loading...

بیتا صبوری

بازدید : 242
چهارشنبه 22 دی 1400 زمان : 18:34

تفاوت های تربیتی پسران و دختران

به طور کلی می توان تربیت را به معنی کمک و راهنمایی فرزندان برای شناخت و بروز استعدادها، ظرفیت‌ ها، قابلیت ‌ها و توانایی‌ هایی است که موجب رسیدن به کمال آن ها می ‌شود. از آن جا که پسر و دختر به لحاظ جسمی و روحی با هم متفاوت هستند، رفتارهای کاملا متفاوتی نیز دارند؛ به عنوان مثال پسران تمایل چندانی به صحبت کردن ندارند و بیشتر علاقه مند با بازی های حرکتی و پر جنب و جوش هستند، در حالی که یک دختر میل شدیدی به هم ‌صحبتی با والدین و تعریف جزئیات مسائل خود را دارد. در نتیجه والدین باید در برخورد با هر یک شیوه تربیتی متفاوتی را به کار ببرند. در این بخش تفاوت های دختر و پسر را بررسی و نکات تربیتی مربوط به هر کدام را نیز بیان خواهیم کرد.

تفاوت های تربیتی پسران و دختران – عواطف و احساسات

تفاوت های آشکاری در عواطف و احساسات پسر و دختر وجود دارد. پسران احساسات خود را کم تر بروز داده و از گفت و گو و تبادل نظر صرفا به عنوان وسیله ای برای انتقال پیام استفاده می کنند. پسرها بیشتر توجه و تمرکز خود را بر ارتباط های فعال می گذارند و انرژی خود را صرف دنیای بیرونی می کنند. اما دخترها نسبت به تغییرات احساسی و عاطفی بسیار حساس بوده و آن را سریع تر حس می کنند و به راحتی می توانند افکار و احساسات خود را با دیگران در میان بگذارند. نشان دادن عواطف در زن بسیار قوی بوده و آن ها از گفت و گو و تبادل نظر برای برقراری ارتباط عاطفی و ایجاد همدلی استفاده می کنند.

علایق و گرایش ها

پژوهش ها نشان داده است که علایق زیباشناختی، دینی و اجتماعی دختران بیشتر از پسران است. زنان به مسایل اخلاقی تمایل بیشتری نشان می دهند. دخترها با اشتیاق بیشتری به بی عدالتی اعتراض می کنند و هم چنین آن ها نسبت به قوانین و سنت های اجتماعی تلقین پذیر هستند. دخترها علاقه و تمایل زیادی به زیبایی، امکانات خانه و زندگی و زیورآلات دارند، این ویژگی در پسرها بسیار کم تر است. مردان بیشتر به جنبه های سیاسی و نظری علاقه مند هستند و علاقه به زیبایی در مردان کمتر است.

خودآرایی، خودنمایی، علاقه به دوستی ها، پوشیدن لباس های توجه انگیز، تجمل گرایی در امور زندگی و حتی در چیدن سفره و پخت غذا، از جمله گرایش ها و علایقی است که در بین دختر و پسر تفاوت های آشکاری دارند.

تفاوت در نوع بازی

تفاوت دیگری که بین پسر و دختر وجود دارد، نوع بازی هایی است که هر کدام انجام می دهند. دخترها معمولا بازی های آرام مثل عروسک بازی را ترجیح می دهند، در حالی که پسرها پرجنب و جوش تر هستند و به بازی هایی تمایل دارند که در آن هیجان، سر و صدا و حرکت باشد، به همین دلیل اغلب اوقات در پارک ها، پسران را در مشغول دویدن، توپ بازی کردن و پریدن می بینید. پسرها در حین بازی معمولا خرابکاری هم می کنند که اغلب غیر عمد و تصادفی است اما از آن جا که پسرها کمی بی احتیاط تر هستند باید والدین نظارت بیشتری بر بازی آن ها داشته باشند.

تفاوت های گفتاری

به علت تفاوت های روانی و ذهنی که بین دختر و پسر وجود دارد، دختران زودتر از پسران حرف زدن را یاد می گیرند. آن ها سریع تر شروع به حرف زدن می کنند و علاقه زیادی به حرف زدن نیز دارند، دختران همه چیز را با جزئیات آن تعریف می کنند. در حالی که پسران معمولا کم تر از دختران به حرف زدن تمایل دارند، آن ها به جواب های کوتاه چند کلمه ای که بتواند اصل قضیه را برساند، اکتفا می کنند و ترجیح می دهند که بیشتر شنونده باشند.

تفاوت از لحاظ اعتماد به نفس

تفاوت دیگری که بین دختر و پسر وجود دارد به میزان اعتماد به نفس در آن ها مربوط می شود. دختران در سنین کم تری با مسائل مربوط با اعتماد به نفس درگیر می شوند، این نگرانی ها را می توان از سن 5 سالگی در دختران مشاهده کرد. در حالی که پسران تا سن بلوغ مشکل چندانی با این مساله ندارند و مشکلات کاهش اعتماد به نفس در آن ها با ورود به سن بلوغ آغاز می گردد، اما به دلیل حساسیت کم تری که نسبت به خودشان دارند راحت تر از دختران با این قضیه کنار می آیند و معمولا اعتماد به نفس خوبی دارند.

تفاوت در یادگیری

بخش مربوط به حافظه و بخش کلامی در دختران فعال تر از پسران است و در پسران نیز آن قسمتی از مغز که به فعالیت های مکانیکی و فضایی مربوط است فعال تر از دختران است، به همین دلیل قدرت تکلم در دخترها زودتر از پسرها رشد می کنند و پسران هم فعالیت فیزیکی بیشتری دارند. در نتیجه بهتر است که برای آموزش دختران از شیوه کلامی و برای یاد دادن مطالب مهم به پسرها از تصاویر کمک گرفت.

تا این جا تفاوت های روانشناختی بین دختر و پسر را بررسی کردیم، در ادامه نیز نکات مهم تربیتی که باید در ارتباط با هر یک از آن ها دقت شود را بیان خواهیم کرد.

نکات مهم در تربیت دختران

  • دختران تمایل زیادی به هم صحبتی با والدین و تعریف جزئیات مسائل دارند، در نتیجه باید با فرزند دختر خود بیش تر صحبت کنید.
  • دختران به محبت زیادی احتیاج دارند، به آن ها اجازه بروز احساساتش را بدهید و آن ها را مورد مهر و نوازش قرار دهید.
  • باید فرزندان خود را آن طور که هستند بپذیرید، نه آن گونه که شما می خواهید یا می توانند باشند.
  • مادر یک دختر نوجوان باید دیدگاهی وسیع و صبر و شکیبایی زیادی داشته باشد.
  • باید کنترل کردن خشم را به دختر خود بیاموزید.
  • در برخورد با دخترتان به جای رفتارهای مقتدارنه از رفتارهای دوستانه استفاده کنید.
  • آزادی بیش تری را به دخترتان بدهید و به آن ها مسئولیت های جدید واگذار نمایید.
  • به دخترتان اعتماد به نفس بدهید.
  • او را بیش از حد نصیحت نکنید و به او اجازه دهید که گاهی نیز اشتباه کند.

منبع :

تفاوت های تربیتی پسران و دختران

به طور کلی می توان تربیت را به معنی کمک و راهنمایی فرزندان برای شناخت و بروز استعدادها، ظرفیت‌ ها، قابلیت ‌ها و توانایی‌ هایی است که موجب رسیدن به کمال آن ها می ‌شود. از آن جا که پسر و دختر به لحاظ جسمی و روحی با هم متفاوت هستند، رفتارهای کاملا متفاوتی نیز دارند؛ به عنوان مثال پسران تمایل چندانی به صحبت کردن ندارند و بیشتر علاقه مند با بازی های حرکتی و پر جنب و جوش هستند، در حالی که یک دختر میل شدیدی به هم ‌صحبتی با والدین و تعریف جزئیات مسائل خود را دارد. در نتیجه والدین باید در برخورد با هر یک شیوه تربیتی متفاوتی را به کار ببرند. در این بخش تفاوت های دختر و پسر را بررسی و نکات تربیتی مربوط به هر کدام را نیز بیان خواهیم کرد.

تفاوت های تربیتی پسران و دختران – عواطف و احساسات

تفاوت های آشکاری در عواطف و احساسات پسر و دختر وجود دارد. پسران احساسات خود را کم تر بروز داده و از گفت و گو و تبادل نظر صرفا به عنوان وسیله ای برای انتقال پیام استفاده می کنند. پسرها بیشتر توجه و تمرکز خود را بر ارتباط های فعال می گذارند و انرژی خود را صرف دنیای بیرونی می کنند. اما دخترها نسبت به تغییرات احساسی و عاطفی بسیار حساس بوده و آن را سریع تر حس می کنند و به راحتی می توانند افکار و احساسات خود را با دیگران در میان بگذارند. نشان دادن عواطف در زن بسیار قوی بوده و آن ها از گفت و گو و تبادل نظر برای برقراری ارتباط عاطفی و ایجاد همدلی استفاده می کنند.

علایق و گرایش ها

پژوهش ها نشان داده است که علایق زیباشناختی، دینی و اجتماعی دختران بیشتر از پسران است. زنان به مسایل اخلاقی تمایل بیشتری نشان می دهند. دخترها با اشتیاق بیشتری به بی عدالتی اعتراض می کنند و هم چنین آن ها نسبت به قوانین و سنت های اجتماعی تلقین پذیر هستند. دخترها علاقه و تمایل زیادی به زیبایی، امکانات خانه و زندگی و زیورآلات دارند، این ویژگی در پسرها بسیار کم تر است. مردان بیشتر به جنبه های سیاسی و نظری علاقه مند هستند و علاقه به زیبایی در مردان کمتر است.

خودآرایی، خودنمایی، علاقه به دوستی ها، پوشیدن لباس های توجه انگیز، تجمل گرایی در امور زندگی و حتی در چیدن سفره و پخت غذا، از جمله گرایش ها و علایقی است که در بین دختر و پسر تفاوت های آشکاری دارند.

تفاوت در نوع بازی

تفاوت دیگری که بین پسر و دختر وجود دارد، نوع بازی هایی است که هر کدام انجام می دهند. دخترها معمولا بازی های آرام مثل عروسک بازی را ترجیح می دهند، در حالی که پسرها پرجنب و جوش تر هستند و به بازی هایی تمایل دارند که در آن هیجان، سر و صدا و حرکت باشد، به همین دلیل اغلب اوقات در پارک ها، پسران را در مشغول دویدن، توپ بازی کردن و پریدن می بینید. پسرها در حین بازی معمولا خرابکاری هم می کنند که اغلب غیر عمد و تصادفی است اما از آن جا که پسرها کمی بی احتیاط تر هستند باید والدین نظارت بیشتری بر بازی آن ها داشته باشند.

تفاوت های گفتاری

به علت تفاوت های روانی و ذهنی که بین دختر و پسر وجود دارد، دختران زودتر از پسران حرف زدن را یاد می گیرند. آن ها سریع تر شروع به حرف زدن می کنند و علاقه زیادی به حرف زدن نیز دارند، دختران همه چیز را با جزئیات آن تعریف می کنند. در حالی که پسران معمولا کم تر از دختران به حرف زدن تمایل دارند، آن ها به جواب های کوتاه چند کلمه ای که بتواند اصل قضیه را برساند، اکتفا می کنند و ترجیح می دهند که بیشتر شنونده باشند.

تفاوت از لحاظ اعتماد به نفس

تفاوت دیگری که بین دختر و پسر وجود دارد به میزان اعتماد به نفس در آن ها مربوط می شود. دختران در سنین کم تری با مسائل مربوط با اعتماد به نفس درگیر می شوند، این نگرانی ها را می توان از سن 5 سالگی در دختران مشاهده کرد. در حالی که پسران تا سن بلوغ مشکل چندانی با این مساله ندارند و مشکلات کاهش اعتماد به نفس در آن ها با ورود به سن بلوغ آغاز می گردد، اما به دلیل حساسیت کم تری که نسبت به خودشان دارند راحت تر از دختران با این قضیه کنار می آیند و معمولا اعتماد به نفس خوبی دارند.

تفاوت در یادگیری

بخش مربوط به حافظه و بخش کلامی در دختران فعال تر از پسران است و در پسران نیز آن قسمتی از مغز که به فعالیت های مکانیکی و فضایی مربوط است فعال تر از دختران است، به همین دلیل قدرت تکلم در دخترها زودتر از پسرها رشد می کنند و پسران هم فعالیت فیزیکی بیشتری دارند. در نتیجه بهتر است که برای آموزش دختران از شیوه کلامی و برای یاد دادن مطالب مهم به پسرها از تصاویر کمک گرفت.

تا این جا تفاوت های روانشناختی بین دختر و پسر را بررسی کردیم، در ادامه نیز نکات مهم تربیتی که باید در ارتباط با هر یک از آن ها دقت شود را بیان خواهیم کرد.

نکات مهم در تربیت دختران

  • دختران تمایل زیادی به هم صحبتی با والدین و تعریف جزئیات مسائل دارند، در نتیجه باید با فرزند دختر خود بیش تر صحبت کنید.
  • دختران به محبت زیادی احتیاج دارند، به آن ها اجازه بروز احساساتش را بدهید و آن ها را مورد مهر و نوازش قرار دهید.
  • باید فرزندان خود را آن طور که هستند بپذیرید، نه آن گونه که شما می خواهید یا می توانند باشند.
  • مادر یک دختر نوجوان باید دیدگاهی وسیع و صبر و شکیبایی زیادی داشته باشد.
  • باید کنترل کردن خشم را به دختر خود بیاموزید.
  • در برخورد با دخترتان به جای رفتارهای مقتدارنه از رفتارهای دوستانه استفاده کنید.
  • آزادی بیش تری را به دخترتان بدهید و به آن ها مسئولیت های جدید واگذار نمایید.
  • به دخترتان اعتماد به نفس بدهید.
  • او را بیش از حد نصیحت نکنید و به او اجازه دهید که گاهی نیز اشتباه کند.

منبع : تفاوت های تربیتی پسران و دختران

بازدید : 249
چهارشنبه 22 دی 1400 زمان : 18:32

۹ نکته حساس در تربیت فرزند

در صورتی که نکات حساس در تربیت فرزند رعایت شود کودک می تواند رشد مناسب و سالمی داشته باشد، به طور کلی شکل گیری شخصیت فرد بر اساس تربیت و نحوه رفتار با او در کودکی شکل می گیرد، عوامل بسیاری در سبک تربیتی والدین موثر هستند که می توان به موارد زیر اشاره نمود:

  • عوامل فرهنگی و اجتماعی
  • میزان تحصیلات و خصوصیات شخصیتی والدین
  • سطح رشدی کودک و توانایی های شناختی او

قالب های رفتاری و اصول فکری فرزندتان بر اساس نحوه تربیت والدین شکل می گیرد، در این شرایط باید کودک به گونه ای رشد یابد که بتواند در هنگام رویارویی با مشکلات، عملکرد خوب و مطلوبی داشته باشد.

به همین دلیل باید اطلاعات و آگاهی خود را در تربیت کودک افزایش دهد و به نکات حساسی که در تربیت فرزند لازم است توجه داشته باشید، هم چنین توجه به بهداشت جسمی و روانی فرزندتان می تواند در این امر به شما کمک کند.

با کمک گرفتن از مشاوره کودک می توانید در زمینه تربیتی به کودکتان کمک کنید تا فرزندتان را در مسیر موفقیت و رسیدن به آینده روشن و درخشان یاری کند و در آینده فرزندی موفق و شاد داشته باشید.

تاثیر روش های تربیت فرزند در فرآیند رشد یادگیری او

اگر چه سن تربیت کودک محدود به زبان خاصی نمی باشد، ولی کودک در هر دوره از رشدش با چالش ها و نیازهای اساسی رو به رو می شود، شیوه تعامل والدین با فرزندشان نقش بسیار مهمی بر او دارد و در چگونگی شکل گیری توانایی های شناختی او اثر زیادی می گذارد.

به طور کلی نحوه نگرش شما در شیوه تربیتی کودک بسیار اهمیت دارد به عنوان مثال در صورتی که شما تصور کنید فرزندتان نقش فعالی در یادگیری دارد، می توانید در مورد مسائل مختلف با او صحبت کنید، به سوال هایش با بردباری و صبوری پاسخ دهید، هم چنین در این خصوص تفکر و استدلال او را مورد تقویت قرار می دهید.

در مقابل والدینی که تصور می کنند فرزندشان یادگیرندگانی منفعل هستند بسیار کنترل کننده یا هدایت کننده رفتار می کنند و سعی می کنند جلوی خلاقیت و پیشرفت فرزندشان را بگیرید و حتی گاهی به جای او تصمیم بگیرند.

در نتیجه والدین نقش بسیار مهمی بر روی تربیت فرزندان می گذارند و در تربیت آن ها بسیار تاثیر گذار هستند.

۹ نکته حساس برای تربیت فرزند چیست؟

توجه به نکات تربیتی فرزندان و به کارگیری آن ها توسط والدین در سنین مختلف رشدی از اهمیت بسیاری برخوردار است، در این شرایط نکات کلی در تربیت فرزندان و در برخورد با کودکان وجود دارد که باید در هر سن و سالی به آن توجه شود. در ادامه این مقاله به بررسی این نکات حساس تربیتی می پردازیم.

  1. برای فرزند خود منبع امنیت و اطمینان باشید

یکی از اولین نیازهای هیجانی فرزندان به دست آوردن حس امنیت و اطمینان می باشد، کودکان در اولین مرحله از زندگی با چالش اعتماد در برابر بی اعتمادی رو به رو می شود.

کودکان از همان دوران نوزادی از رفتار والدینشان تاثیر می پذیرند و در صورتی که در محیط های پر تنش و عصبی قرار گیرند دچار احساس هایی مانند عدم امنیت، بی اعتمادی و در نهایت سبک دلبستگی نا ایمن می شوند این امر بر روابط بعدی آن ها با دیگران تاثیر می گذارد و دید آن ها را نسبت به زندگی منفی و تیره می کند.

در این شرایط برای این که اعتماد کودک دچار مشکل نشود باید از انجام رفتارهای منفی مانند دروغ گویی یا فریب دادن فرزندتان بپرهیزید.

باید سعی کنید که به او نشان دهید در برابر تهدید های محیطی در کنار او هستید و هیچ مسئله ای مانع محبت و عشق شما نسبت به او نمی شود و همیشه سعی می کنید برای حل مشکلات و چالش ها به او کمک کنید و در کنار او باشید.

  1. به کودک احترام بگذارید

نوع رفتار شما با فرزندتان در دوران کودکی نقش بسیار مهمی در پرورش اعتماد به نفس او خواهد داشت، سعی کنید رفتارهایی مانند سرزنشگری، تحقیر و تنبیه را انجام ندهید.

زیرا احترام کودک را نادیده گرفته و به اعتماد به نفسش لطمه می زنید. سعی کنید از همان ابتدا با کودکتان محترمانه حرف بزنید و هرگز نپندارید که کودک توهین ها را جدی نمی گیرد یا آن ها را فراموش می کند.

توجه داشته باشید انجام دادن رفتارهای ساده ای مانند سلام کردن به فرزندتان در بدو ورود به خانه و صدا زدن او با صفات پسندیده می تواند تاثیر بسیاری بر روی پرورش عزت نفس کودک داشته باشد.

زمانی که کودک متوجه رفتار محترمانه والدین نسبت به خود می شود بیشتر به حرف های آن ها توجه می کند و تلاش می کند احترام آن ها را نگه دارد.

  1. به علایق کودک توجه کنید

بسیاری از والدین برای پر کردن اوقات فراغت فرزندشان بیش از آن که به علایق آن ها توجه داشته باشند سعی می کنند گزینه هایی را انتخاب کنند که خودشان در گذشته مشتاق به انجام آن ها بوده اند.

در صورتی که ممکن است کودک به آن موارد علاقه ای نداشته باشد زیرا سلیقه او بسیار منحصر به فرد و متفاوت نسبت به شما می باشد.

در صورتی که علایق کودک تان را نادیده بگیرید و به آن توجهی نداشته باشید در آینده سطح رضایتمندی فرزندتان نسبت به زندگی پایین می آید و نخواهد توانست استعدادهایش را به درستی کشف کند و برای رسیدن به اهداف و خواسته هایش تلاش نماید.

  1. اخلاقیات را متناسب با سطح رشدی کودک آموزش دهید

برای این که فرزندتان در آینده شخصیتی متعالی داشته باشد باید سعی کنید مفاهیم اخلاقی را به او آموزش دهید، در این شرایط توجه داشته باشید که آموزش ها باید متناسب با سن و سطح رشدی فرزندتان باشد.

والدینی که در سنین پایین کودکشان را به خاطر مفاهیم اخلاقی نظیر رعایت نکردن عدالت یا ادب مورد سرزنش قرار می دهند ناخواسته احساس گناه شدید را در فرزندشان به وجود می آورند که این مسئله باعث می شود در آینده نتواند در برابر مشکلات مقاومت کند و در برابر مشکلاتی مانند افسردگی و اضطراب مفرط دچار آسیب خواهد شد.

به همین دلیل بسیار اهمیت دارد که با زبان کودک با او حرف بزنید و مفاهیم اخلاقی را متناسب با ظرفیت روانی در اختیارش قرار دهید تا در سطح کودکانه با این مفاهیم آشنا شود.

  1. برای تربیت فرزند خود از تشویق بیشتر از تنبیه استفاده نمایید

بر اساس مطالعات یادگیری در مورد شکل گیری رفتار انسان همواره بر این اصل تاکید دارد که تشویق ها نقش بسیار مهم تری نسبت به تنبیه دارند زیرا در تنبیه کودک از انجام یک رفتار بد منع می شود و نمی تواند جایگزین خوبی برای آن پیدا کند اما در صورتی که کودک مورد تشویق قرار گیرد.

علاوه بر این که رفتار صحیح را یاد می گیرد و پاداش دریافت می کند، انگیزه لازم برای موفق شدن و پیشرفت را به دست می آورد.

  1. به کودک نشان دهید که شکست بخشی از زندگی است

بسیاری از پدر و مادرها در مورد موفقیت با فرزندشان صحبت می کنند و از فرزندشان انتظار دارند تا همیشه به موفقیت و پیشرفت برسد تا بتواند در زندگی یک مسیر صعودی را طی کند.

توجه داشته باشید تاکید بیش از حد والدین به موفقیت و پیشرفت باعث می شود که کودک تصویر فاجعه آوری نسبت به شکست در ذهن خود شکل دهد و هنگام مواجه با آن نمی داند که باید چه عکس و العملی نشان دهد و هنگام شکست با مشکلاتی رو به رو خواهد شد.

این کودکان زمانی که با شکست رو به رو شوند به دلیل عدم آمادگی ذهنی از نظر روحی و روانی بسیار آسیب پذیر می شوند که این مسئله در آینده زمینه ساز بسیاری از مشکلات است.

در نتیجه بسیار اهمیت دارد تا به فرزندتان در کنار آموزش در مورد ارزش پیشرفت و رشد توانایی ها، در زمینه شکست هم صحبت کنید و به او نشان دهید که هر انسان در زندگی مشکلاتی دارد آن چیزی که اهمیت دارد مقاومت و ایستادگی در برابر شکست ها می باشد.

باید سعی کنیم پشتکار خود را از دست ندهیم و برای موفقیت تلاش کنیم و در صورتی که با مشکلات و چالش هایی رو به رو شدیم با آن مقابله کنیم.

  1. برای بزرگ شدن کودک عجله نکنید

برخی از پدر و مادرها می خواهند تمام فرصت ها و آرزوهایی که از دست رفته خودشان را از طریق فرزندشان محقق کنند به همین دلیل به کودکی فرزندشان زیاد توجهی ندارند و دائما به فکر بزرگ شدن او و دست یابی به اهداف از پیش تعیین شده می باشند.

البته والدین باید توجه داشته باشند که کودکی یکی از مهم ترین دوره های زندگی هر فردی می باشد و در صورتی به درستی به آن توجه نشود می تواند آینده فرد را تحت تاثیر قرار دهد، والدین باید سعی کنند کودکشان از دوران کودکی لذت ببرد و بی جهت او را برای دست یابی به موفقیت های مختلف تحت فشار قرار ندهد.

باید به فرزندتان اجازه دهید تا خودش مسیر زندگی اش را انتخاب کند و در آن مسیر پیش رود در این صورت خواهد توانست علاقه مندی هایش را به درستی کشف کند و در راستا علاقه مندی هایش تلاش نماید.

  1. در تربیت فرزند محبت نامشروط را فراموش نکنید

یکی از اصول تربیتی این است که هرگز ابراز علاقه و محبت خود را به موضوع خاصی گره نزنید به عنوان مثال به کودکتان نگویید “اگر درس هایت را نخوانی و تکالیفت را انجام ندهی دیگر دوستت ندارم” یا “اگر این کار را بکنی دیگر مادر تو نیستم” این جملات به اعتماد به نفس کودکتان لطمه می زند و او را درگیر استرس و اضطراب های مختلفی می کند .

دراین شرایط باید به او نشان ندهید گاهی اوقات از دستش ناراحت می شوید اما در همه حال دوستش دارید و او را طرد نخواهید کرد.

  1. اجازه دهید کودک ناکامی را نیز تجربه کند

برخی از والدین به دلیل این که دوران کودکی سختی داشته اند دوست دارند همه چیز را برای فرزندشان فراهم کنند تا او کمبود چیزی را حس نکند به عبارتی نمی گذارند خاری در پای فرزندشان فرو برود!

در حالی که بسیاری از روانشناسان معتقدند که تجربه ناکامی یکی از نیازهای هیجانی انسان ها می باشد و افراد برای این که بتوانند در برابر شکست ها مقابله کنند باید از همان کودکی برخی از ناکامی ها را تجربه نمایند.

افرادی که در دوران کودکی ناکامی و سختی را تجربه نکرده اند و همواره پدر و مادرشان کارهایشان را انجام می دادند و آن ها را رفع و رجوع می کردند به مرور زمان شخصیت ضعیفی در آن ها شکل می گیرد که آمادگی مواجه با سختی ها و دشواری ها را نخواهند داشت این مسئله باعث به وجود آمدن مشکلاتی در آن ها می شود و در نهایت احساس بی کفایتی درونی را ایجاد می کند.

هم چنین در بزرگسالی مشکلات متعددی را برای آن ها به وجود می آورد، در نتیجه افراد باید به کودک شان اجازه دهند که گاهی با سختی و دشواری رو به رو شود و ناکامی هایی را تجربه کند در این شرایط باید مسئولیت کارهایش را بپذیرد و طعم دشواری ها را متناسب با سن خود بچشد.

منبع : ۹ نکته حساس در تربیت فرزند

بازدید : 226
شنبه 18 دی 1400 زمان : 20:58

دختر یازده ساله شما دیگر یک بچه کوچک محسوب نمی شود و اکنون او وارد سنین نوجوانی شده و یک نوجوان به حساب می آید. به اصطلاح او در میانه ی سن 10 تا 12 سال است. در طول زمانی که او بین سن 10 تا 12 سالگی می باشد ممکن است که بخواهد بر مردان برتری داشته باشد و به ستاره ی زنی که دز ذهنش است تبدیل شود. دختران در این سن عروسک هایشان را کنار می گذارند و در اینه به صورتشان نگاه می کنند.

بلوغ

والدین دختر یازده ساله باید صبر و درک عمیقی نسبت به این دوره داشته باشند. زمانی که شروع بلوغ محسوب می شود. ممکن است دختر شما متوجه شود که در قسمت هایی از بدنش موهایی رشد می کنند. دختران در این سن هر چند با توجه به گزارش هایی که داده شده است دختران از سن 9 سالگی ممکن است عادت ماهیانه شان شروع شود ولی ممکن یکی دو سال دیگر طول بکشد که او عادت ماهیانه شود، باسن دختران در این سن به تدریج بزرگتر شده و کمر او به مرور قوص بر می دارد و شکل و فرم خاصی به خود می گیرد.

اعتماد به نفس

تغییرات فیزیکی دختر یازده ساله ممکن است بر روی وزن او تاثیر بگذارد. وظیفه ی شما در این زمان این است که نسبت به احساساتی که به او تحمیل می شود او را یاری کنید. والدین ممکن است سهوا از دخترشان انتظاراتی را داشته باشند که فراتر از اوست و زمانی که او نمی تواند انتظارات شما را برآورده سازد از اعتماد به نفس او کاسته می شود، هشدار ریچارد لرنر، مدیر موسسه تحقیقات کاربردی در رشد جوانان در دانشگاه تافتس این است که بگذارید دختران یازده ساله شما متوجه این مسئله شوند که آنها زیبا هستند و شما بدون هیچ قید و شرطی آنها را دوست دارید.

منبع : دختران یازده ساله : بلوغ

بازدید : 143
شنبه 18 دی 1400 زمان : 20:57

مبارزه با بیماری سرطان، چگونه با بیماری سرطان مبارزه کنیم؟

مبارزه با بیماری سرطان مسئله ای است که هر دو بعد روحی و جسمی را درگیر می کند به همین دلیل نباید تاثیر شرایط روحی و جسمی را در سیکل درمان نادیده بگیرید و دست کم گرفته شود.

توجه داشته باشید برای درمان سرطان علاوه بر درمان جسمی، مراقبت از سلامت ذهنی و عاطفی از اهمیت بسیاری برخوردار است، زیرا شرط اصلی شکست سرطان داشتن انگیزه قوی و از دست ندادن امید می باشد.

عواملی مانند استرس، نگرانی و خشم باعث تضعیف شدن ایمنی بدن می شود در این شرایط باید سلامت روان و روحیه قوی داشت تا بتوان با سرطان مبارزه کرد. روحیه افراد و بهزیستی روانی نقش بسیار مهم و حساسی برای مقابله با سرطان دارد.

به همین دلیل در این مقاله به بررسی این موضوع پرداخته می شود و در مورد نحوه تغییرات رفتاری و شخصیتی، نحوه بهبود و تقویت روحیه و نقش خانواده در افراد مبتلا به بیماری سرطان توضیحاتی را بیان می کنیم.

مبارزه با بیماری سرطان

چگونه سرطان یک فرد را تحت تاثیر قرار می دهد

زمانی که فرد متوجه بیماری سرطان خود می شود احساسات منفی مانند غم، اندوه، خشم، ناامیدی، بی حوصلگی و ترس به سراغش می آید، در ابتدا درک این بیماری سخت است و شما حق دارید غمگین و ناراحت باشید اما این حالت نباید ادامه داشته باشد شما باید این احساسات منفی را شکست دهید.

زمانی که دچار این احساسات می شوید اطرافیان متوجه تغییر ناگهانی در شخصیت و رفتار شما می شوند برخی از این تغییرات رفتاری و شخصیتی در بیماران سرطانی دیده می شود که در صورتی که به آن رسیدگی نشود شدت آن زیاد شده که برخی از این علائم شامل موارد زیر می شود:

  1. افسردگی حاد
  2. اضطراب
  3. نوسانات رفتاری و خلقی شدید
  4. تحریک پذیری سریع از عوامل و تغییرات خارجی
  5. عدم انگیزه و علاقه به زندگی
  6. رفتارهای اجتماعی و فرهنگی نامقبول
  7. عدم داشتن تمرکز
  8. مشکل در تشخیص احساس خود و دیگران

چرا بعد از ابتلا به سرطان افراد تغییر رفتار و شخصیت می دهند؟

افرادی که به بیماری سرطان مبتلا می شوند باید بدانند که این بیماری چطور بر روی روحیه و رفتار و شخصیت آن ها تاثیر می گذارد، البته سرطان با دردها و عوارضی همراه می باشد که دردها و عوارض بی تاثیر نیست و بر روی رفتار و روحیه تاثیر می گذارد.

در ادامه این مقاله جنبه های مختلفی که بر روی رفتار و شخصیت فردی که مبتلا به سرطان است را بیان می کنیم در این شرایط کمک گرفتن از مشاوره کنترل استرس و اضطراب می تواند مفید باشد و مشکلات روانی را کاهش دهد و هم چنین در تغییر رفتار و شخصیت فرد کمک کننده باشد.

سلامت روان

هیچ کس زمانی که متوجه می شود که سرطان دارد احساس خوبی نسبت به آن بیماری نخواهد داشت، مسئله ای که در این جا اهمیت دارد این است که زمانی که از بیماری خود باخبر شده اید به جای این که احساسات خود را انکار کنید باید تلاش کنید شرایط و حالات خود را به درستی درک کنید.

مبارزه با بیماری سرطان

در صورتی که بتوانید استرس خود را مدیریت کنید و مهارت ذهن آگاهی را تمرین کنید خواهید توانست به خودتان کمک کنید تا سریع تر مورد درمان قرار گیرید و از لحظاتی که در کنار دوستان و اشنایان و خانواده تان هستید لذت ببرید.

استرس و اضطراب

در صورتی که فرد به خاطر بیماری به استرس و اضطراب دچار می شود علاوه بر پیامدهای روحی و روانی، از نظر فیزیکی اثرات شدیدی بر روی آن ها ایجاد خواهد کرد.

زمانی که شما دچار استرس و اضطراب می شوید احساسات منفی مانند خستگی مفرط، خواب آلودگی، عدم تمرکز، بروز حملات شدید روانی یا تنگی نفس به سراغ تان خواهد آمد در این شرایط مراجعه به مشاور بسیار مهم می باشد و به شما کمک می کند تا بتوانید در برابر بیماری های روان تنی از خودتان محافظت کنید و استرس و اضطراب را از خود دور کنید.

افسردگی

افرادی که به بیماری طولانی مدت سرطان مبتلا می شوند، مشکلات روحی و روانی بسیاری را تجربه می کنند البته توجه داشته باشید زمانی که درگیر آسیب های روحی می شوند به راحتی این آسیب ها قابل درمان نخواهد بود حتی اگر مبتلا به سرطان باشید.

در این شرایط باید از مشاوره افسردگی کمک بگیرید تا به درمان مشکلات و مسائل بهداشت روانی، استرس ،اضطراب و افسردگی بپردازد در این حالت راحت تر می توانید با جنبه های سرطان رو به رو شوید و برای درمان سرطان اقداماتی را انجام دهید.

منبع : مبارزه با بیماری سرطان | چگونه با بیماری سرطان مبارزه کنیم؟

بازدید : 229
دوشنبه 13 دی 1400 زمان : 23:59

سوزن سوزن شدن بدن، نشانه ها، علل و درمان گزگز بدن

به طور معمول زمانی که بدن مخصوصا دست و پاها زمانی طولانی در یک وضعیت جسمانی قرار می گیرد یا زمانی که فشار بر روی دستان زیاد باشد، فرد احساس می کند بدنش سوزن سوزن می شود. توجه داشته باشید که این حالت موقتی می باشد و در صورتی که فرد کمی تحرک داشته باشد از بین می رود.

البته برای برخی از افراد این چنین نیست و در وضعیت های مختلف دچار سوزن سوزن شدن بدن شان می شوند و با تغییر وضعیت به راحتی از بین نمی رود و ممکن است گزگز با درد، خارش و بی حسی همراه شود.

در صورتی که به دفعات زیاد بدن فرد دچار گزگز شود ممکن است نشانه ای از یک مشکل و یا اختلال در سیستم بدن باشد، در بروز این مشکل عامل جسمانی و روانی می تواند دخالت داشته باشد.

با توجه به این که احساس سوزن سوزن شدن بدن را همه ما همواره در طول زندگی تجربه می کنیم در ادامه این مقاله به شرح نشانه ها، علل و درمان سوزن سوزن در بخش های مختلف بدن می پردازیم.

سوزن سوزن شدن طبیعی بدن

در برخی از مواقع سوزن سوزن شدن بدن امری طبیعی می باشد زیرا فرد برای مدت زمان طولانی بر روی یک پا خود می نشیند و یا به طور کلی به یک قسمت از بدن فشار بسیاری وارد می شود در این صورت اگر بدن به حالت نرمال برگردد و آناتومی بدن اصلاح شود این وضعیت بهبود می یابد و جای هیچ نگرانی نخواهد بود.

هم چنین دلایل دیگری مانند قرار گرفتن در معرض سرمان و بی آبی بدن می تواند باعث سوزن سوزن شدن بدن شود اما این مسئله کاملا طبیعی است و هیچ خطری ندارد.

سوزن سوزن شدن بدن، آناتومی بدن

گیرنده های بسیار کوچکی در زیر پوست انسان قرار دارند که نسبت به فشار و لمس حساس هستند و در صورتی که این گیرنده ها تجریک شوند باعث به وجود آمدن جریان بسیار کوچکی از الکتریسیته می شود.

این جریان الکتریکی به وجود آمده به وسیله آکسون ها که رشته های بسیار کوچکی هستند، از پوست دور می گردد.

از کنار هم قرار گرفتن آکسون ها در کنار یکدیگر اعصاب حسی بدن به وجود می آید و این عصب ها به مغز و نخاع می روند و پیام های حسی را صادر می کنند، وظیفه این اعصاب حسی این است که حس لامسه را از پوست به مغز منتقل می کند.

در صورتی که این اعصاب تحریک شوند، در مغز به عنوان حس لامسه تفسیر می گردد و ممکن است در طول مسیر زمانی که پیام حسی از پوست به مغز می رود با اختلالاتی رو به رو شود.

در این حالت ممکن است مغز پیام را اشتباه دریافت کند و آن را به طور ناقص تفسیر کند در حالت بدن دچار گزگز شدن و یا سوزن سوزن شدن خواهد شد.

نشانه های سوزن سوزن شدن بدن

سوزن سوزن شدن بدن علائمی دارد که با طولانی شدن آن علائم باعث آزار فرد می شود، در برخی از اوقات این علائم در شب و در زمان خواب شدت می یابد به طوری که ممکن است فرد را از خواب بیدار کند، برخی از علائم گزگز شدن دست و پا عبارت اند از:

  1. احساس سوزش و سوزن سوزن شدن کف دست
  2. سرد یا گرم شدن دست ها یا انگشتان
  3. احساس درد در دست، انگشت یا بازو
  4. رفلکس غیر طبیعی
  5. افزایش کرختی یا بی حسی دست در حین تایث کردن یا نوشتن
  6. احساس خارش، حساسیت لمسی و تورم
  7. گرفتگی عضلانی، انقباض و ضعف عضلانی
  8. گردن درد
  9. جوش زدن و قرمز شدن

درد ناشی از سوزن سوزن شدن به طور معمول در سراسر بدن به طور مداوم با شدت های کم و زیاد به وجود می آید ام در برخی از اوقات در پشت گردن یا کمر اتفاق می افتد.

علت های گزگز شدن بدن چیست؟

گزگز شدن دست یک امر موقتی می باشد و بعد از مدت کوتاهی از بین می رود.

اما گاهی اوقات ممکن است زمان بیشتری طول بکشد و از بین نرود و توجه داشته باشید که عوامل مختلفی در گزگز شدن دست نقش دارند که با شناسایی این عوامل و کاهش آن می توان از بروز سوزن سوزن شدن دست جلوگیری کرد. عواملی که باعث گزگز شدن دستان و پاها می شود عبارت اند از:

  • نشستن یا ایستادن برای مدت طولانی
  • گزش حیوانات
  • کم خونی
  • بی خوابی
  • صدمات ناشی از ضربه
  • بارداری
  • دیابت
  • عوامل روانی که شامل استرس، اضطراب، فشارهای عصبی، حمله پانیک و بیماری های روحی و روانی می شود.
  • بیماری های سیستمیک که شامل اختلالات کلیوی، کبدی، آسیب های عروقی و بیماری های خون، اختلالات بافت همبند و التهاب مزمن، عدم تعادل هورمونی از جمله کم کاری تیروئید و یائسگی، بیماری سرخرگ محیطی، سرطان ها و تومورهای خوش خیم که بر روی اعصاب اثر می گذارند.
  • قطع نخاع از علل سوزن سوزن شدن بدن
  • استفاده از داروهای خاص
  • کمبود ویتامین ها ( ویتامین های E، B6، B12، B1 و نیاسین)
  • اعتیاد به الکل
  • عفونت ها ( از جمله زگیل، سیتومگالوویروس، سیفلیس، اپستین بار، هرپس سیمپلکس و ایدز)
  • بیماری های خود ایمنی
  • آسیب ها ( از جمله فشار ناشی از دیسک فتق یا استخوانی که از جا در رفته است، تروما، سکته مغزی، ام ای و آنسفالیت)

شایع ترین علت سوزن سوزن شدن بدن

یکی از شایع ترین عواملی که باعث سوزن سوزن شدن دست و پا می شود، اضطراب است، افرادی که دچار اضطراب می شوند به طور معمول تند تند نفس می کشند و این مسئله باعث می شود تا در پاهای آن ها سوزش ایجاد شود.

در واقع به علت عدم تعادل در سطوح دی اکسید کربن و اکسیژن سوزش در دست و پاها شدت می یابد.

در صورتی که احساس کردید که سوزن سوزن شدن دست و پاهایتان به خاطر علائم اضطراب و استرس و عوامل روانی می باشد بهتراست از مشاوره کنترل استرس کمک بگیرید تا در این شرایط به شما کمک کند و باعث بهبود شرایط روحی شما شود.

در صورتی که برای درمان اقدامی انجام ندهید آسیب بیشتری به شما وارد خواهد شد و دوره درمان شما طولانی تر می شود.

منبع : سوزن سوزن شدن بدن | نشانه ها | علل و درمان گزگز بدن

بازدید : 270
دوشنبه 13 دی 1400 زمان : 23:57

بهترین سن برای یادگیری زبان دوم و رفتن به کلاس زبان چه موقع می باشد؟ بسیاری از والدین برای فرزندشان وقت زیادی می گذرانند و می خواهند تمام مهارت ها را از جمله زبان دوم را به سرعت یاد بگیرند، هم چنین آن ها نمی دانند که در چه سنی بهتر است که فرزندشان را به کلاس زبان بفرستند.

نکته مهمی که در مورد یادگیری زبان دوم باید به آن توجه شود این است که کودک باید به توانمندی، کسب آگاهی و فهم و ادراک مناسبی رسیده باشد، در صورتی که کودک زبان مادری را به درستی یاد نگرفته باشد زبان دوم می تواند اختلالاتی در عملکرد زبان او ایجاد کند که در این صورت باید از گفتار درمانگر کمک گرفته شود.

در این مقاله به بررسی بهترین سن برای آموزش زبان دوم می پردازیم و هم چنین می توانید در مورد مسائل آموزشی و تربیتی فرزندتان از مشاور کودک کمک بگیرید.

سن کلاس زبان، فواید یادگیری زبان دوم چیست؟

در دنیای کودکان، رقابتی بر سر علم و دانش وجود ندارد و به همین دلیل باید قبل از هر چیزی به این موضوع بپردازیم که چرا کودکان باید علاوه بر زبان مادری زبان دوم را یاد بگیرند، یادگیری زبان دوم بر روی اعتماد به نفس کودک تاثیر بسیاری می گذارد و باعث می شود بهتر با دیگران ارتباط برقرار کند، هم چنین باعث موفقیت او در برنامه های مدرسه و مهارت های حل مسئله می شود.

افرادی که زبان دوم را یاد می گیرند می توانند با فرهنگ های کشور های دیگر آشنا شوند و درک عمیقی نسبت به آن ها داشته باشند، علاوه بر این موارد افرادی که بر زبان خارجی مسلط هستند در رقابت های شغلی شانس بیشتری دارند و بهتر می توانند در ارتباطات بین المللی موفق شوند.

از جمله این موارد یادگیری زبان دوم می تواند از برنامه های مهم برای پر کردن اوقات فراغت کودکان باشد و در صورتی که موفق شوند در آینده به خوبی می توانند از زبان دومشان استفاده کنند.

یادگیری زبان از بدو تولد توصیه نمی شود

از دیدگاه روانشناسی کودک، آموزش زبان خارجی را نباید به همراه زبان مادری بیاموزد زیرا احتمال دارد در 2 تا 3 سالگی باعث کند شدن فرآیند صحبت کردن در کودک شود، برای یادگیری زبان دوم ابتدا باید زبان پایه به صورت کامل انجام شود و دایره لغت کودک به رشد نسبی برسد و بعد از آن آموزش های لازم برای زبان دوم صورت گیرد.

سن کلاس زبان

آن چه که در این شرایط مهم می باشد توجه به هوش و میزان توانایی کودک برای یادگیری زبان دوم می باشد و نباید به کودک فشار وارد کرد زیرا این کار باعث افزایش استرس در کودک و به وجود آمدن اختلالاتی در یادگیری و تکلم می شود، می توان همزمان با فرستان کودک به مهد کودک زبان دوم را به خوبی به او آموزش داد.

بهترین سن برای ثبت نام در کلاس زبان، چه سنی برای رفتن به کلاس زبان مناسب است؟

در مسائل آموزشی باید روند رشد شناختی کودک را در نظر بگیرید، در گذشته مطرح می شد که کودکان سه تا چهار سال هنوز مهارت لازم برای صحبت کردن به زبان مادری را فرا نگرفته اند و نباید یادگیری زبان دوم را نباید شروع کنند، اما بر اساس تحقیقات انجام شده، حدود 50 درصد از توانایی ها در چهار سالگی آموخته می شود و هم چنین عملکردهای ذهنی از کودک به کودک دیگر متفاوت می باشد.

در صورتی که کودک در سن کمتری با زبان دوم آشنا شود مهارت های بیشتری در تکلم زبان دوم و لهجه کسب خواهد کرد، البته باید این نکته را در نظر گرفت که کودکان تفاوت های بسیاری با یکدیگر دارند.

کودکانی که مشکلات رشدی در زبان و گفتار دارند در صورتی که علاوه بر زبان مادری، با زبان دیگری مواجه شوند تکلم آن ها دچار اختلال خواهد شد و در یادگیری آن تاخیر اتفاق می افتد. آموزش زبان خارجی در همه سنین اتفاق می افتد اما بهترین سن برای یادگیری آن هفت الی هشت سالگی می باشد.

نکات مهم در یادگیری زبان دوم در کودکی

فرایند و مراحل یادگیری چه می باشد؟ والدین با کمک روانشناس می توانند رشد کودک و مراحل یادگیری را زیر نظر داشته باشند، برای این که کودکان به طور موثرتری زبان را یاد بگیرند باید آموزش در کلاس به صورت بازی و همراه با موسیقی و شعر باشد، در این حالت کودک به راحتی می تواند زبان سوم را یاد بگیرد و هیچ استرس و فشاری بر روی او وارد نمی شود.

کودکانی که در ابتدا به زبان مادری مسلط شده اند و بعد زبان دوم را فرا گرفته اند می توانند در صحبت کردن زبان دوم بسیار موفق باشند و در یادگیری آن به خوبی پیشرفت کنند.

منبع : سن کلاس زبان، کلاس زبان از چند سالگی؟

بازدید : 269
دوشنبه 6 دی 1400 زمان : 20:22

بهداشت روانی در ازدواج چه نقشی دارد؟ ( ۶ نکته اساسی)

یکی از مواردی که در ازدواج کیفیت زندگی زوجین را مشخص می کند، میزان سلامت و بهداشت روانی در ازدواج می باشد.

پیش از ازدواج افراد در مورد شناخت و آشنایی در مورد سلامت روان فرد مورد نظر تحقیقات لازم را انجام دهند و در صورتی که از وجود مشکلی آگاه شدند باید قبل از تصمیم گیری برای ازدواج در جهت رفع و بهبودی آن تلاش کنند.

در صورتی که فرد از سلامت روانی برخوردار نباشد بر روی ویژگی های رفتاری فرد اثر می گذارد و به میزان زیادی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد، هم چنین بر روی روابط زن و مرد هم اثر می گذارد.

اگر در مرحله تصمیم گیری برای ازدواج به سر می برید در ادامه این مقاله به بررسی این موضوع می پردازیم و به نکاتی در مورد بهداشت روانی در ازدواج اشاره می کنیم.

مطالعه این مقاله در امر ازدواج می تواند برای شما مفید باشد و می توانید از مشاوره ازدواج کمک بگیرید، مشاوره ازدواج مطمئن ترین روش برای رسیدن به یک زندگی موفق می باشد.

بهداشت روانی در ازدواج چگونه تعریف می شود؟

بسیاری از افراد در مورد بهداشت و سلامت روان آگاهی ندارند و تعریف درست و دقیقی از آن برخوردار نمی باشند و همین مسئله باعث شده است تا معیار مناسبی برای انتخاب همسرشان نداشته باشند.

بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامت روانی حالتی از بهزیستی می باشد که در آن فرد از توانمندی خود آگاه می باشد و می تواند با استرس های زندگی کنار بیاید و عملکرد مثبتی در اجتماع داشته باشد و به طور موثر و مفیدی کار کند.

با بررسی نکاتی که در سازمان بهداشت جهانی بیان شده است شما می توانید میزان سلامتی فرد مورد نظر را مورد بررسی قرار دهید و در انتخاب همسرتان صحیح و دقیق باشد.

برای بررسی بهداشت روانی در ازدواج چه اقداماتی لازم است؟

بررسی کردن فاکتورهای سلامت روان برای همه افراد آسان نمی باشد در این خصوص برای این که شما به شناخت بیشتری برسید باید نکات زیر را مدنظرتان قرار دهید و به آن ها توجه کنید.

  1. احترام شخص به خود و دیگران

یکی از اصول اساسی بهداشت روانی داشتن حفظ عزت نفس و هم چنین احترام به دیگران می باشد، به راحتی می توانید میزان عزت نفس فردی که نسبت به ارزش های خود و دیگران واقف باشند و از سلامت روانی برخوردار باشند را تشخیص دهد.

  1. بهداشت روانی در ازدواج، شناخت محدودیت ها در خود و افراد دیگر

یکی از اصول اساسی در بهداشت روانی فرد، واقع بینی و شناخت و پذیرش واقعیت ها می باشد، در صورتی که فرد واقع بین باشد به خوبی می تواند نقاط قوت و ضعف خود را بشناسد و تعامل بهتری با محیط اطراف داشته باشد.

در این شرایط باید ببینید که فرد چقدر نسبت به محدودیت های خود آگاه است و آن را می پذیرد.

  1. ارزش نهادن به نیازهای اولیه

باید توجه داشته باشید که بهداشت روانی مستلزم دانستن و ارزش دادن به نیازهای اولیه انسان می باشد هم چنین احتیاجات و نیازهای جسمانی و روانی بسیار مهم می باشند و در این شرایط انسان به طور معمول از نیازهای اولیه تاثیر گرفته و نسبت به محرومیت و ارضا آن ها رفتارهای خود را تغییر می دهد.

بهداشت روانی بر این اصل استوار می باشد که نیازهای جسمانی و روانی هر شخصی در هر سنی باید با توجه به همان سن در نظر گرفته و ارضا شود.

در زندگی روزمره ببینید که شخص چطور نیازهای اولیه اش را برطرف می کند و تا چه از زندگی اش رضایت دارد و نسبت به زندگی اش راضی می باشد.

  1. واکنش در برخورد با چالش ها و مشکلات

بر اساس مطالبی که بیان شده است توانایی فرد در کنار آمدن با استرس های روزمره زندگی یکی از فاکتورهای سلامت روان می باشد، افرادی که در برخورد با مشکلات زود دلسرد شوند و از روحیه صمیمی برخوردار نباشند به احتمال زیاد در زندگی مشترک با مشکلات بسیاری رو به رو می شوند.

زیرا زمانی که وارد زندگی مشترک شوند مسئولیت ها و وظایف آن ها بسیار زیاد می باشد و در این شرایط آن ها باید بتوانند از پس مشکلاتشان برآیند.

برای این که بتوانید از واکنش هایی که فرد قبلا نسبت به مشکلات و استرس ها داشته است آگاه شوید باید از او بخواهید تا در مورد گذشته اش با شما حرف بزند و خاطرات آن مشکلات را برای شما بازگو نماید هم چنین می توانید از طریق دوستان و آشنایان فرد اطلاعات بیشتری در مورد روحیات او به دست آورید.

یکی از مواردی که از شاخص های روانی به شمار می آید نحوه برخورد با مشکلات عاطفی می باشد که نشان دهنده این است که طرز رفتار فرد با مشکلات بسیار مهم می باشد.

  1. بهداشت روانی در ازدواج، به میزان اعتماد به نفس فرد دقت کنید

اعتماد به نفس فرد به تصویر فرد اشاره دارد، زمانی که با فرد مورد نظر در ارتباط هستید به تصویری که از خود نشان می دهد به دقت نگاه کنید که تا چه حد به واقعیت نزدیک می باشد.

هر چه این فاصله بیشتر باشد سطح سلامت روان فرد به همان اندازه کاهش می یابد زیرا فرد سالم باید بتواند از نقاط مثبت و منفی خودآگاهی روشنی داشته باشد تا بتواند مشکلات خود را به درستی حل نماید و در جهت بهبود آن بکوشد.

اعتماد به نفس پایین یا بیش از اندازه بر روی عملکرد فردی و اجتماعی او اثر می گذارد و تاثیر مخربی را بر جای خواهد گذاشت به عنوان مثال خواستگار دروغگو می تواند شخصیت خود را آن طور که نیست نشان دهد در این شرایط باید در امر ازدواج و انتخاب همسر دقت بسیاری داشته باشید.

  1. ارتباطات خانوادگی و اجتماعی او را بررسی کنید

مهارت های ارتباطی بسیار مهم می باشد و یکی از ویژگی های فرد سالم به حساب می آید.

این مهارت ها بر روی کیفیت زندگی افراد اثرات مثبتی می گذارد. فردی که از مهارت های ارتباطی صحیحی برخوردار باشد نه تنها با همسر خود خوب عمل می کند بلکه در ارتباط با سایر افراد و نزدیکان عملکرد خوبی خواهد داشت.

به همین دلیل با بررسی کردن میزان ارتباط فرد با سایر اعضای خانواده و دوستان و هم چنین بررسی کیفیت آن می تواند پیش بینی خوبی در مورد میزان سلامت روان و کیفیت ارتباطش با شما داشته باشد.

در این شرایط می توانید به راه های بهبود بهداشت روان در خانواده فکر و برای بهتر شدن آن تلاش کنید.

منبع : بهداشت روانی در ازدواج چه نقشی دارد؟ ( ۶ نکته اساسی)

بازدید : 266
دوشنبه 6 دی 1400 زمان : 20:21

ریشه ی خودخواهی کودک شما و راه حل صحیح آن

توجه کودکان به خودشان در سنین پایین امری کاملا طبیعی است؛ میزان توجه و تمرکز کودکان بر خودشان، همزمان با بزرگتر شدن آن ها بیش تر از پیش می شود، زیرا کودک در جمع های مختلف حضور پیدا می کند و به خودش شناخت پیدا می کند؛

همچنین برای این که بتواند با جمع ارتباط برقرار کند و با آن ها هماهنگ شود، باید بتواند بر خودش و رفتارش تمرکز و تسلط کنند، زیرا کودکان از این که رفتار متفاوت از جمع نشان دهند و عجیب و غریب به نظر برسند، بیزار هستند.

این دوره از رشد کودکان که آن ها تصور می کنند در مرکز توجه قرار دارند، دوران «مخاطب خیالی» نامیده می شود و در این دوران از رشد، توجه بیش از حد کودک به خودش کاملا عادی و طبیعی است. اما این رفتار و تمرکز نباید به خودخواهی تبدیل شود، پس اگر در کودک خود متوجه علائم خودخواهی شوید باید آن را ریشه یابی کرده و برای اصلاح این رفتار اقداماتی انجام دهید.

در این بخش از مشاورانه به بررسی علل رفتار خودخواهانه ی کودک و راهکارهای موثر در رفع آن خواهیم پرداخت.

دلایل رفتار خودخواهانه کودک

دلایل زیادی برای به وجود آمدن رفتار خودخواهانه در کودک وجود دارد. والدین باید ابتدا دلیل این رفتار را پیدا کنند و سپس در مورد اصلاح آن اقداماتی انجام دهند. در زیر برخی از مهم ترین دلایلی که باعث بروز خودخواهی در کودک می شوند را بیان می کنیم.

  • محبت بیش از اندازه ی والدین به کودک باعث ایجاد رفتارهای خودخواهانه در کودک می شود. والدینی که برای نشان دادن محبتشان به کودک، یا به دلیل احساس گناه از اشتباهی که مرتکب شده اند و جبران آن، بیش از حد به او محبت می کنند، باعث ایجاد خودخواهی در فرزندشان خواهند شد.
  • یکی از عوامل مهم دیگر در بروز چنین رفتاری در کودک، نادیده گرفته شدن کودک است.کودکی در زمان ناراحتی و عصبانیت به اندازه کافی توجه از دیگران دریافت نکرده باشد، خودش برای رفع نیاز به محبت و توجه، تلاش می کند و این کار را با تمرکز کردن بر آن چه خودش می خواهد و نادیده گرفتن بقیه انجام می دهد.
  • تقلید از رفتار والدین نیز یکی از دلایل بروز چنین رفتاری در کودک است. والدین الگوی اصلی کودکان هستند، پس والدین خودخواه، کودکانی خودخواه تربیت خواهند کرد.
  • والدینی که ارزش های اخلاقی مثل همدلی و مهربانی را به کودک خود نمی آموزند نیز به صورت غیر مستقیم خودخواهی را در آن ها به وجود می آورند.
  • کودکی که نسبت به خواهر و برادر خود، حسادت دارد نیز احتمالا رفتارهای خودخواهانه بروز خواهد داد.
  • کودکی که هوش عاطفی پایینی دارد نیز نمی تواند رفتار و احساسات درست را شناسایی کند، در نتیجه رفتارهای نامطلوبی مثل خودخواهی در او به وجود خواهد آمد.
  • زمانی که به همه خواسته های کوچک و بزرگ کودک، پاسخ داده می شود و همچنین او یاد گرفته است که در صورت شنیدن پاسخ منفی از والدین، با گریه، قهر یا فریاد زدن به خواسته ی خود برسد نیز احتمالا در آینده به کودکی خودخواه تبدیل خواهد شد.

رفتار مناسب با خودخواهی کودک

اگر شما هم فرزندی دارید که رفتارهایی خودخواهانه دارد، در قدم اول باید بدانید که این یک مشکل رفتاری است که برای حل آن صبوری لازم است و اگر اقدامات مناسب برای حل آن را انجام ندهید، خود به خود رفع نخواهد شد.

خودخواهی کودک

قدم اول در اصلاح این رفتار این است که دلیل این رفتار را کودکتان شناسایی کنید، پس از آن با توجه به علت و ریشه این رفتار، اقدامات مناسب و رفتار صحیح را در پیش بگیرید تا در بلندمدت بتوانید این رفتار کودک را اصلاح کنید. در ادامه راهکارهایی برای رفع این مشکل را بیان خواهیم کرد.

1- علت این رفتار را شناسایی کنید.

همانطور که در بالا گفته شد، دلایل زیادی برای بروز این رفتار در کودک وجود داد، گاهی اوقات با فهمیدن دلیل این رفتار و رفع آن می توان قدم بزرگی در رفع این مشکل برداشت. پس لازم است به رفتار خود و کودکتان دقت کنید تا بتوانید علت را شناسایی کنید.

برای مثال بررسی کنید آیا اتفاق جدیدی در خانه باعث تغییر رفتار کودکتان شده است؟ آیا کودکتان از محبت یا توجه کافی از سمت شما برخوردار است؟ آیا شما به همه خواسته های او بدون کم و کاست رسیدگی می کنید و برای این موضوع قوانین محدود کننده ای ندارید؟ آیا در مهدکودک یا مدرسه او مشکلی وجود دارد؟ شما می توانید با بررسی دقیق علت را شناسایی کرده و قدم بزرگی در این مسیر بردارید.

2- برخورد قاطعانه با این موضوع

برای رفع این رفتار کودک اول، شما به عنوان والدین کودک باید موضع خود را در مورد این رفتار به او بفهمانید و به کودک خود بگویید که این رفتار او برای شما قابل پذیرش نیست. همچنین باید در مورد این موضع خود با جدیت کامل و قاطعانه رفتار کنید و برای تغییر رفتار کودک قوانینی تعیین کنید که او را مجبور به کنار گذاشتن خودخواهی کند. با او در مورد نامناسب بودن این رفتار و عواقب منفی آن روی زندگیش صحبت کنید.

3- مهربانی و همدلی را به او بیاموزید.

آموزش همدلی و دلسوزی به کودک باعث می شود آن ها بتوانند خود را جای دیگران قرار داده و درد و رنج آن ها را بیش تر درک کنند، در نتیجه به کودکانی بخشنده و متواضع تبدیل خواهند شد که به راحتی می توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند، با آن ها مهربان باشند و رفتارهای خود خواهانه نداشته باشند.

4- تحسین کودک و پاداش دادن به او، در زمان هایی که رفتارش خودخواهانه نیست.

یکی از روش های موثر در اصلاح بدرفتاری در کودک، این است که به جای حرف زدن و نهی کردن کودک از رفتار نامطلوبش، در زمان هایی که رفتاری مطلوب و متضاد با رفتار قبلی دارد او را تحسین کنید. برای مثال به جای این که مدام به او بگویید که خودخواه نباشد و این رفتار درست نیست و یا حتی او را سرزنش کنید.

بهتر است زمان هایی که او رفتاری مهربانانه دارد را به او یادآوری کنید و به خاطر این رفتار او را تحسین کنید، این باعث می شود که کودک از این که شما خوشحال و راضی هستید، احساس خوبی پیدا کند و بفهمد با این رفتار می تواند توجه و تحسینی بیش تری از شما بگیرد و ناخودآگاه رفتار خودخواهانه اش را کنار می گذارد.

همچنین می توانید زمان هایی که کودکتان رفتاری دارد که خودخواهانه نیست، او را تشویق کنید و به او پاداشی بدهید. از کلمات مثبت برای تشویق و ترغیب کودکتان به تکرار این دست رفتارها استفاده کنید. به این نکته توجه کنید که این پاداش ها نباید به گونه ای باشد که انگار به کودک خود رشوه می دهید و همچنین نباید حتما پاداشی خیلی بزرگ و خاص باشد.

منبع : ریشه ی خودخواهی کودک شما و راه حل صحیح آن

بازدید : 201
يکشنبه 21 آذر 1400 زمان : 22:24

قرص اکس یا اکستازی چیست؟ عوارض و پیامدهای قرص اکس

قرص اکس یا اکستازی با نام علمی متیل دی اکسی مت آمفتامین (MDMA) اولین بار با هدف کنترل و مهار اشتها در افراد چاق به وسیله یک شرکت آلمانی تولید شد اما این قرص عوارض بسیاری داشت و به همین دلیل از رده خارج شد.

امروزه از قرص اکستازی برای ایجاد سرخوشی و افزایش انرژی استفاده می کنند و در میان جوانان طرفداران زیادی دارد. و به خاطر ساختار شیمیایی و ترکیبات آن باعث بروز توهم و پیامدهای دیگری در میان مصرف کنندگان می شود.

قرص اکس خاصیت اعتیادآوری بسیاری دارد و همین مسئله باعث می شود بعد از چندین بار مصرف تحمل فرد کاهش یابد و مجبور شود دوز بیشتری را مصرف کند زیرا با مصرف دوز قبلی نمی تواند همان اثرات خوشایند سابق را تجربه کند و این مسئله سلامت جسمی و روانی فرد را تهدید می کند و خطر مرگ او را افزایش می دهد.

با توجه به اهمیت این موضوع به بررسی آن در این مقاله می پردازیم و علائم مصرف و عوارض جانبی آن را بیان می کنیم.

قرص اکس یا اکستازی

قرص اکس یا اکستازی در دسته مواد توهم زا قرار دارد و یک نوع مواد اعتیاد آور می باشد، اکس به صورت قرص، کپسول و پودر در دسترس افراد قرار می گیرد و به صورت خوراکی، استنشاقی و تدخینی مصرف می شود، این ماده بر روی سه ماده شیمیایی مغز که شامل سروتونین، دوپامین و نوراپی نفرین است اثر می گذارد و هیجانات و اعمال فرد را تحت تاثیر قرار می دهد.

بعد از ۳۰ تا ۴۵ دقیقه بعد از مصرف اثرات قرص اکس مشخص می شود و حداکثر تا ۶ ساعت باقی می ماند، خطرناک مصرف این دارو با اثرات خوشایندی همراه است اما همه مصرف کنده تجربه خوشایندی ندارند و عوارض قرص اکس در افراد مختلف متفاوت می باشد.

به خصوص اگر با مواد دیگری مانند الکل یا مواد مختلف استفاده شود، هم چنین این ماده با اصطلاحاتی مانند ریو، اکس پارتی و کنسرت راک شناخته می شود.

اشکال مختلف قرص اکس

بر اساس مطالبی که بیان شده است قرص اکس به دو صورت قرص یا پودر در میان مصرف کنندگان عرضه می شود، شکل پودری این ماده معمولا به نام MDMA شناخته می شود و توجه داشته باشید این نام صرفا اسم تجاری پودر اکس است و از نظر تاثیر و عملکرد بر روی بدن، تفاوتی با آن ندارد.

پودر MDMA سفید و خاکستری رنگ می باشد در حالی که قرص ها و کپسول های اکس اشکال و طراحی های گوناگونی دارد، متاسفانه در بسیاری از موارد تولیدکنندگان مواد قرص اکس را در شکل ها و رنگ های جذابی عرضه می کنند که باعث جذب شدت بیش تر در میان جوانان می شود، علاوه بر قرص اکس، ماده مخدر گل هم در میان جوانان طرفداران بسیاری دارند.

انواع روش های مصرف قرص اکس

اشکال مختلف اکستازی به روش های مختلفی استفاده می شود و به طور معمول قرص اکس به دو صورت جویدن یا بلعیدن مورد استفاده قرار می گیرد اما شکل پودری آن در رول هایی شبیه به سیگار و یا ماده مخدر گل دود شده یا از طریق بینی مورد استفاده قرار می گیرد.

در برخی از موارد از روش جذب پوستی استفاده می کنند و این حالت به صورت گذاشتن پودر اکس بر روی لثه در میان مصرف کنندگان دیده می شود، توجه داشته باشید که میزان تاثیرگذاری این ماده متناسب با روشی که فرد آن را استعمال می کند متفاوت می باشد، به طور نمونه استنشاق به وسیله بینی تاثیرات شدید و سریعی به بار می آورد و منجر به مشکلات جدی تری می شود.

عوارض مصرف قرص اکس یا اکستازی

عوارض قرص اکس به صورت کوتاه مدت و بلندمدت نشان داده می شود ، عوارض کوتاه مدت مصرف این ماده شامل موارد زیر می شود:

عوارض کوتاه مدت مصرف اکس

  • حالت تهوع
  • سفتی عضلات
  • افزایش دمای بدن
  • تاری دید
  • تعریق زیاد

یکی از خطرناک ترین عوارض قرص اکستازی، افزایش شدید دمای بدن می باشد که باعث از دست دادن آب بسیار زیاد از بدن می شود، زمانی که سلول های بدن دچار کمبود آب می شوند منجر به کاهش هوشیاری، کما و مرگ خواهد شد و هم چنین مشکلات دیگری به خاطر افزایش دمای بدن به وجود می آید که شامل اختلال کبد، کلیه ها و مشکلات قلبی – عروقی اشاره کرد.

در بعضی از افراد روزی که این ماده را مصرف می کنند برای آن ها تبدیل به یک روز سخت می شود به طوری که نزدیک به ۸۰درصد مصرف کنندگان افسردگی و خستگی مفرطی را تجربه می کنند، عوارض کوتاه مدت بسیار ناراحت کننده و مشکل زا می باشد اما خطرات واقعی نادیده گرفتن اثرات بلند مدت این ماده توهم زا می باشد.

عوارض بلندمدت مصرف اکس

زمانی که اکستازی مدت زیادی مصرف شود اثرات زیان باری برای مصرف کننده خواهد شد، از جمله عوارض بلند مدت اکستازی یا قرص اکس می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • آسیب های عصبی و نقایص شناختی نظیر بروز مشکلاتی در سیستم تفکر و حافظه
  • اثرات مخربی بر تولید سروتونین در مغز می گذارد که باعث کاهش سروتونین می شود و فرد ممکن است به مشکلاتی مانند افسردگی، مشکلات خواب، اضطراب، کاهش اشتها و کاهش میل جنسی مبتلا شود.
  • یکی دیگر از بحران های بالقوه مصرف اکستازی می توان به سندروم سروتونین اشاره کرد، علت بروز سندروم سروتونین این است که مغز با مقدار زیادی از سروتونین پر می شود، این سندروم علایم و نشانه های زیادی دارد که می توان به موارد زیر اشاره کرد:
  • افزایش ضربان قلب
  • دچار شدن به انواع توهم ها
  • تعریق
  • از دست دادن جهت یابی
  • تحریک پذیری
  • اسهال
  • استفراغ
  • تشنج
  • حالت تهوع

حالات ناشی از مصرف قرص اکس

قرص اکس گیرنده های خاصی در مغز که شامل گیرنده های سروتونینی و دوپامینی می شود را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث می شود فرد تجربه های روانی خاصی را تجربه کنند که از جمله مهم ترین آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد.

  • احساس سرخوشی مفرط و شادی بیش از حد
  • تمایل بیشتر برای معاشرت با دیگران، به طوری که افرادی که تحت تاثیر اکس قرار دارند اغلب راحت تر سراغ غریبه ها می روند و با آن ها معاشرت برقرار می کنند و آن ها می توانند به راحتی به دیگران ابراز عشق و علاقه کنند.
  • افزایش سطح هوشیاری و گوش به زنگی
  • افزایش انرژی و داشتن فعالیت حرکتی بیش تر

علاوه بر مواردی که گفته شده افراد بعد از مصرف ماده اکس احساس هم نوایی بیش تری با محیط می کنند و بیشتر تحت تاثیر موسیقی های هیجان انگیز قرار می گیرند، و از این قرص بیش تر در مهمانی های شبانه مورد استفاده قرار می گیرند، زیرا انرژی زا و شادی آور است.

اوردوز با قرص اکس

قرص اکس خاصیت اعتیاد آوری شدید دارد و بعد از چندین بار مصرف، فرد دچار تحمل نسبت به آن می شود به این معنی که دوز قبلی نمی تواند همان اثرات خوشایند سابق را در فرد ایجاد کند و برای این که فرد بتواند به حد اثرات خوشایند سابق برسد باید دائما دوز را افزایش دهد.

این مسئله خطراتی مانند اوردوز (over does) را به همراه خواهد داشت که اوردوز به صورت افزایش دمای بدن، خشونت، فشار خون بالا، حملات وحشت زدگی، تشنج و از دست دادن هوشیاری نشان داده می شود.

پیامدهای مصرف قرص اکس یا اکستازی

زمانی که فرد اکستازی مصرف می کند فعالیت بخش بازدارنده مغز کاهش می یابد و باعث می شود که اعتماد به نفس فرد کاهش یافته و شجاعت او افزایش یابد و هنجارها و ممنوعیت های اخلاقی کمرنگ شده و فرد رفتارهای پرخطر انجام می دهد و میزان انجام رفتارهای پرخطر افزایش می یابد و هم چنین شعور، قوه استدلال، آگاهی و آستانه تحریک پذیری فرد تحت تاثیر قرار می گیرد، و به خاطر این تغییرات رفتارهایی مانند رفتارهای زیر در فرد مشاهده می شود.

  • پرحرف شدن
  • لرزش اندام ها
  • شدید شدن احساسات و عواطف
  • فعالیت فیزیکی زیاد بدون احساس تشنگی
  • بی اشتهایی
  • بی ثباتی خلق و علائم افسردگی
  • افزایش میل جنسی

تحقیقات انستیتو ملی سلامت

بر اساس تحقیقات انستیتو ملی سلامت که بر روی افراد مصرف کننده انجام شده است، نتایج نشان می دهد که این قرص باعث تخریب مناطق مختلفی از مغز می شود و اختلالاتی مانند از دست دادن حافظه، زوال عقل و سایر بیماری های روانی را در فرد ایجاد می کند.

زمانی که مناطق مختلف مغز دچار آسیب شود یادگیری، خواب و تنظیم هیجانات فرد با مشکلات شدیدی رو به رو می شود و اثرات سوء مصرف قرص اکس یا اکستازی به اندازه ای خطرناک است که ممکن است به فرد جنون و توهمات شدید دست یابد که باعث آسیب به خود و یا دیگران شود و هنگامی که رفتارهای پر خطر جنسی افزایش یابد احتمال ابتلا به بیماری هایی مانند ایدز، سیفلیس و سوزاک افزایش پیدا می کند.

منبع : قرص اکس یا اکستازی چیست | عوارض و پیامدهای قرص اکس

بازدید : 327
پنجشنبه 18 آذر 1400 زمان : 18:10

تاثیر خودشناسی در ازدواج چقدر است؟ + نکات اساسی

تاثیر خودشناسی و خودآگاهی در ازدواج موفق چقدر می باشد؟ خودشناسی بسیار مهم می باشد و در تمام ابعاد زندگی به ویژگی در امر ازدواج از اهمیت بسیاری برخوردار است. خودشناسی مجموعه ای از شناخت ها و تصورات واقعی می باشد که افراد نسبت به خودشان دارند.

یکی از عواملی که باعث موفقیت در زندگی مشترک و روابط زناشویی می شود این است که افراد بتوانند یکدیگر را به خوبی بشناسند و درک کنند، اما قبل از این لازم است که برای شناخت همسر و شریک زندگی تان ابتدا شناخت درستی از خودتان به دست آورید.

برای این منظور باید از مشاوره قبل از ازدواج کمک بگیرید، برای این که آگاهی خود را در مورد اهمیت خودشناسی در ازدواج و راه های افزایش آن بالا ببرید لازم است این مطلب را مورد مطالعه قرار دهید.

تاثیر خودشناسی در ازدواج

از مهم ترین ابعادی که در زندگی هر فردی مهم می باشد خودشناسی در ازدواج است، بسیاری از زوج ها به دلیل عدم شناخت ابعاد مختلف شخصیت خود، علایق و خواسته ها زندگی ناموفق را تجربه کرده اند.

شما در ابتدا باید بدانید که چطور خودتان را دوست داشته باشید و بعد به دنبال شریک زندگی مناسب با معیارهای خود باشید.

بسیاری از افراد از بعد از ازدواج متاسف اند زیرا آن ها معتقدند که اگر خودشناسی بیشتری داشتند می توانستند همسر بهتری را برای خودشان انتخاب کنند.

خودشناسی به شما کمک می کند که علاوه بر شناخت خود دیگران را بهتر بشناسید و روابط با کیفیتی را با آن ها برقرار کنید در این صورت خواهید توانست همسری متناسب با خود، انتخاب نمایید.

خودشناسی چه مسائلی را در بر می گیرد؟

اینکه بدانید زمانی که در مورد خودشناسی و نقش آن در ازدواج صحبت می کنید باید به سراغ کدام حوزه ها بروید تا حدود زیادی با ابعاد قضیه آشنا خواهید شد.

ازدواج کردن مسئله بسیار مهمی می باشد و شما قبل از آن که با این مسئله رو به رو شوید باید آگاهی های لازمی را به دست آورید، برای شناخت خود در ازدواج ۴ عامل زیر را در نظر بگیرید.

  1. تاثیر خودشناسی در ازدواج، میزان هوش خود را بسنجید

یکی از عواملی کمک می کند فرد زندگی مشترک موفقی داشته باشد مسئله هوش است هر کسی باید از میزان هوش خود آگاهی کاملی داشته باشد و آن را برای ازدواج ملاک قرار دهد.

هر پسر و دختری که قصد ازدواج دارند باید از لحاظ فکری و هوشی با یکدیگر تناسب داشته باشند تا بتوانند زندگی موفق تری را تجربه کنند.

  1. سلامت جسمی و روحی

شما در ابتدا باید نسبت به سلامتی خود آگاهی کاملی داشته باشید در صورتی که با مشکلات روحی روانی مثل افسردگی، وسواس فکری عملی و سوء ظن بیش از حد دچار باشید بر روی ازدواج شما و طرف مقابلتان تاثیر منفی می گذارد.

هم چنین مشکلات جسمی مثل معلولیت ذهنی و جسمی، ایدز، سوختگی، سل و غیره در امر ازدواج بسیار مهم می باشند. افراد باید از وجود این مشکلات در خودشان آگاهی کاملی داشته باشند و بدانند در چه وضعیتی قرار دارند تا در زندگی مشترک و رابطه دو طرفه دچار مشکل نشوند.

  1. تاثیر خودشناسی در ازدواج: اعتقادات مذهبی

هر کس در زندگی باید اصول و عقاید و چهارچوب هایی در زندگی خود در نظر بگیرد و نسبت به این چهارچوب های به آگاهی کاملی برسد از مهم ترین ابعاد خودشناسی در امر ازدواج می توان به شناخت اعتقادات مذهبی اشاره کرد.

شما ممکن است تصور درستی از عقاید مذهبی خود نداشته باشید و وارد زندگی با شخصی شوید که اعتقاداتش کاملا با شما متفاوت می باشد.

بنابراین باید قبل از ازدواج تمام جزئیات اعتقادی را بررسی کنید تا همسری متناسب با عقاید و ارزش های خودتان برای ازدواج انتخاب کنید.

  1. خصوصیات اخلاقی خود را بشناسید

در صورتی خصوصیات اخلاقی خود را بشناسید و با نقاط ضعف های خود آشنا شوید راحت تر می توانید با خودتان کنار بیایید و با دلیل بسیاری از رفتارها و آشفتگی ها در خود آشنا خواهید شد.

در هنگام ازدواج باید اخلاقیات خوب و ناپسند در امر ازدواج در نظر گرفته شود به عنوان مثال اگر فرد ی مستقل و خودمختاری هستید احتمال دارد ازدواج با فردی که شخصیت سلطه جو دارد برای شما پیامدهای خوبی نداشته باشد.

منبع : تاثیر خودشناسی در ازدواج چقدر است؟ + نکات اساسی

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 305
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 10291
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 24178
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 10292
  • بازدید ماه : 154228
  • بازدید سال : 683781
  • بازدید کلی : 2177096
  • <
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی