد، ممکن است اینطور تصور شود که این نوع ازدواج، می تواند یک ازدواج موفق و تمام عیار باشد.

همچنین افرادی که تاکید زیادی بر ازدواج فامیلی دارند، می گویند که ما ترجیح می دهیم با خانواده و فردی وصلت کنیم که به اندازه کافی نسبت به او شناخت داریم و همین امر می تواند باعث مقاومت شدید فرد نسبت به وصلت با غریبه ها باشد.

طبیعی است که گاهی اوقات خانواده هایی با این تفکر، با ازدواج فرزندشان با افراد غریبه مخالفت می کنند و اگر دختر یا پسرشان قصد داشته باشند با فردی غریبه ازدواج کنند، بدون بررسی شرایط و ارائه دلایل منطقی، با فرزندانشان مخالفت می کنند و حاضر به چنین وصلتی نمی شوند و حتی در صورت رضایت با اکراه به این نوع ازدواج راضی می شوند.

ازدواج فامیلی

در مقابل برخی دیگر هستند که به این نوع ازدواج (ازدواج فامیلی)، دید کاملا منفی دارند و معتقدند که ازدواج فامیلی می تواند تبعات جبران ناپذیری از جمله اختلالات ژنتیک و معلولیت فرزندان و همچنین ایجاد مشکل و تفرقه بین فامیل را در پی داشته باشد. در این صورت است که اگر در خانواده ای با دختر عمو و پسر عمویی یا دختر دایی و پسر عمه ای به یکدیگر علاقه مند شوند، ممکن است با مخالفت شدید خانواده شان مواجه شوند و برای ازدواج با هم راه سختی را پیش رو داشته باشند.

اما سوال اینجاست که دیدگاه و تفکر کدامیک درست است؟

آیا ازدواج فامیلی سراسر مزیت است یا اینکه حقیقتا معایب جبران ناپذیری دارد؟

آیا در ایران نیز بهتر است که مانند برخی از جوامع از جمله تاجیکستان به طور کل، ازدواج فامیلی را منع کنند یا طبق رسوم افراد بختیاری، این ازدواج را بیشتر مرسوم کنند و به این جمله که عقد پسرعمو – دختر عمو را در آسمان ها بسته اند اعتماد کنند؟ به راستی کدامیک بهتر است؟

طبیعتا داشتن دیدگاه سیاه و سفید در هیچ موردی درست نیست. اینکه ما مطلقا یک چیز را سیاه ببینیم و آن را کاملا بد بدانیم یا یک چیز را کاملا خوب و بدون عیب بدانیم، می تواند منجر به دیدگاه متعصبانه و به دور از منطق در ما شود.

مانند دیگر موارد، ازدواج فامیلی نیز مزایا و معایب مخصوص به خود را دارد و اگر با مزیت ها و معایب آن آشنا باشیم و آگاهانه رفتار کنیم می توانیم به درستی در اینباره تصمیم گیری کنیم.

مزایای ازدواج فامیلی

  • تناسب میان خانواده ها

یکی از مهمترین مزایای ازدواج فامیلی تناسب میان خانواده ها است. تناسب در فرهنگ، رسومات خانوادگی و احتمالا تناسب در طبقه اجتماعی می تواند یکی از مزیت های ازدواج فامیلی باشد که این امر می تواند مشکلات ناشی از تفاوت فرهنگی را به حداقل برساند. در نتیجه این تناسب نیز، ثبات زناشویی بین زوجین بیشتر خواهد بود.

  • شناخت

زمانی که دو فرد غریبه تصمیم به ازدواج با یکدیگر می گیرند، نیازمند مدت زمان زیادی هستند تا بتوانند به شناخت مطلوبی نسبت به هم و خانواده های یکدیگر پیدا کنند. در ازدواج با افراد غریبه گاهی پی بردن به سابقه خانوادگی فرد که ممکن است بر زندگی آینده زوجین تاثیر داشته باشد دشوار است، اما در ازدواج فامیلی چنین مشکلی وجود ندارد و خانواده ها یکدیگر را به خوبی می شناسند.

  • انتقال ارزش های فرهنگی خانواده ها

این مسئله برای خانواده هایی مزیت حساب می شود که اهمیت زیادی به انتقال ارزش های خانوادگی به نسل های بعدشان می دهند. ازدواج فامیلی می تواند سبب محقق شدن این فرایند، یعنی انتقال و حفظ ارزش های خانوادگی به نسل های بعد شود. همچنین برخی معتقدند که ازدواج فامیلی می تواند سبب شود که اموال و دارایی ها، درون خانواده حفظ شود و به نسل های بعد انتقال یابد.

  • مذاکرات و گفت و گوی راحت تر و توافق بیشتر

گفت و گو در مورد میزان مهریه، جهیزیه، هزینه های عروسی و غیره از جمله مواردی هستند که در جلسات خواستگاری به آن ها پرداخته می شود.

این اتفاق بسیار شایع است که به دلیل تفاوت در رسومات و عرف خانوادگی و فرهنگی، به توافق رسیدن سر این مسائل بسیار دشوار باشد و حتی سبب ایجاد اختلاف و دلخوری هایی شود. ولی در ازدواج فامیلی توافق بر سر این مسائل بسیار راحت تر اتفاق می افتد و خانواده ها حرف همدیگر را بهتر می فهمند و سریع تر و با چالش کمتری به توافق می رسند و همین امر می تواند باعث پیشگیری از بروز بسیاری از مشکلات شود.

معایب ازدواج فامیلی

  • ایجاد بیماری های ژنتیکی در فرزندان

یکی از مهمترین معایب ازدواج فامیلی، ایجاد بیماری های ژنتیکی در فرزندان است و هرچقدر این نسبت خویشاوندی نزدیک تر باشد احتمال بروز بیماری های ژنتیکی بیشتر است. در واقع همین موضوع است که باعث شده است برخی از ایالت ها این ازدواج را به طور کلی منع و غیر قانونی اعلام کنند.

وجود نقایص و اختلالات مادرزادی در این نوع از ازدواج بیشتر از دیگر ازدواج ها است و حتی اگر این نقایص ژنتیکی در فرزندان بروز پیدا نکنند در نسل های بعد احتمال بروز معلولیت وجود دارد.

  • دخالت و نقش بیشتر خانواده ها در زندگی زوجین

در این نوع ازدواج ها، دخالت خانواده ها در روند زندگی زوجین بیشتر است و می توان گفت که خانواده ها نقش پررنگ تری را ایفا می کنند. گاهی این دخالت ها از خانواده های دو طرف گسترده تر و فراتر می شود و حتی به کل اعضای فامیل کشیده می شود و همین امر می تواند سبب درماندگی زوجین شود.

منبع : نکاتی که باید در مورد ازدواج فامیلی بدانید

بازدید : 409
شنبه 28 فروردين 1400 زمان : 19:11

آیا در مورد روش های درمان ترس از تاریکی کودکان اطلاعاتی دارید؟ ترس از تاریکی در کودکان یکی از رایج ترین انواع فوبیا در میان کودکان می باشد که به میزان کم در دوره ای از رشد به وجود می آید و گذرا است. البته گاهی اوقات این ترس بیش از حد شده است و دردسر های بسیاری برای خانواده ایجاد می کند.

در واقع این ترس باعث می شود تا اختلالات اضطرابی و استرس در کودکان به وجود آید و موجب ابتلای کودکان به فوبیای دیگری می شود، والدین باید روش هایی که به درمان به این ترس کمک می کند را یاد بگیرند تا به کودکشان کمک کنند با این مسئله به راحتی کنار بیاید. خانواده ها به هیچ عنوان نباید این موضوع را بی اهمیت و پیش پا افتاده تلقی کنند.

برای این که در این زمینه اطلاعاتی کسب کنید به مطالعه مقاله بپردازید، والدین هم چنین می توانند برای درمان این مشکل به مشاوره کودک مراجعه کنند تا مشاور در درمان به آن ها کمک کند، راهکار های آن ها تاثیرات بسیاری در درمان ترس از تاریکی کودکان دارد.

ترس از تاریکی در کودکان

برخی از کودکان در دوره ای از رشدشان از تنها ماندن در تاریکی می ترسند و هنگام خواب در محیط های تاریک دچار ترس و اضطراب می شوند و معمولا مقاومت بسیاری برای ماندن در این موقعیت از خودشان نشان می دهند.

در صورتی که ترس از تاریکی بسیار زیاد باشد به آن فوبیای تاریکی می گویند که معمولا در محدوده سنی 2 تا 6 سالگی به وجود می آِید و بعد از آن سن به تدریج کم شده و از بین می رود.

پیشنهاد مشاور: علت ترس از تاریکی یا ترس از شب

درمان ترس از تاریکی در کودکان، شناسایی دلایل ترس

ترس از تاریکی در کودکان به دلایل مختلفی روی می دهد که بهتر است این دلایل شناسایی شود تا بتوان با رفع آن در جهت بهبود ترس از تاریکی فرزندان اقدامات لازم را انجام داد، برخی از این دلایل ترس از تاریکی عبارت اند از :

  • نوع تفکر کودک
  • جو هیجانی خانواده
  • نحوه رفتار و تعامل والدین با فرزندان

ترس از تاریکی به دلیل تخیل بالا در کودکان

ذهن کودکان به خصوص در سنین دبستان از تخیل بالایی برخوردار است، زیرا ذهن آن ها دارای چارچوب منطقی و عینی نیست و به طور کامل شکل نگرفته است، در این سن کودکان تصوراتی برای خود به وجود می آورند که لزوما واقع بینانه نمی باشد مثلا تصوراتی از وجود هیولا و غول دارند که بیشتر به خاطر دیدن فیلم ها، کارتون ها و شنیدن داستان ها می باشد که بر روی ذهن کودک تاثیر می گذارد و باعث به وجود آمدن این تصورات می شود.

آن ها در شب فرصت بیشتری برای فکر کردن به این تصورات دارند و به همین دلیل احتمال دارد شب و تاریکی ترس بسیاری برای آن ها به وجود آورد و این ترس ها باعث می شود تا در طول شبانه و به صورت مکرر کابوس هایی را ببینند.

ارتباط تنش در خانواده و ترس از تاریکی کودکان

کودکان ظرفیت کمتری در برابر فشار و استرس دارند و اگر دچار استرس زیاد شوند به بیماری های جسمانی آسیب پذیری گرفتار خواهند شد و هم چنین احتمالا بروز اختلالات روحی به خصوص اختلالات اضطرابی برای آن ها افزایش می یابد، به همین دلیل وجود تنش هایی در خانواده مانند دعوای والدین یا بدرفتاری با کودک زمینه ساز شکل گیری ترس های افراطی شود که ترس از تاریکی نمونه شایع از آن ها می باشد.

کاهش و درمان ترس از تاریکی کودکان

وابستگی زیاد به والدین

کودکانی که در سنین پایین وابستگی زیادی به والدین خود دارند جدایی از والدین ممکن است برای آن ها تغیر بزرگی به شمار بیاید، کودکی که بیش از حد تحت مراقبت و حمایت پدر و مادر قرار دارند در تنهایی احساس استرس، اضطراب و درماندگی می کند، والدین می توانند با در نظر گرفتن روش های مناسب و ایجاد دلبستگی ایمن میزان وابستگی کودکشان را کم کنند.

راهکارهایی برای درمان ترس از تاریکی کودکان

در این مقاله چند راهکار که والدین می توانند به وسیله آن والدین می توانند فوبیای تاریکی کودکشان را درمان کنند را بیان می کنیم.

صحبت کردن در مورد ترس از تاریکی کودکان

والدین باید در مورد ترس کودکشان با او صحبت کنند و از او بخواهند تا برای آن ها تعریف کند چه چیز هایی او را می ترساند و دقیقا در ذهنش از چه چیزی می ترسد، صحبت در مورد ترس و اضطراب با کودک تا حد زیادی او را آرام می کند و باعث می شود تا علت ترس خود را بشناسد و برای درمان آن مشکل اقداماتی انجام گیرد.

اگر کودک دلیل ترس خود را بیان نمی کند بهتر است از مشاوره کودک یا بازی درمانی استفاده شود. والدین به هیچ عنوان نباید کودک خود را تحت فشار قرار دهند.

همدلی با احساس ترس از تاریکی کودکان

والدین بهتر است که احساس ترس کودک شان را درک کنند و آن را بپذیرند، و هم چنین در مورد احساس کودک با او صحبت کنند و به او نشان دهند که حس او را به خوبی درک می کنند و در کنارش هستند.

والدین نباید کودک را سرزنش کنند و یا احساسات او را بی ارزش تلقی کنند و از گفتن جملاتی مثل "ترس نداره"" بزرگ شدی نباید بترسی " باید خودداری کنند زیرا این جملات نه تنها تاثیر مثبتی ندارد بلکه کودک در مدیریت استرس و احساسش دچار مشکلات بیشتری می کند.

اگر کودک را درک کنید راحت تر با شما ارتباط برقرار می کند، می توانید از او بپرسید که چه چیزی ترس او را کاهش می دهد.

رهایی از ترس از تاریکی با اطمینان دادن به کودکان

والد می تواند مدتی در کنار کودک باشد و او را آرام کند و به او این اطمینان را بدهد که هر وقت به مادرش نیاز داشته باشد او در کنارش است و از او حمایت می کند، هم چنین پدر و مادر می توانند چراغ را برای مدتی روشن کرده و جاهای مختلف اتاق را به فرزندشان نشان دهند و به او این اطمینان را بدهند که هیچ دلیلی برای ترسیدن وجود ندارد و علاوه بر این به کودک توضیح دهند که نور تاثیری بر حضور اشیا نمی گذارد.

ترس از تاریکی کودکان و استفاده از یک وسیله ایمنی بخش

برای درمان ترس از تاریکی می توان از یک وسیله کمک گرفت و کودک را توسط آن آرام کرد به عنوان مثال وسایلی که برای کودک آرام بخش است و او به آن ها علاقه خاصی دارد مانند پتو خاص، عروسک خاص، غیره می تواند استفاده کند و در موقع خوابیدن با آن ها آرام شود و احساس ایمنی بیشتری داشته باشد.

ممکن است کودک بخواهد پیش شما بخوابد ولی شما نباید اجازه دهید که قوانین خانه شکسته شود و کودک باید در جای خود بخوابد. اما می توانید کمی در اتاق او بمانید تا احساس آرامش بیش تری پیدا کند.

مقابله به اجتناب کودک از تاریکی

معمولا هر گونه ترسی که به وجود می آید، فرد سعی می کند تا از موقعیت ترسناک دوری کند این دوری کردن در همان لحظه اضطراب را کم می کند، اما در طولانی مدت باعث می شود تا ترس تقویت شود به همین دلیل باید به کودک کمک شود تا به تدریج با ترسش مقابله کند.

والدین بعد از آرام کردن کودک و اطمینان دادن به او، از کودک بخواهد تا در اتاقش بماند تا به تدریج ترسش کم شود، کودک احتمال دارد هر شب از اتاقش بیرون بیاید و تمایل داشته باشد در کنار مادرش بخواهد و پافشاری می کند که در اتاقش نماند، اگر والدین به او اجازه بدهند که پیش آن ها بخوابد ترس کودک بیشتر خواهد شد و ادامه پیدا می کند.

بنابراین باید بعد از آرام کردن و اطمینان دادن به او از کودک بخواهید که در اتاقش باشد و با موقعیت رو به رو شود این کار باید با مهربانی و آرامش و ملایمت انجام شود تا به کودک آسیبی وارد نشود.

ترس از تاریکی کودکان، مشاوره با متخصص

ترس از تاریکی کودک تا حد طبیعی می باشد و در سن خاصی اتفاق می افتد و گذرا است و با راهکارهای ساده به خوبی می توان با این ترس مقابله کرد اما گاهی اوقات ترس از تاریکی بیش از اندازه است و برای کودک و خانواده مشکلاتی را به وجود می آورد در این زمان بهتر است با متخصص در این زمینه مثل روانشناس بالینی مشورت کرده تا او اقدامات لازم برای درمان حرفه ای را انجام دهد.

نقش فیلم ترسناک در ترس از تاریکی

تحقیقاتی که در زمینه ترس از تاریکی و ترس از خواب انجام شده است نشان داده است که ترس از تاریکی ارتباط مستقیمی با مشاهده فیلم های ترسناک یا شنیدن داستان های ترسناک دارد.

بسیاری از خواهر ها یا برادرهای بزرگ تر ممکن است به صورت غیرمستقیم باعث ایجاد این ترس در کودک شوند. بنابراین به والدین توصیه می شود تا به این مورد توجه زیادی داشته باشد و سعی کند که محیط امن و سالمی را در خانه ایجاد کند.

حتی یک خبر که به نظر بزرگسالان وحشتناک نیست نیز می تواند بر سلامت روحی کودکان تاثیر بگذارد.

منبع : راهکارهای درمان ترس از تاریکی در کودکان

بازدید : 313
سه شنبه 24 فروردين 1400 زمان : 21:40

با کمی تمرین می توان متوجه دروغ دیگران شد زیرا هیچ فردی نیست که بتواند بدون بروز نشانه دروغ بگوید، اگر قصد دارید متوجه دروغگویی همسر خود شوید این مقاله و تست دروغگویی که در ادامه ذکر شده است را از دست ندهید.

دلایل دروغگویی

ما انسان ها اغلب به دو دلیل دروغ می گوییم:

  • از رنج یا درد دیگران جلوگیری کنیم
  • سود یا منفعتی ببریم

اکثر افراد هنگام دروغگویی احساس پشیمانی، گناه و ناراحتی دارند و به سختی می توانند این احساسات را پنهان کنند مخصوصا اگر به یکی از نزدیکان خود دروغ بگویند، اگر فردی که به او دروغ می گویید از لحاظ عاطفی و احساسی به شما نزدیک تر باشد کار شما بسیار سخت تر می شود و بیش تر درگیر عذاب وجدان می شوید.

برای دقت بیش تر و آشنایی بهتر با افراد دروغگو بهتر است مقالاتی در مورد زبان بدن بخوانید و به این علم آشنا شوید.

متاسفانه راه صد در صدی برای تشخیص دروغ وجود ندارد ولی همان طور که گفته شد حتی دروغگویان حرفه ای نیز نشانه هایی دارند که به وسیله آن می توانید آن ها را شناسایی کنید، در هنگام پاسخ به این تست ها افرادی که دروغگو حرفه ای هستند اضطراب کمی دارند و برعکس افراد صادق استرس و اضطراب بیش تری دارند.

پیشنهاد مشاور: مقابله با دروغگویی همسر

به پاسخ سوالات زیر به عنوان یک سرنخ نگاه کنید این سوالات به شما کمک می کنند تا در آینده بهتر بتوانید متوجه دروغ های همسر خود بشوید و آن ها را شناسایی کنید.

به پرسش های قسمت اول تنها آقایان و به پرسش های سری دوم ها خانم ها پاسخ دهند، جمله هایی را علامت بزنید که بیش تر به رفتارهای همسر شما نزدیک است و همسرتان را در آن موقعیت ها توصیف می کند، حتی می تواند برای برخی از سوالات هیچ کدام را علامت نزنید و برای برخی از سوالات هردو گزینه ای که فکر می کنید نزدیک به رفتار همسرتان است را انتخاب کنید.

تست دروغگویی، فریبکاری و کلاهبرداری همسر

بخش اول

تنها آقایان به سوالات زیر پاسخ دهند:

  • هنگامی که درب جاکفشی را باز می کنید متوجه می شوید که کفش های همسرتان بیش تر جاکفشی را پر کرده است سپس چشم های تان به یک جفا کفش جدید که تاکنون ندیده بودید می افتد که به نظر می آید همسرتان تازه آن را خریده باشد، مشخص است که همسرتان بدون اطلاع شما کفش جدیدی خریده است، هنگامی که این موضوع را با او درمیان می گذارید، پاسخ او چیست؟

1) می گوید اوه...آره یادم رفت به تو بگویم آن کفش...خیلی جذابه نه؟! سپس فریبکارانه و درحالی که دست و پای خود را گم کرده است لبخند ملیحی می زند.

2) بحث را عوض می کند و من و من می کند سپس می گوید، اوه..آن کفش ..خب خیلی وقت پیش آن را خریده ام... اما هنوز آن را نپوشیده ام.

3) در حالی که به صورت کاملا واضح به او برخورده و ناراحت شده است با لحنی غیر دوستانه، عصبانی و پرخاشگرانه می گوید از دوستم قرض گرفته ام یعنی حرف من را باور نمی کنی؟

4) کدام کفش ها؟ من همچین کفشی ندیده ام. این را می گوید و سپس طوری رفتار می کند که انگار فراموش کرده است و می رود و زیر لب می گوید..عجیب است نمی دانم آن کفش ها از کجا آمده اند.

5) اوه آن کفش ها..خیلی ارزان بودند، فکر کردم چون قیمت خیلی عالی داشت باید آن را بخرم. باور کن قیمت بسیار مناسبی داشت! این را با لحنی غیرمعمولی و بلند تر از همیشه بیان می کند.

  • زمان زیادی است که به نامزد( همسر) خود مظنون شدید که وقتی ادعا می کند با بهترین دوستش مشغول بازی تنیس است به مکان دیگری می رود، یک روز بعد از ظهر به صورت غیرمستقیم در این باره از او سوال می کنید چه اتفاقی می افتد؟

1) در حالی که احساس می کند به وی بی احترامی شده است می گوید، قسم می خورم با سارا تنیس بازی می کردم(اما با وجود این کمی صدایش می لرزد)

2) با عصبانیت و آشفتگی زیاد از شما می خواهد که با دوست او تماس بگیرید تا بفهمید که با صداقت رفتار کرده است یا خیر حتی بلند می شود و تلفن را برایتان می آورد اما در همان لحظه یکی از پلک هایش می پرد.

3) دست هایش را با نگرانی زیاد به هم می مالد سپس ادعا می کند که مشغول بازی تنیس بوده و می گوید چطور می توانی به من چنین تهمتی بزنی.

4) در حالی که کاملا سردرگم و متحیر است می گوید دلیلی ندارد به تو دروغ بگویم! در همین حالت از پاسخ دادن به سوالات بعدی طفره می رود و بیان می کند که ادامه این مکالمه و بحث احمقانه است.

5) قیافه حق به جانب به خود می گیرد و با عصبانیت شما را متهم به رفتار احمقانه و سوء ظن بی دلیل می کند و بیان می کند که تا به حال مرتکب چنین اشتباهی نشده است و از طرفی هیچ تمایلی به انجام چنین کار احمقانه ای ندارد اما در حالی که مشغول گفتن این جملات است گوشه دهانش به صورت غیر ارادی تکان خورده و مردمک چشم هایش تنگ می شوند.

  • می خواهید ماشین خود را تمیز کنید و برای این کار به دنبال شلوار لی کهنه خود می گردید که قبلا آن را برای این کار کنار گذاشته بودید با این که همه جا را می گردید آن را پیدا نمی کنید، در حالی که متعجب مانده اید از همسر خود می پرسید که آن را دیده است یا خیر. چه پاسخی می شنوید؟

1)با عصبانیت سر شما داد می زند:« تقصیر من نیست که نمی تونی شلوارت رو از توی اتاق بهم ریخته ات پیدا کنی این مشکل خودته» و با عصبانیت اتاق را ترک می کند.

2) صورتش قرمز می شود، رویش را بر می گرداند و زیر لب با صدایی که به سختی قابل تشخیص است می گوید:« راستش نمی دانم آن شلوار کجاست.»

3)«شاید توی ماشین...لباس شویی باشه» سپس در حالی که هیجان زده شده است با ظاهری دوستانه می گوید:« چرا از آن یکی شلوارت استفاده نمی کنی.»

4)« نمی دانم» این را می گوید و با عجله پیشنهاد می دهد« شاید بتوانم بهت کمک کنم پیدایش کنی» این درحالی است که قبلا در پیدا کردن هیچ چیز به شما کمک نمی کرده است.

5) می گوید « اوه..آن شلوار چند روز پیش آن را شستم و احساس کردم آب رفته است برای همین آن را دور انداختم می خواستم زودتر به تو بگویم ولی..» یا می گوید « لک روی آن پاک نمی شد برای همین مجبور شدم آن را دور بیندازم.»

  • به تازگی به همراه همسرتان خانه یا ماشین خریده اید و با یکدیگر قرار گذاشته اید که کم تر پول خرج کنید و صرفه جویی کنید و شما این قول را با وجود همه این سختی ها نگه داشته اید ولی متوجه می شوید که همسرتان یک پیراهن بسیار زیبا و گران قیمت خریده است، همسر شما چگونه این ولخرجی خود را توجیه می کند؟

1)ادعا می کند که یکی از بهترین دوست هایش آن را به او هدیه داده است تا خوشحالش کند و در حالی این را می گوید که دستش را جلوی صورتش گرفته است یا به ناخن هایش خیره شده است و از تماس چشمی خودداری می کند.

2) بی آنکه احساس گناه کند و عذاب وجدان داشته باشد با صدایی که از حد معمول بلند تر است می گوید:« عزیزم، مثل این که دوست داری دعوا راه بیندازی.»

3)سوال شما را نادیده می گیرد و به آن پاسخ نمی دهد و در عوض می گوید:« لباس دیگه ای نداشتم دوست داری برهنه برم سر کار؟»

4)درحالی که دست پاچه شده است می خندد و سعی می کند شما را فریب دهد پس می گوید:« لباس جدیدی که خریدم انقدر به من می آید که فردا کسی بجز من دیده نشود.»

5)درحالی که شرمنده و خجالت زده شده است دماغش را می خاراند و می گوید:« راستش خیلی ارزان بود..یعنی حراج کرده بودند. چون دوستم هم یک دست خرید به من هم تخفیف دادند.»

  • مادرتان شما و همسرتان را برای جمعه به ناهار دعوت کرده است و اگر یکی از مهمان ها دیر کند ناراحت می شود ولی دوستتان پیش از ظهر به دیدن دوست خود می رود و قول می دهد که زود برگردد البته این اتفاق نمی افتد، چه توضیحی برای این کار خود ارائه می دهد؟

1)تمامی اتفاقات و وقایعی که پیش آمده است را با جزئیات بیان می کند اما دلیلی برای دیر آمدن خود ارائه نمی دهد.

2)با زیپ کاپشن خود بازی کرده، از تماس چشمی اجتناب می کند و می گوید:«تقصیر سحر بود، او مدام اصرار کرد که بیش تر بمانم می توانی زنگ بزنی به او و بپرسی.»

3)صدایش را کمی بلند می کند و می گوید:« خب ببخشید تقصیر من نبود، ماشین روشن نمی شد و باتری تلفنم هم تمام شده بود نمی توانستم خبر بدم.»

4)تنها به گفتن این جمله اکتفا می کند که:«تقصیر من نبود می خواهی باور کن می خواهی نکن»

5)سعی می کند تقصیر را گردن مادر شما بیندازد و می گوید او با سختگیری های بیش از حد مهمانی را خراب می کند.

منبع : تست دروغگویی، فریبکاری و کلاهبرداری همسر

بازدید : 447
شنبه 21 فروردين 1400 زمان : 14:12

هر چه زودتر خیانتکار را شناسایی کنید، آسیب کمتری خواهید دید. نکاتی که در این مطلب آموزش داده میشود می تواند زندگی شما را نجات دهید.

مردان خیانتکار چه خصوصیاتی دارد

اگر همسر شما یکی دو نشانه از این نشانه ها را داشته باشد به معنای خیانت کار بودن‌ او نیست ولی اگر می بینید که بیشتر نشانه‌ها را همسر شما دارد باید دقت داشته باشید. با روش های زیر مردان خیانتکار را شناسایی کنید.

1- شوهر خیانتکار، پنهان کاری است.

چنین افرادی بسیار حساس هستند مثلاً گوشی خود را پنهان می کنند، روی آن چندین قفل می گذارند، بعضی پیام‌ها و زنگ ها را پاسخ نمی دهند. معمولا همسران این آقایان اعتراف می کنند که این موارد را دیده اند و وقتی‌ علت را از همسرشان پرسیده‌اند آن ها جوابی برای آن نداشته اند.

2- شوهر خیانتکار با مادرش رابطه خوبی ندارد.

دکتر کارول لیبرمن می گوید مواظب مردی که با مادرش بد صحبت می کند باشید.

اگر مردی به مادر خود احترام نگذارد به همسرش هم بی احترامی می کند پس به راحتی می تواند دروغ بگوید.

شاید این مورد به نظر نشانه خیانت نباشد ولی چگونه می توان به مردی اعتماد کرد که به مادر خود احترام نمی گذارد.

چگونه شوهر خائن را شناسایی کنیم؟

3- شوهر خیانتکار از خودش مطمئن نیست.

نبود اعتماد به نفس به هر دلیلی باشد چه به خاطر شغل چه به دلیل ظاهر می تواند دلیلی برای شروع یک رابطه جدید باشد در واقع خیانت مرد حس مرد وجودی به مرد می‌دهد.

اگر شما همسری دارید که اعتماد به نفس پایینی دارد، هرگز زیبایی‌های خودتان را به رخ نکشید بلکه او راتشویق کنید تا به اهداف خود برسد.

4- شوهر خیائن، فراموشکار است.

آیا قبلاً همسر شما حواس‌پرت نبوده اما به تازگی مهم ترین چیزها را فراموش می کند؟ دکتر کویر می‌گوید مردانی که خیانت می کنند تظاهر می کنند که چیزی به یاد نمی آورند و فراموش کرده اند در صورتی که این چنین نیست. آن ها تلاش می‌کنند که خود را درگیر جزئیات نکنند و وانمود می کنند که چیزی را به یاد نمی آورند.

5- شوهر خیانتکار، خودشیفته است.

دکتر رامانی روانشناس بالینی می ‌گوید آقایانی که فقط به خودشان فکر می کنند هنوز به بلوغ فکری نرسیده اند اینمردان حس دلسوزی همدردی ندارند و به زنان به چشم یک شی و وسیله نگاه می کنند. حتما با این مردان برخورد داشته اید، مردانی که تصور می کنند زنان جنسیت ضعیف تر هستند.

آن ها فکر می‌کنند که هر کاری دلشان بخواهد می‌توانند انجام بدهند.

دکتر دورواسلا می گوید شما نمی توانید در این افراد تغییر ایجاد کنید و خودشان هم قصد تغییر ندارند تنها کاری که می توانید انجام دهید این است که از زندگی این افراد خارج شوید.

6- شوهر خیانتکار محبتش کم شده است.

ممکن است این مردان رابطه جنسی با شما داشته باشند ولی دیگر محبتی به شما ندارند، شما را نمی بوسند، دیگر به شما محبتی ندارند .

رابطه جنسی با آن ها فقط یک عمل فیزیکی است و هیچ صمیمیت و محبتی در آن وجود ندارد. البته ممکن است که همسر شما از ابتدا مهر و محبت خود را با نوازش به شما نشان ندهد اما این مسئله نگران کننده نیست. اما اگر در گذشته همسر شما مهر و محبت خود را از طریق نوازش به شما نشان می داده ولی دیگر این کار را انجام نمی‌دهد باید علت را جویا شوید.

7- شوهر خیانت کار به کارهای خلاف رو آورده است.

اگر همسر شما مست می شود یا مواد مخدر مصرف می کند می‌تواند به هر کاری روی آورد و به راحتی به شما خیانت کند پس شما باید مراقب خودتان باشید .

8- شوهر خائن زیادی جذاب و زبان باز است.

اگر اطرافیان شما با دیدن همسرتان به این نتیجه برسند که او مردی زبان باز است باید کمی دقت داشته باشید همه ما در دوران کودکی زمانی که کاری را انجام می دادیم یا برای فرار از دعوا پیش مادر شیرین زبانی می کردیم چنین مردانی این ویژگی را بزرگسالی دارند.

9- شوهر خیانتکار قدرتمند است.

تحقیقات نشان می دهد که احتمال خیانت در افرادی که خود را قدرتمند می دانند بیشتر است. دکتر اندی هریس می گوید

قدرت به مردان حس شهوت بیشتری می دهد و فکر می کنند که شکست ناپذیر هستند و هیچ چیزی آن ها را از پا در نمی آورد.

10- شوهر خیانتکار، ایرادگیر است.

دکتر فران والفیش می ‌گوید مردان خیانتکار کاری می کنند که شما به فکرو باور های خود شک داشته باشید و در مورد حقوق خود تردید داشته باشید.

چنین مردانی برای این که حواس شما را از موضوع پرت کنند تا رفتارهای مشکوک را نبینید دائماً ایراد می گیرند و این باعث می شود که شما به خود شک داشته باشید.

مثلا ممکن است قبلا به امور خانه، وزن، هیکل شما ایرادی نگرفته باشند ولی اینک در مورد تمام امور ایراد می گیرد. شما باید بدانید که یکی از نشانه های خیانت این مورد است.

منبع : چگونه شوهر خائن را شناسایی کنیم؟

بازدید : 796
سه شنبه 17 فروردين 1400 زمان : 13:14

اگر می خواهید بدانید که مشاور چه مسائلی را بررسی می کند تا بتواند آینده رابطه شما را پیش بینی کند، این مقاله را حتما مطالعه کنید زیرا سوالات مشاوره قبل از ازدواج به طور کامل و مناسب در این مقاله مطرح شده است و می تواند برای شما مفید باشد.

بسیار دیده می شود که هنگامی که میان زن و شوهر اختلاف و مشاجره ای پیش می آید، دیگران به آن ها توصیه می کنند که به مشاوره مراجعه کنند تا بتوانند مشکل خود را به درستی حل کنند.

این گونه مشاوره ها برای مشکلات زناشویی بسیار مناسب و کارآمد می باشد، اما سوالی که در این جا پیش می آید این است که چرا باید منتظر اختلاف و مشکل باشیم و بعد سراغ راه حل مشکل برویم؟ مگر بارها جمله" پیشگیری بهتر از درمان است " را نشنیده ایم؟

برای این که نسبت به مشکلات زناشویی خود پیشگیری های لازم را انجام دهید باید به مشاور مراجعه کنید، که به این نوع مشاورها، مشاوره قبل از ازدواج می گویند.

هنگامی که شما در جلسات مشاوره قبل از ازدواج شرکت می کنید با مشکلات احتمالی که میان شما و همسرتان پیش خواهد آمد آشنا می شوید و آن ها را به خوبی بشناسید و سعی می کنید از ابتدا برای پیشگیری این مشکلات اقداماتی را انجام دهید و راه حل مناسبی در مورد آن ها به دست آورید.

سوالات مشاوره قبل از ازدواج

زوجینی که قصد ازدواج دارند معمولا هنگامی که به مشاور مراجعه می کنند، مشاور فرم هایی را در اختیارشان می گذارد و از آن ها می خواهد به صورت جداگانه این پرسش نامه کتبی را پر کنند تا مشاور بتواند احساس شما را نسبت به یکدیگر و رابطه مشخص کند.

این فرم می تواند تمام زمینه هایی که با همسر آینده خود را تفاهم ندارید و نقاط قوت و ضعف شما را مورد بررسی قرار می دهد و با مشخص شدن آن ها مشکلات شما را شناسایی می کند.

مشاور تنها آزمون کتبی را از شما نمی گیرد بلکه بعد از گرفتن آزمون به همراه خودتان به تفسیر پاسخ های شما می پردازد و به این صورت اطلاعات پایه ای را از طریق پرسشنامه به دست می آورد که نقطه شروع جلسات مشاوره می باشد.

در این جلسات مشاوره تصمیم می گیرد که این جلسات به صورت تک نفری با شما و همسر آینده تان برگزار شود و یا این که همزمان هر دو در جلسه مشاوره حضور داشته باشند.

اما پرسش نامه شما و همسرتان یک نمونه سوالات دارد و مشاور با بررسی جواب این سوالات با دیدگاه، اهداف و انتظارات شما در مورد ازدواج به خوبی آشنا می شود، که در این مقاله سوالات به طور واضح بیان شده است.

سوال 1 مشاوره قبل از ازدواج : خط قرمز ها و ارزش ها

برای این که نسبت به مشکلاتی که در آینده ممکن است برای شما اتفاق بیفتد پیشگیری های لازم را انجام دهید، در این خصوص باید با خط قرمزها و ارزش های همسرتان آشنا شوید.

مثلا باید بدانید که چه کارهایی همسرتان را عصبانی کرده و از کوره در می ورد و همچنین انجام چه کارهایی برای شوهر تان مهم و با ارزش می باشد.

شما از این طریق می توانید رفتارهایتان را در آینده بر اساس خط قرمزها و ارزش های همسرتان تنظیم کنید، این امر جلوی بسیاری از اختلافات را می گیرد.

  • خط قرمز های شما ( به عنوان مثال در مورد عدم صداقت مالی، خیانت، اعتیاد، قمار) چه می باشد؟
  • اگر از این خط قرمزها عبور کند چه عواقبی در انتظارش خواهد بود؟
  • چه رفتاری های اگر در زندگی مشترکتان انجام شود به عنوان ارزش تلقی می شود؟

سوالات مشاوره قبل از ازدواج

سوال 2 مشاوره قبل از ازدواج: مسائل شغلی

شغل و حرفه ای که زوجین دارند به طور مستقیم بر روی زندگی مشترکشان تاثیراتی می گذارد، به همین دلیل باید قبل از عروسی تمام مسائلی که در مورد شغل و حرفه دختر و پسر می باشد به درستی روشن سازی شود تا به خوبی و درستی در مورد شغل های یکدیگر به شناخت برسند.

  • آیا راضی هستید تا همسرتان در بیرون از خانه کار کند یا ترجیح می دهید او در خانه بماند و زندگی را از درون خانه مدیریت کند؟
  • اهداف شغلی تان به چه صورت می باشد ( به عنوان مثال ترجیح می دهید از وقت خود بیشترین استفاده را داشته باشید و فقط کار کنید و پول بیشتری را برای آینده زندگی تان پس انداز کنید یا کار می کنید و با حقوقی که هر ماه به دست می آورید تفریح می کنید و از زندگی تان لذت می برید؟)
  • اگر اهدافتان در زندگی پس انداز پول و یا ارتقای شغلی و غیره باشد، این فرایند قرار است چه مدت طول بکشد؟
  • آیا شما به تغییر شغل فکر می کنید و قصد تغییر شغل دارید؟
  • ممکن است مسائل کاری تان را به خانه بیاورید؟ مثلا در صورتی که در محل کارتان کارهای عقب افتاده ای دارید، ممکن است آن ها را به خانه بیاوید که آخر شب و یا تعطیلات آخر هفته آن ها را انجام دهید.

سوال 3 مشاوره قبل از ازدواج: امور مالی

یکی از مسائل مهمی که باید در رابطه با آن صحبت کنید مربوط به مسائل مالی می باشد، زیرا اگر به این مسائل فکر نکنید زمانی که درگیر آن می شوید که دیگر دیر است و انرژی کافی برای فکر کردن و حل مسئله را ندارید.

  • در حال حاضر وضعیت مالی شما که شامل کل بدهی ها، پس انداز ها و وام های دریافتی می باشد، به چه صورت است؟
  • آیا اگر یکی از شما با مشکلی رو به رو شود یا بیکار گردد و هزینه غیر منتظره ای داشته باشد، سرمایه و اندوخته ای برای حل بحرانتان دارید؟
  • بودجه ماهانه شما چه میزان می باشد؟
  • آیا در مورد این موضوع اتفاق نظر دارید که هر کدام از شما مقداری از پول ماهانه خود را به تفریح و یا خرید های شخصی اختصاص دهد؟ اگر در مورد این موضوع موافق هستید، با یکدیگر صحبت کنید که آیا لازم است نحوه خرج کردن پول تو جیبی شخصی تان را به یکدیگر اطلاع دهید و از ریزترین مسائل مالی یکدیگر اطلاع داشته باشید؟
  • چه کسی هزینه های خانه را مدیریت می کند؟

سوال 4 مشاوره قبل از ازدواج: صمیمیت و رابطه جنسی

زمانی که به طور قطعی تصمیم می گیرید تا با فرد مورد علاقه خود ازدواج کنید با او راحت هستید و احساس صمیمیت می کنید و در این صورت برای یکدیگر جاذبه جنسی خواهید داشت.

موضوع مهمی که باید قبل از عروسی مورد بررسی قرار گیرد این می باشد که آیا این صمیمیت و جاذبه جنسی برای هر دو شما به یک اندازه و کافی می باشد و یا همسر آینده شما جور دیگری در مورد رابطه جنسی فکر می کند.

  • آیا از برنامه عاشقانه فعلی خود راضی هستید یا ترجیح می دهید که رابطه احساسی و رمانتیک تری با همسر آینده خود داشته باشید؟
  • چه میزان از رابطی جنسی شما را ارضا می کند و به آن نیاز دارید؟ در صورتی که در مورد این موضوع با یکدیگر اتفاق نظر ندارید همه مسائل را مورد بررسی قرار دهید که آیا ممکن است مشکل وقت و انرژی در میان باشد یا مشکلات بزرگ تری مانند انواع مشکلات جنسی وجود دارد، به طور کلی موانعی که در رابطه جنسی وجود دارد، می شود آن ها را رفع کرد یا خیر؟
  • بهترین روش برای بیان این که هر یک از شما نیاز به رابطه جنسی بیشتری دارید و رابطه بیشتری در زندگی مشترکتان می خواهید چه می باشد؟
  • از روابط عاشقانه و جنسی تان چه چیزی را می خواهید؟ بوسیدن بیشتر، آغوش بیشتر، یا شام ها عاشقانه بیشتر؟

پیشنهاد مشاور: تست رضایت زناشویی + پاسخ و پیشنهادات مشاور

سوال 5 مشاوره قبل از ازدواج : دین و مذهب

در بسیاری از مواقع ممکن است دین و مذهب شما و همسرتان با یکدیگر متفاوت باشد و اگر بعد از عروسی نسبت به این موضوع با تعصب برخورد شود، مشکلات بزرگی در زندگی مشترکتان به وجود خواهد آمد.

  • اعتقادات مذهبی شما چیست؟
  • اعتقادات و اعمال معنوی شما چیست و چگونه آن ها را در زندگی خود گنجانده اید؟
  • اگر اعتقادات مذهبی شما با یکدیگر متفاوت باشد، در صورت امکان چگونه سنت های مربوط به خود را حفظ می کنید و آن ها را با یکدیگر ترکیب خواهید کرد؟

منبع : سوالات مشاوره قبل از ازدواج

بازدید : 703
شنبه 14 فروردين 1400 زمان : 20:51

آیا تا به حال برای شما اتفاق افتاده است که چیزی خریده باشید و به آن احتیاجی نداشته باشید؟ آیا احساس خوبی از داشتن آن دارید؟ آیا زمانی که دچار استرس می شوید بیشتر خرید می کنید؟ یکی از روش های کاهش استرس خرید درمانی یا Retail therapy می باشد که بسیاری از افراد به صورت ناخودآگاه و یا به طور آگاه آن را انجام می دهند.

خرید درمانی روشی است که شما چیز کوچکی می خرید تا به وسیله آن خلق و خو و روحیه شما بهتر شود و احساس خوبی داشته باشید، این عمل بیش از آن چه تصور می کنید رواج دارد.

خرید درمانی چقدر رایج است؟

اگر شدت خرید کردن زیاد باشد به آن خرید اجباری می گویند که فرد احساس می کند برای افزایش روحیه خود باید خرید کند و به نوعی به آن اعتیاد پیدا می کند و ممکن است بیشتر از آن چه که مردم تصور می کنند، رایج باشد.

بر اساس پژوهش های صورت گرفته توسط یک پژوهشگر دولتی در پنسیلوانیا بر روی گروهی از افراد که مرتب خرید می کردند، این افراد همه در هر هفته چند بار به خرید می رفتند.

بر اساس این پژهش ها 62 درصد از این افراد خرید را برای افزایش خلق و خو و روحیه انجام می دهند، بر طبق مطالعاتی که در مورد جمعیت شناسی انجام شده است، خرید اجباری بیشتر برای زنان و افراد جوان، (اواخر نوجوانی) اتفاق می افتد و آن ها بیشتر مستعد این رفتار هستند.

  • زمانی که استرس داریم، خرید کردن چطور بر ما اثر می گذارد؟

زمانی که دچار استرس می شویم واکنش ما به خرید بسیار متفاوت می باشد، به طور طبیعی ما برای بهتر شدن روحیه خود به دنبال یک حس خوب و طعم شیرین هستیم و سعی می کنیم به سایر لذت های زندگی پاسخ مثبت بدهیم، یکی از این روش ها خرید کردن می باشد که باعث می شود احساسات قوی تر و بهتری داشته باشیم تا در زمان استرس روحیه خود را تقویت کرده و بالا ببریم.

بر اساس نظرسنجی که از خریداران انجام شده است 82 در صد از آن ها احساسات مثبتی نسبت به خریدشان داشته اند، خرید باعث شده تا روحیه مثبت آن ها افزایش یافته و اثرات طولانی مدت بر روی آن ها بگذارد.

همین مساله نشان می دهد که خرید یک احساس لذت بخش و سرشار از حس خوب است و بسیار بهتر از حس ندامت و پشیمانی در خریدار می باشد.

اما زمانی که فرد از نظر مالی مشکلاتی دارد و در مضیقه است، خرید ها به سمت اجبار پیش می رود. در این صورت احساسات او کاملا متفاوت خواهد بود، زمانی که خرید به صورت کلی و به طور مداوم تکرار شود مشکلاتی ناشی از پیامدهای ناخواسته برای فرد به وجود می آورد.

افرادی که به طور مداوم خرید می روند در تلاش برای افزایش روحیه خود می باشند، در حالی که ممکن است بدهی های بسیاری بالا آورند و دچار اضطراب و ناامیدی شوند، در این صورت احساس از دست دادن کنترل و درگیری در خانه بسیار دیده می شود.

پیشنهاد مشاور: عوارض اضطراب که می تواند زندگی شما را مختل کند

  • پارادوکس واضح « خرید – استرس»

از آن جا که خرید درمانی برای بسیاری از افراد یک شیب لغزنده می باشد، ممکن است افراد گرفتار مضیقه مالی شوند به همین دلیل تقویت کننده بی ضرر روحیه احتمالا به یک اجبار تبدیل شده است و باعث تخلیه مالی شده و در نهایت درگیری هایی را به وجود می آورد که باعث افزایش استرس می شود.

اگر خود را درگیر خرید درمانی می بینید بهتر است بیشتر مراقب این رفتار باشید، گاهی اوقات می توانید از روش خرید درمانی برای افزایش روحیه استفاده کنید، این روش یک راهکار ساده برای رسیدن به اهداف شما بوده زمانی این روش مثبت است که هزینه ها، زندگی شما را از کنترل خارج نکند. در صورتی که خرید مشکلات مالی برای شما به وجود آورد یک روش منفی تلقی خواهد شد.

  • جایگزین های سالم تر

اگر متوجه شوید که در خرید درمانی چه حالا و چه بعدا افراط خواهید کرد به احتمال زیاد خرید موثرترین راه برای درمان استرس شما نمی باشد و استرس شما از بین نخواهد رفت بلکه به خاطر مشکلات مالی بیشتر خواهد شد اما اگر این روش را به اضطرار و اجبار تبدیل نکنید، در این صورت تقویت کننده روحیه خوب و مناسبی برای شما خواهد بود.

پیشنهاد مشاور:با استرس خود چه کنیم؟ اختلال استرس و اضطراب شدید

بسیاری از افراد راهکار های زیر را برای دریافت بهترین استفاده از خرید درمانی با کمترین عوارض منفی، پیشنهاد می کنند:

  • سازماندهی مجدد

اگر برای کاهش استرس خود به دنبال خرید های جدید رفته باشید ممکن است با دیدن خرید های قبلی که آن ها را فراموش کرده اید، احساس غم کنید و اندوه شما بیشتر شود در این صورت شما می توانید برنامه ریزی و طرح دیگری را برای خود درست کنید، به طور مثال به گنجه لباس خود یک نگاه انداخته و آن را ساماندهی کنید، یا دکوراسیون منزل تان را تغییر دهید و برای تمیز کردن کشوی کمدتان وقت بگذارید.

به این روش چیزهایی را که فراموش کرده اید را می یابید، در نهایت ساماندهی برای شما مفید خواهد بود زیرا محیط کمتر به هم ریخته است و راحت تر می توانید برای خرید وسایل مورد نیاز اقدام کنید و انتخاب های مفید تری خواهید داشت، در نتیجه روحیه شما قوی و شادتر خواهد بود.

  • شمارش برکات و نعمت ها

در صورتی که شما احساس قدردانی و شکر گزاری خود را تقویت کنید در وجود شما احساسات فراوانی به وجود خواهد آمد که باعث تمایل شما به سمت چیز های کوچک می شود.

یک دفترچه مخصوص شکرگزاری و قدردانی داشته باشید و هر روز چیز های جدیدی که شکرگزاری می کنید را در آن یادداشت کنید، مطمئن باشید حس فوق العاده و دگرگونی تازه ای را تجربه خواهید کرد.

زمانی که شما نسبت به نعمت ها شکرگزاری می کنید میل شما به خرید کم شود و در نتیجه هزینه کمتری پرداخت می کنید.

در صورتی که شما از فعالیت هایی که انجام می دهید احساس هیجان و شادی کنید تمایل و گرایش شما به موارد مادی کاهش خواهد یافت و کمتر خرید های اجباری را انجام خواهید داد.

فواید خرید درمانی و رهایی از افسردگی و اضطراب

  • خرید را حفظ کنید اما زمان کمتری به آن اختصاص دهید.

در بعضی اوقات ممکن است از خرید به عنوان روش درمانی استفاده کرده و به وسیله آن تلاش کنید که حال خودتان را خوب کنید، اگر این تلاش برای آرامش و اعتدال شما انجام شود با انجام آن حس خوبی پیدا کنید.

پس به فروشگاه هایی که تخفیف دارند بروید و اجناسی که دارای قیمت مناسب و تخفیف زیادی هستند را انتخاب کنید علاوه بر این شما می توانید برای افزایش روحیه خود کار ارزان تری را انجام دهید و آرامش خود را از طریق دیگری به دست آورید، به عنوان مثال یک فنجان قهوه خوب و خوش عطر در کنار شمعی معطر و یا عود به اتاقتان ببرید و فضای آرامش بخشی را برای خود ایجاد کنید و از نوشیدنی و بوی معطر لذت ببرید این روش «فرار کوچکی» است و دیگر نیازی نیست برای خرید به بیرون بروید و هزینه کنید.

روانشناسان مثبت گرا، توصیه می کنند تا از چیزهای کوچک و هیجان انگیز برای کاهش استرس در زندگی خود استفاده کنید، گاهی یک خرید کوچک باعث تحریک شما برای خرید های دیگر می شود اما هزینه های سنگینی برای شما ایجاد خواهد کرد در این صورت شما احساس گناه می کنید و استرس شما بیشتر خواهد شد، در این حالت شما باید سعی کنید از فعالیت های هیجان انگیز و لذت بخش برای خوب شدن حالتان استفاده کنید در این صورت احساسات منفی بعد از خرید به سراغتان نمی آید.

در صورتی که متوجه شدید نمی توانید هزینه های مرتبط به استرس را کاهش دهید و یا آن ها را مدیریت کنید و شک دارید که آیا خرید های شما خارج از کنترل می باشد یا خیر باید به روانشناس حرفه ای مراجعه کنید تا شما را در این زمینه راهنمایی و پشتیبانی کرده و حمایت های لازم را انجام دهد.

  • پول، مانعی بر سر راه خرید درمانی

مشکلی که در این میان پیش می آید، پول می باشد، اگر فردی موقعیت های بد زیادی را تجربه کند و از هر واقعه احساس شکست و ناامیدی داشته باشد بسیار حساس و زود رنج می شود و ممکن است به خرید اعتیاد پیدا کرده مجبور شود هزینه های گزاف و سنگینی را بپردازد. در این صورت چه باید کرد؟

روش هایی برای درمان اعتیاد به خرید درمانی

راه های زیر به شما کمک می کند تا اعتیاد به خرید درمانی را ترک کنید:

  • خرید آیتم های ضروری

در هنگام خرید درمانی وسایلی را بخرید که از قبل به آن نیاز دارید در این صورت خرید درمانی و نیاز های اساسی تان با یکدیگر یکپارچه می شود و ضرر نمی کنید، برای این کار باید از قبل لیستی از وسایلی که نیاز دارید تهیه نمایید.

  • خرید های کوچک

برای این که حالتان خوب شود نیازی نیست خرید های بزرگی را انجام دهید شما می توانید برای کاهش ناراحتی خود خرید های کوچکی مانند گل سر، رژ لب و غیره انجام دهید همچنین جواهرات کوچک و دست ساز می تواند بهترین انتخاب برای خرید کردن در این مواقع باشد.

  • قضیه را کش بدهید

این روشی است که در بیشتر مواقع خودم انجام می دهم در بعضی اوقات حالمان بسیار بد است و ساعت ها در پاساژ ها و فروشگاه ها می گردیم تا چیزی را برای خرید پبدا کنیم در این هنگام آیتمی که برای خرید پیدا کرده اید را باید در صف انتظار قرار دهید ( اگر خرید تان اینترنتی است چند ساعتی برای شما رزرو می شود)، بعد از این که گشت و گذار های شما به پایان رسید، با خودتان فکر کنید که آیا هنوز هم حال خوشی ندارید و باید حتما چیزی بخرید یا دیگر به خرید کردن نیازی ندارید؟ در بسیاری از مواقع همان گشت و گذار ها در فضای خرید حال شما را خوب می کند و دیگر نیازی به خرید ندارید.

  • اعتیاد به خرید

اگر خرید حال شما را بهتر می کند و بعد از خرید عذاب وجدان ندارید در این صورت خرید ایرادی نخواهد داشت، اما اگر خصوصیاتی که در ادامه ذکر شده است را دارید به احتمال زیاد به خرید اعتیاد پیدا کرده اید و باید نکاتی که در ادامه بیان شده است را رعایت کنید.

آیا خرید درمانی واقعا در بهبود افسردگی موثر است؟

بر اساس تحقیقاتی که در آمریکا صورت گرفته شده است، بیش از نیمی از مطالعه شوندگان ( شامل 62 درصد از زنان و 40 درصد از مردان) تاکید کرده اند که برای بهبود حالشان خرید را انجام می دهند، خریدن خرده ریزها در بهبود حالشان بسیار موثر می باشد و بعد از خرید حس خوبی به سراغشان می آید.

در این جا به چند اتفاق که در اثر خرید کردن به وجود می آیند را مورد بررسی قرار می دهیم.

  • کاهش دوره انتقال

زمانی که برای فرد اتفاق ناگواری به وجود می آید مدت زمانی لازم است تا با شرایط به وجود آمده کنار بیاید به عنوان مثال وقتی کسی در محیط کار دچار ناراحتی و مشکل می شود سراغ خرید میوه، لباس، خودکار و هر وسیله دیگری می رود فکرش کمتر درگیر ناراحتی می باشد، کمتر از قبل فرصت می کند به مشکلات و دغدغه ها و ناراحتی های خود فکر کند و همین مسئله باعث می شود تا فرد راحت تر بتواند با شرایط کنار بیاید و شرایط جدید را درک کند.

منبع : فواید خرید درمانی و رهایی از افسردگی و اضطراب

بازدید : 717
شنبه 7 فروردين 1400 زمان : 22:24

تاکنون فکر کرده اید که چرا ازدواج می کنیم یا دلایل و هدف ازدواج چیست؟ از آن جایی که امروزه نیاز و خواسته های جوانان گسترش پیدا کرده در ازدواج‌ آن ها هم تغییراتی ایجاد شده است. در این مقاله اهداف و دلایل ازدواج مورد بررسی قرار گرفته است.

امروز جوانان برای ازدواج نیاز به دلایل و منطق قوی دارند که بر ترس آن ها غلبه کند.

چرا باید ازدواج کنیم؟

اینکه چه دلیلی برای ازدواج وجود دارد دغدغه همه افراد است.

هر کس در زندگی به این نتیجه می رسد که باید تغییراتی را در زندگی خود ایجاد کند و از زندگی مجردی فاصله بگیرد اما گاهی افراد احتیاج دارند که دید وسیع تری نسبت به این قضیه داشته باشند. در ادامه برخی از دلایل ازدواج ذکر شده است:

ازدواج خوشبختمان می کند

بسیاری از افراد تصور می کنند که ازدواج باعث خوشبختی می شود این درحالی است که مطالعات و تحقیقات انجام شده افراد متاهل خوشبخت تر از افراد مجرد هستند.

مارتین سلیگمن می گوید:

ازدواج علاوه بر پیوندی که بین انسان ها برقرار می کند باعث خوشبختی آن ها می شود به زندگی انسان ها معنا می بخشد و خوشبخت ترین افراد کسانی هستند که ازدواج می کنند.

دو عاملی که باعث خوشبختی انسان می شود:

  • ایمان به خدا
  • ازدواج

وقتی افراد ازدواج می کنند و به یکدیگر عشق می ورزند از تنش‌ها و درگیری‌ها رها می شوند.

در واقع با ازدواج، رابطه بین افراد عمیق تر خواهدشد.

علت آرامش انسان ها عشق است، عشق به انسان آرامشی عمیقی می دهد بنابراین ازدواج سالم کنید تا سالم بمانید.

بررسی‌ها و تحقیقات نشان داده که اگر رابطه خوبی با همسر داشته باشید سیستم دفاعی شما بهبود می یابد و حتی زخم افراد که رابطه سالم و عمیق با همسرشان دارد زودتر خوب می شود.

مطالعات نشان داده که افراد متاهل کمتر در بیمارستان های روانی بستری می شوند و بیشترین تعداد بستری شده افرادی هستند که در روابط خود دچار مشکل شده اند.

بنابراین ازدواج می‌تواند مانع افسردگی و ناراحتی‌های روانی شود.

ازدواج وضعمان را خوب می کند

درآمد افراد متاهل بیشتر از مجرد ها می باشد.

بعضی از تحقیقات نشان می دهد که افرادی که متاهل هستند سه برابر بیشتر از مجردها درآمد دارند.

یکی از مطالعاتی که در این زمینه انجام شده است به نتیجه جالبی رسیده و آن هم این است که احتمال خانه دار شدن افراد متاهل ۷ برابر بیشتر است و افراد متاهل پس انداز و ثروت بیشتری دارند.

ازدواج فقط شریک شدن از لحاظ روحی روانی و عاطفی نیست بلکه از هر لحاظ و جنبه ای یعنی هزینه، تلاش، سرمایه هم با هم شریک می شوید.

پیشنهاد مشاور:آیا برای ازدواج آمادگی دارید؟ + تست آمادگی برای ازدواج

عشق واقعی را در ازدواج تجربه می کنیم

بررسی های انجام شده توسط کوندز بیان می کند مهم ترین چیزی که مردم از ازدواج می خواهند عشق ورزیدن است وقتی از افراد مجرد پرسیدند که با ازدواج نکردن چه چیزی را از دست داده اید حدود ۴۵ درصد از آن ها گفتند عشق و دوست داشتن را از دست داده ایم.

بسیاری از افراد تصور می کنند که با ازدواج به تمام آرزوهای خود می رسند اما اینگونه نیست و ازدواج باعث چالش هایی نیز می شود.

ازدواج به زندگی معنای بیشتری می دهد

مارک تواین میگوید: انسان با ازدواج دو خط شکسته را به هم وصل می‌کند و به دو زندگی بی هدف، هدف می بخشد و به هر کدام دلیلی برای زندگی می دهد.

در واقع ازدواج به انسان کمک می کند که با هدف زندگی کند.

اگر قبل از ازدواج ما فقط نقش فرزند خانواده را داشتیم حالا قرار است که همسر یک خانواده و در آینده پدر یا مادر فرزندی باشیم این یعنی زندگی دارای ارزش می شود و نمی توانیم از آن بگذریم بلکه باید با مسئولیت بیشتری به وظایف خود عمل کنیم.

پیمودن مسیر زندگی با ازدواج لذت بخش تر می شود. اگر بخواهید به محل مورد علاقه تان مثلاً سینما، پاساژ بروید ترجیح می دهید تنها بروید یا با شخص مورد علاقه تان؟ اگر قصد مسافرت طولانی داشته باشید چطور؟ اگر بخواهید به مسافرت تفریحی بروید؟

اگر شما انسان سالمی باشید در هر سه مورد حضور دوستان را ترجیح می دهید در مورد زندگی هم به همین شکل است اگر زندگی شما با شخصی که دوستش دارید ادامه پیدا کند زندگی برای شما آسان و لذت بخش خواهد بود و باعث خوشبختی شما می شود.

ازدواج برای ما اعتبار می آورد

افراد متاهل در جامعه اعتبار بیشتری دارند در واقع به آن ها احترام بیشتری گذاشته می شود و به عنوان اشخاص مستقل شناخته می شوند. همچنین این افراد از مزایای بیشتری برخوردارند.

آیا با ازدواج جامعه بهتری خواهیم داشت؟

خانواده مهم ترین رکن جامعه می باشد شاید این جمله برای شما تکراری باشد ولی هدف اصلی ازدواج این است که شما کانونی برای پرورش و بزرگ کردن فرزندان شکل دهید. کاری که جامعه به تنهایی نمی تواند آن را انجام دهد.

در جوامع غربی با آزادی های موجود می توان راحت تر به این نتیجه رسیده اند.

ازدواج باعث می شود ما خودمان را بهتر بشناسیم

در واقع همسر آینه ای برای همسر خود می باشد.

افرادی که ازدواج می کنند اگر رابطه ای صمیمانه و عمیق با هم داشته باشند در شرایط مختلف می توانند خودشان را بشناسند و به نقاط قوت و ضعف یکدیگر پی می برند.

تنها نقاط ضعف نیست که در ازدواج مشخص می شود، بسیاری از قدرت ها در وجود انسان ها پنهان شده است و شرایطی برای مشخص شدن آن وجود ندارد.

شاید افراد تا قبل از ازدواج فکر می کردند که از پس همه کارها بر می آیند اما بعد از ازدواج متوجه شده اند که چه ضعف هایی دارند یا برعکس آن ها فکر می کرده اند که توانایی ندارند ولی در موقعیتی قرار گرفته اند که با موفقیت توانسته اند آن را طی کنند.

هدف از ازدواج

ازدواج باعث رشد ما می شود

بعد از ازدواج وظایف افراد بیشتر می شود و نه تنها ما انتظاراتمان نسبت به خودمان بیشتر می شود بلکه نسبت به دیگران هم بیشتر می شود همین موضوع باعث می‌شود که استعداد های ما در تمام زمینه ها شکوفا شود.

با ازدواج افراد نقش هایی مانند همسر، عروس، داماد، پدر یا مادر بودن به خود می گیرند و متناسب با نقش و وظایف خود تجربه های کسب می کنند.

نقش‌هایی که بدون ازدواج هرگز آن ها را تجربه نخواهیم کرد.

یکی از تجربه های مهم در زندگی هر فرد مادر یا پدر شدن است که ازدواج این نقش را به انسان هدیه می کند، به این صورت است که شخصیت انسان کامل تر می شود.

ازدواج در واقع باعث سر و سامان دادن به زن و مرد می شود در این حالت زندگی برای آن ها معنا پیدا می‌کند.

برای برخی افراد تصور می کنند که فقط باید ازدوا کنند و چون دیگران ازدواج می کنند پس آن ها هم باید ازدواج کنند.

ازدواج یک کار مهم و بزرگ است که باعث می شود سرنوشت و زندگی انسان کاملاً تغییر کند.

ازدواج باعث بقای نسل خواهد شد و به صورت رسمی و غیر رسمی روی جامعه تاثیر می گذارد برای همین است که دختر و پسر زمانی که می خواهند ازدواج کنند هیجان زده و نگران می شوند.

ازدواج خوب خوب و سالم

ازدواج سالم باعث سلامت روح و جسم شما می شود در صورتی که اگر ازدواج اشتباهی داشته باشید از لحاظ جسمی و روحی دچار شکست خواهید شد.

بنابراین بهتر است در مورد انتخاب همسر بیشتر وقت و انرژی بگذارید.

هدف از ازدواج از دیدگاه روانشناسان

زندگی هر شخصی به دوره های مختلفی تقسیم می شود و در هر زمان نیازهای خاصی وجود دارد.

وقتی شما در سنین پایین هستید نیاز به مراقبت دارید و وقتی سن شما بالاتر می رود نیاز به آموزش و تحصیل دارید و بعد در جامعه حضور پیدا کرده و کسب تجربه می کنید.بنابراین زمانی فرا می‌رسد که شما زندگی خود را تشکیل می دهید.

با توجهبه تحقیقات و آمارها افراد متعهد، خوشبخت تر از افراد مجرد هستند بنابراین ما باید ازدواج کنیم تا سالم بمانیم.

با ازدواج سیستم دفاعی بدن تقویت می‌شود همان گونه که خداوند در قرآن می فرماید که شما با ازدواج روزی خود را گسترش می دهید و وضعیت مالی بهتری پیدا می کنید.

ازدواج به افراد کمک می‌کند که خود را بشناسند و نسبت نقاط قوت و ضعف خود آگاه شوند.

پیشنهاد مشاور: آیا ازدواج شراکتی پنجاه - پنجاه است؟

نیاز به همدم

اگر بپرسید که هدف از زندگی مشترک چیست؟

به شما خواهیم گفت که داشتن همدم مهم‌ترین موضوع است. فضای آرامی که بتوانید، آرامش را کنار یکدیگر تجربه کنید و در مورد مسائلی که با هیچکس نمی توانید صحبت کنید، صحبت کنید.

اگر هدف شما برای ازدواج فقط این است که کسی همراه شما باشد و به کارهای شما رسیدگی کند می توانید مستخدمی را استخدام کنید تا به کارها رسیدگی کند.

عشق و محبت

انسان ها نیاز دارند که به دیگران عشق بورزند و دیگران نسبت به آن ها ها عشق و محبت داشته باشد.

چنین حسی زیباترین حس است. زمانی که شما احساس کردید که می توانید به کسی ابراز محبت کنید و از او مراقبت کنید.بهترین راه ازدواج است.

داشتن حامی

روانشناسان معتقدند یکی از مهم ترین دلایل ازدواج داشتن حامی در زندگی است.

شما در زندگی خود اهدافی دارید که دوست دارید به آن ها برسید ولی رسیدن به آن ها سخت و دشوار است تا جایی که احساس می کنید که توانایی رسیدن به آن را به تنهایی ندارید.

پس یکی از اهداف مهم ازدواج این است که شما با داشتن حامی به این اطمینان می‌رسید و می‌توانید با همراهی و کمک هم به اهدافتان برسید.

رابطه جنسی

رابطه جنسی نیاز هر شخصی است .

معمولاً هدف از ازدواج مردان رابطه جنسی است ولی باید به این نکته توجه کرد که این نیاز فقط مخصوص مردان نیست. هم زنان و هم مردان به رابطه جنسی نیاز دارند و تنها راه پاسخگویی به این نیاز ازدواج است.

لذت بخش کردن زندگی

زندگی مجردی برای برخی افراد شاید خوب باشد و از آن لذت ببرند اما انسان موجودی اجتماعی است و وقتی کاری جمعی انجام می دهد لذتی دو برابر خواهد برد.

همه انسان ها یک بار زندگی می کنند پس بهتر است کاری کنیم که بیشترین لذت را از زندگی ببریم. داشتن همسری خوب و نمونه می تواند مسیر زندگی شما را کاملا تغییر دهد.

منبع : هدف از ازدواج | آیا ازدواج راه خوشبختی است؟

بازدید : 856
يکشنبه 24 اسفند 1399 زمان : 21:18

دروغگویی همسر مشکلی است که بسیاری از زوج ها از آن رنج می برند. دروغ گویی همسر باعث از بین رفتن اعتماد و صمیمیت بین زوجین می شود. در این مقاله به راه های تشخیص و درمان این مشکل پرداخته شده است.

شاید در ابتدا برای شما سخت باشد که بفهمید همسر شما فردی دروغ گو است یا خیر؟

زوج های بسیاری از دروغ گویی همسر رنج می برند.

شما باید ابتدا بفهمید علت دروغگویی همسرتان چیست و چه زمانی همسرتان به شما دروغ می گوید؟

شما می توانید به دروغگویی همسرتان پاسخ دهید. اما اگر او به دروغگویی ادامه داد می توانید از راهکارهایی که در ادامه توضیح داده شده است کمک بگیرید.

تحلیل روانی دروغ گفتن چیست؟

دروغ گویی یکی از مسائلی است که در همه دین ها نفی شده است و همه معتقدند کسی که دروغ می گوید دشمن خداست، اما به مرور زمان این رفتار در افراد عادی می شود و روی تمام روابط افراد تأثیر می‌گذارد.

این رفتار، رفتاری کاملاً نادرست است و روی فرد تاثیر منفی می گذارد و به مرور زمان اطرافیان نمی توانند به فرد اعتماد کنند.

وقتی فرد در زندگی مشترک دروغ بگوید زندگی را به نابودی می کشاند.

دروغگویی به این معنا نیست که فرد قصد آسیب رساندن به دیگران را دارد اما ممکن است با دروغ گفتن تاثیر نامناسبی روی دیگران بگذارند.

ممکن است افراد به دلایل مختلف دروغ بگویند، مثلاً برای اینکه خود را ثابت کند، جلوی تنبیه پدر و مادر را بگیرند و نظر مثبت دیگران را جلب کنند دروغ می گویند.

چه افرادی بیشتر دروغ می گویند؟

افرادی که احساس حقارت می کنند و نمی‌خواهند دیگران متوجه ضعف آن ها شوند بیش تر دروغ می‌گویند.

چرا برخی افراد بر این باور هستند که دروغشان مصلحتی است و مشکلی ندارد؟

زیرا این افراد می‌خواهند عذاب وجدان کمتری داشته باشند. برخی افراد خود را با این مسئله توجیه می‌کنند که دروغ مصلحتی است ولی دروغ مصلحتی بدترین نوع دروغ است زیرا ما به این رفتار عادت خواهیم کرد و اسم هر کاری را مصلحت می گذاریم.

پیشنهاد مشاور: درمان بدبینی و شکاکیت همسر

چه افرادی بیشتر دروغ می گویند؟

افرادی که علاقه ای به قانون ندارند و احساس حقارت می کنند برای اینکه کسی از حقارت آن ها آگاه نشود دروغ می‌گویند.

اصلاً مگر دروغ مصلحتی می شود؟

نه دروغ مصلحتی وجود ندارد.

اگر افراد به بلوغ فکری نرسیده باشند از این بهانه استفاده می کنند. این رفتار به مرور زمان باعث می شود که اطرافیان حرف های فرد را باور نکنند و هیچ اعتمادی به او نداشته باشند.

دروغگویی چه تاثیری بر رابطه زناشویی می گذارد؟

دروغ گویی باعث می شود که ما دیگر نتوانیم به شریک زندگی مان اعتماد کنیم.

زندگی با فرد دروغگو بسیار سخت است، وقتی همسرتان به شما دروغ می‌گوید و شما به او واکنش نشان می دهید کم کم دروغ در او درونی می شود و بعد از مدتی شما اعتماد خود را از دست می دهید و حتی ممکن است در برابر او عصبانی و خشمگین شوید.

برخی خانم ها علت دروغگویی همسرشان را متوجه نمی شوند و با وجود صداقتی که دارند نتیجه ای عکس می بینند.

مقابله با دروغگویی همسر

تشخیص دروغگویی همسر

  • به زبان بدن او دقت کنید.

برخی افراد معتقدند که دروغ زبان بدن خاص خود را دارد، اگر شما بتوانید حالت های بدنی خاص او را پیدا کنید تشخیص آن به راحتی است.

مثلا اگر افراد هنگام صحبت کردن بینی خود را زیاد بخارانند نشان دهنده دروغگویی او است یا مثلاً ممکن است برای پنهان کردن دروغ خود حرکاتی مثل بستن دهان یا دست گذاشتن روی چشمان و بینی داشته باشند، همچنین افراد دروغ گو به طور مستقیم به شما نگاه نمی کنند.

  • به تن صدای آن ها گوش دهید.

به حرف‌های همسرتان گوش کنید فردی که دروغ می گوید گفتاری متفاوت دارد مثلاً ممکن است در هنگام صحبت کردن مکث طولانی یا لکنت داشته باشد.

  • به کلمات انتخابی و زبان او توجه کنید.

ممکن است همسر شما برای توجیه دروغگویی از کلمات زیادی استفاده کند.

طبق مطالعات انجام شده افرادی که دروغ می گویند بیشتر از قسم استفاده می کنند، همچنین ممکن است نفر سومی را وارد گفتگو کنند تا کمی بحث منحرف شود.

پیشنهاد مشاور: میزان تعهدپذیری در رابطه + تست خیانت سنجی

روش مقابله با همسر دروغگو

پایه و اساس هر زندگی اعتماد است اگر زن و مرد نتوانند به یکدیگر اعتماد کنند، زندگی برای آن ها سخت می شود و به مرور زمان در روابط عاطفی آن ها سردی و فاصله ایجاد می شود.

حس بدی است اگر شما در زندگی با همسرتان صداقت نداشته باشید و به شما دروغ بگویند اگر همسرتان به شما دروغ می گوید، طبیعی است که عصبانی شوید و عکس‌العمل تندd داشته باشید اما با این کار به نتیجه نخواهید رسید بلکه باید این مشکل را از ریشه برطرف کنید.

  • خودتان را مقصر بدانید

گاهی اوقات علت دروغگویی همسر خود فرد است.

در هنگام دروغ نحوه برخورد شما تاثیر گذار خواهد بود. اگر شما به همسرتان سخت بگیرید او مجبور به دروغگویی می شود مثلاً اگر واکنش تندی نسبت به رفتار همسرتان نشان دهید و باعث دعوا و جنجال شوید او بیش تر دروغ می‌گوید.

یعنی همسر برای حفظ آرامش و دوستی از دروغ گفتن استفاده می کند. بنابراین بهتر است شما شرایطی را ایجاد کنید که از صادق بودن پشیمان نشود.

اگر شما هم فردی باشید که دروغ می گویید باید اول خودتان این رفتار را ترک کنید و در هیچ شرایطی به همسر خود دروغ نگویید.

  • چشم بر بعضی دروغ ها ببندید.

اگرچه دروغ رفتاری اشتباه است اما ممکن است در طول زندگی با آن مواجه شویم.

برای اولین قدم باید به نوع دروغ توجه داشته باشیم به اینکه در طول رابطه چه مقدار دروغ شنیده ایم. هیچ وقت بر اساس یک دروغ همسر خود را دروغگو ندانید.

گاهی زن و مرد دروغ های کوچکی به یکدیگر می گویند که تاثیر زیادی در زندگی آن ها نخواهد داشت مثلاً ممکن است که همسرتان به شما بگوید که قصد رفتن به خانه مادرش را دارد ولی به جای رفتن به خانه مادر به خانه دوستش برود.

ممکن است شما از این رفتار ناراحت شوید اما مشکل بزرگی در زندگی شما ایجاد نخواهد کرد. هر چی دروغ بزرگ تر باشد تاثیر بیشتری در زندگی شما خواهد کرد.

  • نگاه تان را تغییر دهید.

دست خودتان است که تا چه حدی به طرف مقابل اجازه دهید به شما دروغ بگوید گاهی رفتار خود فرد باعث دروغگویی طرف مقابل می شود و این می تواند در دروغگویی شما و همسرتان تاثیر گذار باشد.

مثلا ممکن است همسرتان به شما بگوید که فلان ساعت در خانه است ولی دقیقاً همان ساعت به خانه نیاید. شاید همسرتان متوجه شده باشد که زمان درستی را برای به خانه رسیدن نگفته است، ولی تلاش می‌کند همان ساعتی که به شما گفته به خانه بیاید.

اما تلاش او کافی نیست و ممکن است حرف او دو تا شود شما به این مسئله می ‌توانید از دو زاویه نگاه کنید، اول اینکه شاید به درستی نمی تواند زمان را مدیریت کند و برنامه ریزی درستی ندارد و دوم اینکه شاید همسر شما فردی دروغ گو است و برای شما ارزش قائل نیست.

  • گفت و گو کنید.

گفت و گو یکی از مهم ترین راه حل ها است. شما می توانید در مورد این مسئله با همسر خود صحبت کنید شما همچنین واکنش او را پیش بینی کنید.

اگر شما نتوانید رفتارهای همسرتان را پیش بینی کنید یعنی در مقابل رفتارهای او نتوانید واکنش مناسبی نشان دهید گفت و گوی مفیدی نخواهید داشت.

شما در این روش واکنش های همسر خود را حدس می زنید و در مقابل این واکنش ها جواب های مناسب را پیدا می کنید و دست پر به سمت او می روید. با این روش می ‌توانید در برابر هر سوال و پاسخ، جوابی آماده داشته باشید.

در واقع شما می دانید چه رفتار و عکس العملی داشته باشید و بهترین تصمیم برای شما چیست. شما باید خود را آماده هر حقیقتی کنید تا در موقع شنیدن پاسخ غافلگیر نشوید.

احتمال دارد همسرتان دلایلی را بگوید که شما آن ها را قبول کنید ولی حتی به آن دلایل هم راضی به شنیدن دروغ نباشید.

با همسرتان صحبت کنید و به او کاملا واضح بگویید که در چه زمینه های نمی تواند دروغ بگوید و شما بابت دروغ گفتنش در آن زمینه ها او را نمی بخشید. بعد از این گفتگو صبور باشید تا بتواند به راستگویی در همه زمینه ها عادت کند.

به هیچ عنوان اشتباهات گذشته او را به او یادآور نشوید و به او اجازه تغییر بدهید

  • با همسرتان پیش روانشناس بروید

اگر همسرتان به دروغگویی عادت کرده است پیش روانشناس بروید تا تحت درمان قرار بگیرد و این عادت را ترک کند، این عادت دروغگویی همسرتان می تواند منجر به اضطراب و افسردگی شما شود.

برای شما خیلی خوب است که بدانید انگیزه همسرتان از دروغ گفتن چیست؟

منبع : مقابله با دروغگویی همسر

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 305
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1877
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 1078
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 4867
  • بازدید ماه : 79288
  • بازدید سال : 608841
  • بازدید کلی : 2102156
  • <
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی