loading...

بیتا صبوری

بازدید : 131
دوشنبه 28 فروردين 1402 زمان : 13:20

در دنیای پر تنش امروز کمتر کسی است که اضطراب و بیقراری را تجربه نکند.

همگی ما همه روزه با مشکلات زیادی مواجه می شویم که ممکن است سطحی از اضطراب و نگرانی را با خود به همراه داشته باشند.

در صورتی که شرایط شخصی ایجاد کننده ی اضطراب با شرایط اجتماعی و اقتصادی نابسامان ترکیب شوند، می توانیم شاهد سطوح بالاتری از اضطراب نیز باشیم که مراجعه به مراکز روانپزشکی، روانشناسی و اعصاب و روان را بیشتر کرده است.

در صورتی که شما نیز به دلایل شخصی، اوضاع اقتصادی نابسامان، بیکاری و.. مضطرب هستید و این اضطراب در عملکرد روزانه تان اختلال ایجاد کرده است با ادامه ی مطلب همراه باشید.

اضطراب چه بر سرتان می آورد؟

  • تپش قلب،
  • بی قراری،
  • سردرد،
  • سرگیجه،
  • گرفتگی عضلانی،
  • احساس تنش در بدن،
  • دردهای شکمی
  • دردهای مزمن بدنی
  • تنگی نفس

علایم هشدار دهنده ای هستند که خبر از وقوع اضطراب می دهند.

در صورتی که این علایم را تجربه می کنید می توان گفت فردی مضطرب هستید.

این علایم می تواند در طول یک طیف دسته بندی شود و نمره ی دقیق اضطراب تان را مشخص کند.

همچنین در صورتی که به دلیل تجربه ی این علایم در زندگی شخصی، شغلی و تحصیلی تان اختلالاتی ایجاد شده است، مراجعه به روانشناس و مشاور به منظور دریافت کمک تخصصی، ضروری تر و فوری تر است

اضطراب چه انواعی دارد؟

انواع مختلفی از اضطراب وجود دارد که ممکن است شما به یک یا چند نوع از آن ها مبتلا باشید.

اضطراب اجتماعی یکی از انواع حالات اضطرابی است که در موقعیت های اجتماعی و جمع های شلوغ ممکن است به سراغ تان بیاید.

حملات اضطرابی پنیک نوع دیگری از انواع اضطراب هستند که بسیاری از افراد را آشفته می کنند و کنترل شرایط را به دست می گیرند.

همچنین ممکن است شما با قرار گرفتن در موقعیت خاصی مانند سخنرانی دچار اضطراب شوید و یا اینکه نوع فراگیری از اضطراب را تجربه کنید که در موقعیت های مختلف با شما همراه است و جسم و روح تان را در معرض تنش و آزار قرار می دهد.

نسبت به اضطراب تان آگاه شوید.

برای کنترل علایم اضطرابی تان، ضروری ترین و اولین اقدام آن است که ” نسبت به علایم آگاه شوید”.
آگاه و هوشیار بودن در خصوص علایم می تواند به شما کمک کند تا آن ها را راحت تر کنترل کنید.

به عبارت دیگر در گام اول لازم است به جای سرزنش کردن خودتان به دلیل اضطراب و یا سعی در سرکوب کردن علایم بدنی، فقط و فقط نسبت به آن ها آگاه شوید.

منبع : دلهره هایت چه می گویند؟ راهکارهای غلبه بر بیقراری و اضطراب

بازدید : 145
دوشنبه 28 فروردين 1402 زمان : 13:19

بازی درمانی اضطراب کودکان به او نمی گوید چه کاری انجام دهد، او کاملاً تمام تصمیمات خود را می گیرد و برای تمام احساسات، خواسته ها، تصمیمات و نیازهای ابراز شده اش احترام و اعتبار قائل هست.

به عبارت دیگر، مهم نیست که کودک چه کاری انجام می دهد، هیچ کس او را قضاوت یا ارزیابی نمی کند. در حقیقت بازی درمانی اضطراب کودکان یک راه عالی برای تشویق فرزندتان به صحبت و خندیدن با شما است و مهارت‌های مهمی مانند برخورد با موقعیت های ناشناخته‌ و همچنین شکست را به او آموزش می‌دهد.

بازی درمانی در منزل

۱.بازی هیولا

با کودک به اتاق او رفته و از او بخواهید عروسک یا شی را به عنوان هیولا انتخاب کند، اگر کودک در انتخاب مشکل داشت می تواند خودش برای کودک انتخاب کند اما بهترین کار این است که به کودک اجازه انتخاب بدهید. سپس هیولا را دست خود بگیرید و به سمت کودک بروید و همزمان از عبارتی مانند « گمشو هیولا»، « سمت ما نیا» و عباراتی همانند این استفاده کنید.

در این بازی هیولا به کودک نمی رسد و واکنش های مختلفی نشان می دهند تا زمانی که هیولا به کم ترین فاصله از کودک برسد و سپس بازی متوقف می شود و یوه دیگری به خود می گیرد. این دفعه هیولا دور می شود و کودک آرام به دنبال هیولا می رود و او را تعقیب می کند. بهتر است کودک را تشویق کنید تا احساسات خود را با کلمات بیان کرده و حتی در این راه بزرگنمایی کند.

حتی می توانیم از کودک بخواهیم تا با پا و دست خود به هیولا ضربه بزند. در دو حالت رفتارهای کودک بسیار شدید و حالت افراز و تفریط می شود. کودکانی که اضطراب شدید یا اضطراب پس از صانحه را تجربه می کنند ممکن است خشک شوند و هیچ حرکتی از خود نشان ندهند یا با پرخاشگری زیادی به هیولا حمله کنند و ممکن است پرخاشگری آن ها در حدی باشد که حتی والدین آن ها نتوانند کنترلش کنند.

پیشنهاد مشاور: ۹ بازی احساسات برای کودکان (کودکان ۹ تا ۱۵ سال)

به مرور کودک می تواند نقاشی از هیولا خود کشیده و آن را پاره یا دور بیندازد.

می توانید داستان هایی بسازید و با استفاده از آن داستان ها روحیه کودک خود را بهبود ببخشید مثلا پتویی که وقتی زیر آن می روی دیگر هیولا تو را نمی بیند.

۲. بازی خنده

این بازی درمانی اضطراب کودکان برای مشکلات اجتماعی و گوشه گیری بسیار مناسب می باشد. آیا کودک شما به سختی لبخند زده یا در برابر لبخند زدن مقاومت می کند؟ این کار نشانه افسردگی، اضطراب، اختلال نافرمانی و کمال گرایی می باشد.

هدف از این بازی این است که کودک بتواند آزادانه احساسات خود را نشان دهد. این بازی برای زمانی مناسب است که بچه ها دور هم جمع شده و در حال بازی هستند در این شرایط از آن ها بخواهید که سعی کنند بازیکن دیگری را بخندانند، در حالی که طرف مقابل تلاش می کند تا نخندد، اما نمی توانند او را لمس کنند. حتی می توانید شما هم وارد بازی شوید فقط دقت کنید که کودک ناراحت و گریان نشود و جو شاد را برقرار سازید.

این بازی درمانی اضطراب کودکان باید به سرعت انجام شود و جای خود را عوض می کنند.

این تکنیک برای کودکانی مناسب است که دوستان زیادی ندارند و می ترسند که با دیگران ارتباط برقرار کنند و از این امر احساس اضطراب پیدا می کند.

۳. بازی آدمک

برخی از کودکان به دلیل شرایطی که در مدرسه و خانه تجربه می کنند نمی توانند احساسات خود را بروز دهند. عدم توانایی صحبت کردن و بروز احساسات باعث دردهای جسمانی می شود.

اولین گام برای درمان این کودکان رهاسازی احساسات در محیطی کاملا امن و بدون خشونت و قضاوت می باشد و این وظیفه شما یا درمانگر است که این محیط را فراهم کند.

در این بازی که نوعی هنردرمانی نیز می باشد بادکنک ها را به شکل افرادی در می آوریم که داخل زندگی کودک هستند می توانید با نوار چسب بادکنک ها را به هم بچسبانید تا حالت دست، پا و سر را پیدا کند و سپس با ماژیک آن ها را رنگ بزنید و دهان و بینی برای او بکشید.

خودتان نیز ببا بادکنک ها آدمکی بسیازید حال با بادکنک خود به بادکنک کودک بزنید این کار نشان دهنده عصبانیت و خشمی است که قبلا به وجود آمده اما حل نشده است در اینجا به احتمال زیاد یک دعوا بین دو آدمک شکل می گیرد که با خنده کودک همراه است، کودک هر زمان مضطرب یا عصبانی شد می توانید از این جنگ بادکنکی کمک بگیرد.

۴. عروسک بازی

این بازی نیاز به جوراب های رنگی، کتاب داستان و وسایل تزئینی می باشد.

جوراب هایی را به کودک بدهید که اندازه دست او باشند و بتواند آن را در دست خود کند و برای هرکدام اسم بگذارد دقت داشته باشید که اسم هر جوراب باید بر اساس یک احساس مانند خشم، آشفتگی، مهربانی و.. باشد. با استفاده از مو، ماژیک، دکمه هرکدام از جوراب ها را می تواند تغییر دهد و در آخر با آن یک نمایش عروسکی اجرا می کند.

این بازی برای کودکانی بیش ترین کاربرد را دارد که اضطراب شدیدی را تجربه می کنند.

۵. داستان عروسکی

این بازی برای کودکانی مناسب است که به دلیل تغییر مکان زندگی، طلاق یا فوت یکی از افراد نزدیک اضطراب جدایی را تجربه می کنند.

این بازی برای کودکان هفت سال یا کوچک تر کاربرد دارد، در این داستان شما شروع به گفتن یک داستان ساده می کنید که پایان و شروع مشخصی دارد در میان داستان با کمک اسباب بازی ها شخصیت ها را معرفی کرده و وارد داستان می کنید. هر داستان باید دو یا سه بار در آرامش برای کودک تعریف شود.

مثال های داستان باید متناسب با مشکلات کودک در مورد خواب، دوستی، مدرسه، تغذیه و موارد دیگر باشد. داستان باید مثبت باشد بنابراین از کلمات یا پایان بندی منفی خودداری کنید، داستان باید برای کودک با احساس موفقیت همراه باشد.

۶.شن بازی

سینی شن بازی را می توان تهیه کرد این بازی بهترین راه برای درمان و کنترل اضطراب و استرس می باشد. در اینجا از تمام اعضای خانواده خواسته می شود که شروع به شن بازی کرده و اجسام مختلفی را با آن خلق کنند. در این میان مشکلاتی میان اعضا پیش می آید به طور مثال کودک می خواهد شن بیش تری داشته باشد یا اول شروع کند. در این شرایط باید بگذارید کودک حرف خود را زده و نیاز خود را عنوان کند.

به مرور اعضای خانواده در کنار شن بازی شروع به تعامل کرده و مشکلات خود را مطرح می کنند و مشکلات ارتباطی را کنار می گذارند.

۷. تخلیه خشم

بیان کلامی عصبانیت و ناراحتی مشکلی است که حتی بزرگسالان نیز با آن درگیر هستند. این بازی نیاز به بادکنک های زیاد و ماژیک دارد. تلاش برای بادکردن بادکنک خود تا حدودی باعث افزایش آرامش می شود. برای هر عضو خانواده یک بادکنک فراهم کنید و از کودک بخواهید آن ها را نقاشی کند. بادکنک ها را زیاد باد نکنید تا نترکد!

بادکنک ها را یکی یکی به کودک بدهید و از او بخواهید عنوان کند که چرا از دست آن ناراحت است. این کار برای خانواده هاای طلاق بسیار مفید می باشد و به آن ها کمک می کند تا خشم خود را به صورت مفید بیان کنند.

۸. بازی حباب

ای بازی درمانی اضطراب کودکان با بیرون دادن نفس و پر کردن حباب ها شروع می شود به احتمال زیاد کودک بسیاری از آن ها را می ترکاند. سپس از کودک بخواهید تا تنها یک حباب را اما سالم فوت کند. اما به مرور کودک به تنفس خود آگاه می شود. به کودک کمک کنید که مانند مدیتیشن از شکم نصف بکشد برای این کار از او بخواهید که دستش را روی شکم قرار داده و بالا و پایین شدن آن را احساس کند.

در اینجا می توانید به کودک توضیح دهید که هنگام خشم و اضطراب بدن به اکسیژن بیش تری نیاز دارد اما شش ها نمی توانند آن را تامین کنند با این کار کودک می تواند در هنگام عصبانیت و اضطراب خود را آرام تر کنند. از آن ها بخواهید که بر تنفس خود تمرکز کنند.

منبع : بازی درمانی اضطراب کودکان

بازدید : 108
شنبه 19 فروردين 1402 زمان : 21:59

مشاوره اضطراب چیست؟

متاسفانه، اجتناب از مشاوره اضطراب و استرس می تواند منجر به ایجاد اضطراب شدیدتر شود. یک روش درمانی که به عنوان روش درمان شناختی – رفتاری[۱] (CBT) نامیده می شود، در درمان اختلال های اضطرابی کارایی بالایی دارد.

روان شناسان با استفاده از CBT به درمانجوها کمک می کنند تا نحوه شناسایی و مدیریت عواملی را یاد بگیرند که منجر به ایجاد اضطراب در آنها می شود.

۱۰ سوال مقدماتی که معمولا درمانگران می پرسند

یکی از پرسش های درمانجوها، عبارت از سوالاتی می باشد که یک مشاور، مددکار اجتماعی یا روان شناس در اولین جلسه از آنها می پرسد. پاسخ این سوال راحت می باشد:

شما باید سوالات ساده و گسترش دهنده ذهن و سایر سوالات را انتظار داشته باشید.

یک “برنامه تغییر” (که در اغلب مواقع به عنوان “اهداف درمانی” شناخته می شود) بعد از آن ایجاد می شود تا شما را در رفع مشکلاتی راهنمایی کند که در حال حاضر منجر به اذیت شدن شما می شوند.

در زیر ۱۰ مورد از رایج ترین سوالاتی بیان شده است که یک روان پزشک از شما می پرسد تا یک تغییر مثبتی را در طول فرآیند مشاوره ایجاد کند.

۱-چه چیزی باعث شده است که به اینجا بیایید؟

“به نظر می رسد که شما شناخت خوبی نسبت به خودتان دارید و یک سری تفکراتی را در رابطه با مواردی دارید که در اینجا می خواهید بحث کنید. افرادی که به اینجا مراجعه می کنند، شجاعت زیادی دارند، حتی شاید یک مقدار عصبی باشند.

در صورتی که شما موردی را به یاد نیاورید، من یک سری سوالاتی را خواهم پرسید و در رابطه با مواردی که شما می گویید، یک سری نکاتی را یادداشت خواهم کرد تا بتوانم آن را در حافظه خودم نگه دارم.

البته هر زمان که خواستید می توانید حرف های من را قطع کنید و حرف خودتان را بگویید، یا می توانید مکالمه را به هر سمتی که خودتان می خواهید، هدایت کنید. از نظر شما، چه چیزی باعث شده است که به اینجا بیایید؟”

[۱] Cognitive – Behavioral Therapy

۲-آیا قبلا به یک مشاور مراجعه کرده اید؟

به نظر می رسد که شما با اعتماد به نفس هستید و در شرایط راحتی قرار دارید و می خواهید که در مورد چالش های موجود در زندگی تان صحبت کنید.

این سوالات در مشاوره اضطراب بسیار مهم است.

آیا تا به حال به یک مشاور مراجعه کرده اید؟

در صورت مراجعه کردن، شما قبلا چند جلسه به مشاوره مراجعه کرده اید و مشکلات موجود چه مواردی بوده اند؟

آیا به نتایج مد نظرتان دست پیدا کرده اید، و آیا نتایج به دست آمده پایدار بوده اند؟

مهم ترین نکته ای که از گفته های مشاور یا روانشناس یا مددکار اجتماعی تان به یاد دارید، چه موردی می باشد؟

کدام یک از آنها درست بوده است، یا کدام یک از آنها به نتایج مد نظر شما منجر نشده است؟

۳-از دیدگاه شما، مشکل موجود چیست؟

هر شخصی یک دیدگاه متفاوتی نسبت به مشکل و شخص یا عاملی دارد که راه حل مشکل می باشد.

هدف از مشاوره استرس و اضطراب عبارت از ایجاد یک سری تغییرات مثبت در سریع ترین زمان ممکن و بدون هیچ نوع شتاب زدگی می باشد.

  1. شما چه دیدی نسبت به مشکل دارید یا شما چه تعریفی از مشکل دارید؟
  2. کدام یکی از افراد مشکل زای موجود در زندگی شما منجر به ایجاد مشکلاتتان شده اند؟
  3. شما در طول کار، چه نوع تعاملی با سایر افراد دارید؟
  4. شخصیت خودتان را به چه نحوی تعریف می کنید؟
  5. سه مورد از مهمترین دستاوردهای شما چه مواردی بوده اند؟
  6. چه شخص یا چه چیزی مهمترین مورد در زندگی شما می باشد؟
  7. از دیدگاه شما، مشکلتان چیست؟

۴-معمولا این مشکل منجر به ایجاد چه نوع احساسی در شما می شود؟

همه ما یک سری مشکلات یا چالش هایی داریم که باید با آنها مواجه شویم.

آیا شما یک فرد خوش بین یا یک فرد بدبینی هستید؟ زمانی که یک مشکلی به صورت پیشبینی نشده ظاهر می شود، چه احساسی پیدا می کنید؟

هر چند که هیچ یک از احساسات موجود درست یا اشتباه و خوب یا بد نمی باشند، ولی هر مشکلی منجر به ایجاد یک نوع احساسی در ما می شود.

بنابراین، این مشکل معمولا منجر به ایجاد چه نوع احساسی در شما می شود؟

آیا شما احساس ناراحتی، عصبانیت، ناامیدی، در جاماندگی می کنید یا یک احساس دیگری دارید؟

۵-در مشاوره اضطراب چه چیزی منجر به بهتر شدن مشکل می شود؟

  • شما چند وقت به چند وقت این مشکل را تجربه می کنید؟
  • به نظر شما چه چیزی منجر به وخیم تر شدن مشکل می شود؟
  • آیا شما قبلا این مشکل را نداشته اید یا متوجه شده اید که مشکل به خودی خود از بین می رود؟
  • آیا شما یک سری ابزارهای خاص را امتحان کرده اید، کتاب هایی خوانده اید یا یک سری مسیر هایی را برای عبور از این شرایط امتحان کرده اید که کارایی مناسبی در حل این مشکل داشته اند؟
  • آیا این مشکل بر روی عزت نفس شما یا احساس گناه شما تاثیر گذاشته است؟

منبع : مشاوره اضطراب و استرس

بازدید : 139
شنبه 19 فروردين 1402 زمان : 21:58

حسادت کودکان به فرزند دوم، حسادت در کودکان از نظر روانشناسی، سن حسادت در کودکان، شدیدترین دوره حسادت کودک در این مقاله بررسی می شود و به تمام سوالات شما در این باره در قسمت نظرات پاسخ می دهیم پس این مقاله را از دست ندهید و ما را از نظرات خود آگاه کنید.

ممکن است شما نیز حسادت در کودکان را تجربه کرده باشید و حسادت در کودکان باعث می شود که در موقعیت های خاصی، رفتارهای حسادت آمیز نشان می دهد و باعث تعجب شما و اطرافیان می شود.

حسادت در کودکان از نظر روانشناسی

بررسی حسادت در کودکان از نظر روانشناسی نشان داده است که موقعیت های خای مانند رقابت، مقایسه با هم سن و سالان و یا فرق گذاشتن بین بچه ها، آتش حسادت را شعله ور تر می کند و باعث می شود تا فرزندتان نه تنها در هیچ کاری با شما همکاری نکند، بلکه دچار احساس خشم، عصبانیت و کینه نیز شود.

شاید برای تان عجیب باشد که یک مقایسه ی به ظاهر کوچک چگونه می تواند تا این حد برانگیزاننده باشد اما در حقیقت، قرار گرفتن در موقعیت های تبعیض، مقایسه و یا رقابت؛ این احساس را به همراه می آورد که ” من از دیگران کمتر هستم “ و باعث شکل گیری حد زیادی از ترس درونی می شود.

کودک ترسیده، تلاش می کند تا با رفتارهای حسادت آمیز از خود دفاع کند و توانایی اش در دفاع از حقوق خود را به نمایش بگذارد و حقوق خود را پس بگیرد.

متاسفانه این رفتارها در دراز مدت می تواند منجر به تنها ماندن کودک و یا کناره گرفتن دیگران از او نیز شود که مهارت های اجتماعی را به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار می دهد.

حسادت کودکان به فرزند دوم

از نظر روانشناسی، معمولا حسادت در حدود یک و نیم سالگی شکل می گیرد و در فاصله ی ۲ تا چهار سالگی بیشتر می شود.

این بین اگر فرزند تازه ای متولد شود، ممکن است کودک به رفتارهای نابه هنجار دیگری مانند افسردگی، بدغذایی، اضطراب و یا شب ادرار متوسل شود تا از این طریق اعتراض خود به شرایط را بیان کند.

به عبارت دیگر لازم است بدانید که این رفتارها بیش از آنکه یک اختلال باشند، روشی برای ابراز وجود هستند که فرزندتان از آن استفاده می کند.

حسادت به بچه کوچکتر امری عادی می باشد ولی باید با کمک والدین کنترل شود. در ادامه راه های لازم برای درمان این مشکل آورده شده است.

رفتار با فرزند اول وقتی فرزند دوم به دنیا می آید

اگر فرزند شما عادت ندارد در کنار نوزادان باشد یا شما را کنار آن ها ببیند، ممکن است در ابتدا واکنش های شدیدی داشته باشد. خوب است که بتوانید زمان آرامی را با خانواده های دیگر بگذرانید تا او به این ایده عادت کند که اگر والدینش نوزادان دیگری را در آغوش بگیرند، باز هم او را دوست دارند و از او مراقبت خواهند کرد.

 حسادت کودکان به فرزند دوم

۵ نشانه حسادت در کودکان

نشانه‌های حسادت در کودک می‌تواند متفاوت باشد، اما معمولاً شامل فوران خشم یا گریه، نشان دادن پرخاشگری نسبت به خواهر و برادر یا همسالان، مقایسه بین خود و دیگران، یا خودداری از محبت می باشد.

  • توجه ناخواسته: کودکانی که حسادت از خود نشان می دهند اغلب دلبسته و خواستار توجه می شوند. آن ها ممکن است تقاضای بغل بیشتری داشته باشند یا نخواهند که اتاق را ترک کنید.
  • ناامنی: کودکان حسود اغلب احساس ناامنی می کنند و این را از طریق رفتارهای منفی مانند نام گذاری، قلدری یا کینه توزی نسبت به دیگران ابراز می کنند.
  • تمرکز ضعیف: اگر کودکی احساس حسادت می کند، ممکن است در تمرکز روی کارها یا کارهای مدرسه مشکل داشته باشد.
  • مالکیت: کودک حسود ممکن است رفتار مالکانه خود را در مورد اسباب بازی ها یا وسایل خود نشان دهد و اگر شخص دیگری چیزی را بخواهد که متعلق به اوست، ناراحت شود.
  • پرخاشگری: برخی از کودکان حسود به دلیل احساس حسادت و ناامنی در مورد از دست دادن توجه بزرگسالان یا همسالان، نسبت به خواهر و برادر یا همسالان خود به خاطر مسائل به ظاهر بی اهمیت پرخاشگری نشان می دهند.

کنترل حسادت کودکان

بسیاری از والدین به دلیل عدم آگاهی از سار و کارهای روانی درونی در خصوص حسادت، تلاش می کنند تا از طریق تنبیه، فشار، اجبار و یا روش هایی مانند سرزنش کردن، مانع از حسادت ورزی کودک شوند.

این در حالی است که چنین روش هایی می تواند احساس عدم درک شدگی را بیشتر کرده و کودک را برای کنارگذاشتن حسادت، لجبازتر کند.
استفاده از راهکارهای زیر می تواند به شما کمک کند تا این وضعیت را به خوبی مدیریت کنید:

۱. با فرزندتان صحبت کنید و به او بگویید که برای تان مهم و دوست داشتنی است.

در طی این گفت و گو او را متوجه کنید که توجه تان به کودکان دیگر به خاطر ناتوانی و کوچک بودن شان است و ربطی به مساله ی دوست داشتن ندارد.
سعی کنید در عین حال جانب اعتدال را نیز رعایت کنید و از توجه افراطی به فرزند پرهیز کنید.

۲. به فرزندتان محبت کنید.

محبت کردن به فرزندتان به ویژه در اوقاتی که تنها هستید، به او احساس دوست داشتن را منتقل می کنید. او را نوازش کنید و در آغوش بگیرید.

۳. به فرزندتان قدرت دهید.

از طریق واگذار کردن کارهای کودک کوچک تر به فرزند حسودتان می توانید در او احساس کنترل، قدرت و توانمندی ایجاد کنید. به عنوان مثال غذا دادن و یا لباس پوشیدن را به او واگذار کنید.

۴. از فرزندتان تعریف کنید.

ممکن است فرزند حسودتان تمایل داشته باشد تا به کارهای او نیز رسیدگی ویژه ای کنید. بنابراین بر این نکته تاکید کنید که تو قوی و شجاع هستی و می توانی کارهای خودت را به خوبی انجام دهی.

بیان دیگر ویژگی های مثبت فرزندتان نیز باعث می شود تا در او احساس دیده شدن ایجاد شود و رفتارهای حسادت آمیز کمتری را بروز دهد.
بهتر است بر ویژگی هایی تاکید کنید که مختص فرزندتان است و توجه ی ویژه ی شما به او را نشان می دهد.

۵. اعتماد به نفس را تقویت کنید.

راهکار ارایه شده در مورد قبل، به فرزندتان کمک می کند تا احساس بهتری در مورد خود داشته باشد و خود را ارزشمند بداند.

برای رشد اعتماد به نفس، کارهایی را به فرزندتان محول کنید که از عهده ی آن ها بر می آید. بر توانمندی های فرزندتان تاکید کنید و احساس کافی بودن را در او پرورش دهید.

۶. به کودک اجازه دهید تا احساس حسادت یا خشم اش را بیان کند.

ماندن با احساسات منفی مانند حسادت و خشم به صلاح کودک نیست. برای تغییر این وضعیت، به کودک اجازه دهید تا احساسات واقعی اش در مورد کودک دیگر را بیان کند.

می توانید ابزاری جایگزین مانند یک عروسک را در اختیار او قرار دهید تا احساس خشم اش را از طریق ضربه زدن به آن تخلیه کند.

نقاشی کردن نیز می تواند روش مفید دیگری برای بیان احساسات باشد.

در صورتی که حسادت در فرزندتان منجر به رفتارهای دیگری مانند شب ادراری، ناخن جویدن و یا اضطراب و افسردگی شده است، می توانید با مراجعه به بازی درمانگر، نسبت به درمان این وضعیت اقدام کنید.

۷. اهمیت اشتراک گذاری را به فرزندتان بیاموزید

برخی از کودکان تمایل دارند بدون دلیل از سایر کودکان کینه بگیرند. اگر اینطور است، اهمیت اشتراک گذاری، مراقبت از دیگران، برخورد با آن ها و خوش گذرانی را به فرزندتان بیاموزید. این کار به آن ها کمک می کند تا هر نوع ناامنی را از بین ببرد، دیر یا زود خواهید دید که فرزندتان از همراهی با کودکی که زمانی به او حسادت می کرد لذت می برد.

۸.به کودک و احساس او گوش دهید

در بیشتر موارد، رفتار حسادت آمیز در کودک عمیق است، زیرا آن ها یک مشکل یا نگرانی خاص در پشت چنین رفتاری دارند.

با فرزندتان صحبت کنید، دلیل حسادت او نسبت به یک فرد خاص را دریابید و سپس با نظرات خود بدون دخالت در احساسات و ترس های او به حرف های او گوش دهید.

ممکن است موقعیت هایی وجود داشته باشد که کودک شما عزت نفس و اعتماد به نفس کمتری داشته باشد، ممکن است از جنبه های مثبت خود اطمینان کافی نداشته باشد، که ممکن است باعث شود نسبت به شخص دیگری حسادت نشان دهد و در اینجا ممکن است این جنبه های مثبت را تقویت کنید.

۹. از کودکتان درباره احساساتش سؤالات باز بپرسید

هنگام برخورد با احساس حسادت در کودکان، مهم است که گفتگوی باز و صادقانه داشته باشید.

یکی از راه‌های تسهیل چنین بحثی این است که از فرزندتان سؤالات باز و طولانی درباره احساساتش بپرسید. این به آن ها کمک می کند تا کلماتی را روی احساسات قوی که ممکن است تجربه می کنند بیان کنند و به احساسات خود را درک کنند.

سؤالات باز همچنین می توانند به کشف دلایل اصلی حسادت کمک کنند، که می تواند هر چیزی از اعتماد به نفس پایین گرفته تا ترس از دست دادن باشد.

در پایان، ارتباط شفاف و گفتگوهای سالم کلید کاهش حس حسادت در کودکان است.

منبع : حسادت کودکان به فرزند دوم

بازدید : 128
سه شنبه 15 فروردين 1402 زمان : 14:46

درمان سردرد عصبی، راه های کاهش سردرد های ناشی از اضطراب و استرس

آیا شما هم دچار سردرد عصبی هستید و می خواهید با روش های درمانی آن آشنا شوید؟ یکی از روش های موثر در درمان سردرد های عصبی شناخت علل و منشا آن می باشد، بعد از شناخت علل مورد نظر می توانید تلاش کنید تا عوامل آزاردهنده را از بین ببرید. اضطراب و استرس باعث به وجود آوردن احساس هایی مانند ترس، نگرانی ها و ناراحتی فروخورده می شود و فشارهای روانی را در پی خواهد داشت و باعث به وجود آمدن سردرد های عصبی می شود.

به عبارتی سردردهای عصبی نوعی از بیماری روان تنی به حساب می آید که باعث به وجود آمدن آن عوامل روانی هستند، اگر توان ذهنی و جسمی بالایی دارید می توانید با این سردرد ها مقابله کنید زیرا یکی از راه درمانی آن بالا بردن قوا و توان ذهنی می باشد.

متخصصان روانشناس با استفاده از تکنیک های مختلف به شما یاد می دهند که چطور با عواملی که بر شما تاثیر گذاشته است مقابله کنید، در ادامه این مقاله به بررسی کامل سردرد های عصبی و راه های درمان آن می پردازیم.

سردرد عصبی چیست؟

یکی از سردرد هایی که بسیار در میان مردم شایع می باشد سردرد های عصبی و تنشی نام دارد شدت این سردرد از میگرن کمتر می باشد و زمانی که فرد با موقعیت هایی مانند استرس و عصبانیت رو به رو می شود دچار این سردرد ها می شود. هنگامی که سطح تنش کم شده این سردرد ها بهبود می یابند در بسیاری از مواقع ممکن است به مشکلی مزمن تبدیل شوند که در این شرایط باید از متخصص برای درمان کمک بگیرید.

علائم سردرد عصبی

سردرد های عصبی در اغلب موارد علائم خاصی دارند و به وسیله این علائم می تواند آن ها را از سایر سردرد ها جدا کرد، در زیر نمونه هایی از این علائم بیان شده اند:

  • احساس گرفتگی در نواحی پیشانی
  • پشت سر یا دو طرف سر
  • عدم به وجود آمدن حالت تهوع و استفراغ
  • احساس درد به صورت خفیف و مداوم است و به صورت ضربان دار نمی باشد.

همچنین سردرد هایی که به نور و صدا حساسیت نشان می دهند احتمالا از نوع سردرد میگرنی می باشند.

نحوه تشخیص سردرد عصبی

اگر سردرد ها به صورت مکرر اتفاق می افتد و عملکرد روزانه شما را دچار اختلال کرده است در این صورت برای ارزیابی وضعیت خود باید به متخصص مراجعه کنید و پزشکان برای این که سردرد عصبی را از سایر سردرد ها و وضعیت های پزشکی که منجر به درد در نواحی سر و گردن می شود را تشخیص دهند از روش های مختلفی استفاده می کنند که از جمله مهم ترین آن می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • انجام ارزیابی های عصب شناختی برای بررسی بازتاب ها، هماهنگی حرکتی و سلامت سیستم عصبی مرکزی و مواردی که مربوط به سیستم عصبی می شود مورد بررسی قرار گیرد.
  • معاینه وضعیت سر و گردن از نظر میزان شدت درد موجود و پیدا کردن علل آن
  • ارزیابی و معاینه وضعیت چشم ها
  • در صورتی که سردرد ها به صورت شدید و مزمن اتفاق افتد باید آزمایش های تصویربرداری مانند MRI و CT انجام شود.

سردرد عصبی و عوامل تشدید کننده آن

عوامل مختلفی وجود دارد که می توانند علائم مرتبط با سردرد تنشی را تشدید کرده و باعث شود تا درد بیمار شدت یابد از جمله مهم ترین آن ها می توان به مصرف برخی داروها، خستگی جسمانی شدید و مزمن، دچار بودن به مشکلات فک، دهان و دندان اشاره کرد. در نتیجه برای این که علائم سردرد بهبود یابد باید این عوامل رفع شود.

انواع سردردهای عصبی

متخصصین به طور کلی سردرد عصبی را به ۴ دسته کلی تقسیم می کنند که می توان به سردرد تنشی اپیزودیک مکرر، سردرد تنشی ایپزودیک مکرر، سردرد تنشی مزمن و سردرد تنشی محتمل اشاره کرد، در ادامه این مقاله به توضیح هر کدام از این سردرد ها می پردازیم.

  1. سردرد تنشی اپیزودیک مکرر

این نوع سردرد به صورت مکرر در یک بازه زمانی ۳ ماهه حداقل در ۱ یا ۱۵ بار اتفاق می افتد این سردرد ها در هر دوره احتمال دارد به مدت ۳۰ دقیقه تا ۷ روز ادامه داشته باشد حداقل دوره ای که برای این سردرد های اپیزودیک اتفاق می افتد به صورت مکرر ۱۲ الی ۱۸۰ روز در سال خواهد بود.

  1. سردرد تنشی ایپزودیک غیر مکرر

بعضی از سردرد های عصبی به صورت مکرر به وجود نمی آیند و حداکثر ۱۲ روز در سال فرد به این سردرد ها مبتلا می شود و به عنوان سردرد تنشی اپیزودیک غی مکرر شناخته می شوند و نسبت به سردرد های اپیزودیک کمتر فرد را درگیر می کند و فرد بیمار می تواند به کارهای روزانه اش برسد و مشکلی بر روی عملکرد روزانه اش ایجاد نمی شود.

  1. سردرد تنشی مزمن

سردرد تنشی مزمن در یک بازه سه ماهه به وجود می آید و حداقل ۴۵ روز فرد به این سردرد مبتلا است به صورتی که فرد بیمار در هر ماه ۱۵ روز درگیر سردرد می باشد و هر بار چند ساعت یا چند روز طول می کشد.

  1. سردرد عصبی محتمل

سردرد های عصبی محتمل نوعی از سردرد های مزمن، اپیزودیک مکرر و غیر مکرر می باشد اما علل آن نامشخص است، و نمی توان به درستی علت آن را کشف کرد، در واقع فرد بدون هیچ دلیل خاصی دچار سردرد می شود و احتمال دارد علت سردرد، مصرف بسیاری از داروها باشد.

پیش از درمان منشا سردرد های عصبی را بشناسید

یکی از عواملی که باعث سردرد های عصبی می شود احساس اضطراب و استرس می باشد که به صورت های مختلفی نشان داده می شود و فرد که دچار استرس می شود علائم زیر به صورت های مختلف نشان داده می شود.

تعریق دست و پا

لرزش دست

دل درد و ناراحتی های معده

درد های عصبی

تیک عصبی

تنفس و ضربان قلب سریع

تکرار ادرار

تغییرات اشتها

سرگیجه و سنگینی سر و سردرد های مزمن

هم چنین اضطراب باعث به وجود آمدن بیماری های عصبی مانند ام اس، تومور مغزی و سکته مغزی می شود و احتمال دارد این سردرد ها در اثر استرس زیاد و عصبانیت بیش از حد به وجود آید و تشخیص دادن علل سردرد ها سخت است و تنها به وسیله پزشک متخصص باید تشخیص داده شود.

منبع : درمان سردرد عصبی

بازدید : 147
سه شنبه 15 فروردين 1402 زمان : 14:44

” وادار کردن آنها برای نوشتن تکالیف مانند یک مبارزه دشوار است و در ریاضی و علوم هیچ وقت نتوانستم کاری از پیش ببرم”

این جملات را به کرات از والدین می شنویم. گاهی اوقات تکالیف برای والدین دلهره اور هستند همانطور که برای بچه ها هستند. والدین نگران می شوند وقتی‌که بچه ها تکالیف خودرا برای دقیقه اخر می‌گذارند یا از انجام همه انها سر باز میزنند، که می‌تواند منجر به درگیری در خانه شود. از طرف دیگر والدین همچنین ممکن است دلهره داشته باشند که اگر بچه ها از انها کمک بخواهند قادر به کمک کردن نباشند.

کنار امدن با تکلیف

به بچه ها شانس صحبت درباره تکالیف مدرسه شان را بدهید- وقتی‌که شما از انها درباره روزشان می پرسید بررسی کنید تا ببینید که انها چه چیزهایی را یاد می‌گیرند. حتی اگر در باره یک موضوع خاص اطلاعاتی ندارید همچنان شما می‌توانید با گوش کردن و کمک به انها برای پیدا کردن جوابهایشان، کمک کنید. اگر شما تکلیفی که به انها داده شده است را متوجه نمی‌شوید، انرا در اینترنت جستجو کنید یا از دوستان و خانواده سوال کنید. وقتیکه شما درکی از کار دارید ممکن است بهتر بتوانید کودک خود را پشتیبانی کنید.

به فرزندانتان برای پذیرش مسئولیت سازمان دهی و انجام تکالیفشان کمک کنید. هرگز فراموش نکنید که فرزندتان را برای کاری که در انجام ان شرکت دارند تشویق کنید. بسیاری از مدارس یک دفتر تکالیف یا دفتر ثبت وقایع روزانه دارند که والدین هر روز باید انرا امضا کنند. این به شما و فرزندتان برای دنبال کردن تکالیف کمک می‌کند .

ایجاد یک محیط مناسب برای تکالیف

بعضی از کودکان ترجیح میدهند که تکالیف را بلافاصله بعد از مدرسه انجام دهند در حالیکه برخی دیگر ترجیح می‌دهند تا ابتدا کمی استراحت کنند. به کودکتان اجازه دهید که یک روش مناسب خود بیابد و انرا دنبال کند. ایجاد یک مکان مناسب که انها بتوانند تکالیف خود را انجام دهند مهم است، در حالت ایده ال محیطی تمیز با نور مناسب و بدون مزاحمت. اگر انها ترجیح میدهند با موسیقی کار کنند به انها اجازه دهید.

منبع : چالش نوشتن تکالیف مدرسه

بازدید : 247
پنجشنبه 10 فروردين 1402 زمان : 20:58

آشنایی با انواع پرخاشگری در روانشناسی و پرخاشگری چیست ؟

آن چه که از پرخاشگری در نگاه اول به ذهن مان خطور می کند رفتاری نامعقول، خود خواهانه و حاکی از یک تصمیم هیجانی و اشتباه است.

چرا پرخاشگری می کنم و چطور آن را رفع کنم؟

اما پرخاشگری صرفا نشان دهنده ی رفتار غیر منطقی و همراه با پشیمانی و دردسر نیست.

از نظر تکاملی آن چه که باعث بقای نسل و پیروزی اجداد مان می شده برخوردی همراه با پرخاشگری و مبارزه با عامل تهدید کننده جانی و محدوده زندگی یا قلمروشان بود.

در روانشناسی پرخاشگری به رفتاری گفته می شود که هدف آن ایجاد آزار و اذییت به دیگری است که معمولا این کار با هدف انتقام و تنبیه صورت می گیرد.

پرخاشگری اصولا دیگران را هدف می گیرد اما ممکن است متوجه خود فرد نیز شود.

پرخاشگری چیست ؟

در واقع می توان گفت در خودآزاری یا مازوخیسم فرد پرخاشگر از ایجاد درد و آسیب به خود لذت می برد.

پرخاشگری معطوف به خود ممکن است به صورت خود کشی نیز جلوه کند که این حالت با خودآزاری فرق دارد که فرد با مرگ خود قصد انتقام گرفتن، عذاب وجدان و درد دادن به دیگران را دارد.

عده ای از روانشناسان (مثلا فروید) معتقدند پرخاشگری ذاتی بوده و در درون همه انسان ها به صورت یک نیروی نهفته وجود دارد که در صورت عدم تخلیه انباشته می شود.

طرفداران ذاتی بودن پرخاشگری، ورزش کردن و تخلیه انرژی از راه جامعه پسندانه را نقطه مقابل تخلیه نامطلوب (یعنی تخریب اموال و قتل) عنوان می کنند.

عده دیگری از نظریه پردازان نیز به نقش یادگیری در پرخاشگری معتقد بوده و مخالف ذاتی بودن آن هستند.

علت پرخاشگری چیست؟

اصولا پرخاشگری در پاسخ به ناکامی رخ می دهد، یعنی زمانی که فرد در راه رسیدن به اهداف اش با موانع مواجه می شود، رفتار پرخاشگرانه از خود نشان می دهد.

در واقع فرد با رفتار پرخاشگرانه در مقابل ناکامی تا حدودی تسکین پیدا می کند که معمولا بعد از این تسکین موقتی ( به جای چاره اندیشی و حل مسئله)، احساس پشیمانی را تجربه خواهد نمود.

اما این که فرد بعد از ناکامی چه واکنشی نشان دهد تا حد زیادی به نوع تربیتی که در خانواده داشته بستگی دارد.

تحقیقات نشان داده است که کودکان پرخاشگر معمولا والدین پرخاشگری دارند که از آن ها الگوبرداری کرده اند.

رفتار پرخاشگرانه ممکن است توسط دیگران و به خصوص در کودکی تقویت شده باشد.

این که بچه ای بعد از دعوا یا رفتار خشونت بار توسط والدین یا خواهر برادر های بزرگ تر تشویق شود و از رفتار پرخاشگرانه ی او به عنوان یک رفتار شجاعانه یاد شود،

مسلما باعث تقویت و ایجاد یک ذهنیت مثبت نسبت به این رفتار خواهد شد.

همچنین رسانه های گروهی به ویژه تلویزیون در تقویت رفتار پرخاشگرانه نقش بسزایی دارند.

تحقیقات نشان داده که بازی های رایانه ای بخصوص در دانش آموزان منجر به افزایش رفتارهای پرخاشگری در روابط شان با دوستان و محیط خانوادگی( خواهر و برادرها) می شود.

نقش وراثت نیز در خصوصیات شخصیتی و رفتار پرخاشگرانه موضوعی است که مورد قبول بسیاری از نظریه پردازان می باشد.

منبع : پرخاشگری چیست و انواع پرخاشگری در روانشناسی pdf

بازدید : 139
پنجشنبه 10 فروردين 1402 زمان : 20:56

کودکان ویژگی های فیزیکی والدینشان را به ارث می برند، ولی دانشمندان در رابطه با به ارث بردن ویژگی های شخصیتی والدین توسط کودکان کمتر مطمئن هستند. برخی از ویژگی های شخصیتی که در کودکان ظاهر می شوند پایه ی ژنتیکی دارند، ولی در شکل گیری شخصیت چندین ژن نقش دارند. محیط نیز در شکل گیری رشد ویژگی های شخصیتی نقش دارند. با وجود اینکه ممکن است کودک شما در برخی ویژگی های شخصیتی گرایش ژنتیکی نشان دهند با این حال این ویژگی ها زمانی خود را نشان می دهند که محیط شرایط لازم برای بروز صفات مرتبط با این ژن ها را فراهم سازد.

ژنتیک و شخصیت

محققین در شکل گیری ویژگی های شخصیتی ویژگی های ژنتیکی را دخیل می دانند. ژن‌های مختلفی در کودک وجود دارند که باعث شکل گیری ویژگی شخصیتی کودک می شوند. در برخی موارد به دلیل تاثیر شرایط محیطی و یا تاثیر ژن های دیگر برخی از ژن‌ها فعال و یا غیر فعال می شوند. بر طبق گزارش شبکه ی خبری ژنوم، ژنها از طریق پیام های شیمیایی مانند ترشح هورمون سرتونین و دوپامین که می توانند تاثیرات عمیقی بر روی مغز داشته باشند ویژگی های شخصیتی فرد مانند اضطراب و خجالتی بودن را تحت تاثیر قرار می‌دهند.

تاثیر وراثت در مقابل تاثیر محیط

حدود ۴۰ درصد از ویژگی های شخصیتی از طریق وراثت به ارث می رسند، بر طبق نظریه دکتر دیوید فاندر، پرفسور روانشناسی دانشگاه ریورساید کالیفرنیا، و نویسنده ی «معمای شخصیت». این نظریه به طور قابل توجهی تاثیر محیط را مورد بررسی قرار داده است. فاکتورهای محیطی به چیزی بیشتر از محل زندگی فردر اشاره دارند؛ تاثیرات فرهنگی و تجربیات اولیه زندگی و شرایطی که در آن شخص بزرگ شده بر شخصیت فرد اثر گذارند. برای مثال بر طبق نظریه ی دکتر فاندر افرادی که حامل ژن تاثیر گذار بر سروتونین هستند در معرض خطر افسردگی و رفتارهای ضد اجتماعی بیشتری هستند، اما تنها زمانی که کودکی انها سرشار از استرس و بدرفتاری از سوی محیط باشد.

منبع : آیا کودکان شخصیت والدینشان را به ارث می برند؟

بازدید : 152
يکشنبه 21 اسفند 1401 زمان : 23:07

افسردگی نوجوانان یکی از شایع ترین اختلالات سلامت روانی در کشور و یکی از جدی ترین دغدغه های سلامت روان می باشد. نکته مثبت این است که این اختلال یکی از درمان پذیرترین اختلالات به وسیله روان درمانی و یا دارودرمانی می باشد، بنابراین جای نگرانی نیست.

تحقیقات نشان می دهد که از هر چهار نوجوان یک نفر در طول دوران متوسطه در آغاز چهارده سالگی یک بار افسردگی را تجربه کرده است. این شرایط معمولاً در صورت عدم درمان ماه‌ها به طول می انجامد. این دسته از نوجوانان در معرض خطر بالاتری از خودکشی به عنوان یکی از علل اصلی مرگ و میر قرار دارند.

روانشناس افسردگی نوجوانان

در صورت عدم درمان افسردگی نوجوانان، احتمال اعتیاد به مواد مخدر یا کناره گیری از فعالیت های عادی و گروه های اجتماعی افزایش می یابد. لذا حتی در صورت کاهش رویداد افسرده کننده این قبیل مسائل مخرب ممکن است همچنان ادامه می یابد.

تشخیص تفاوت بین فراز و نشیب های عادی دوران نوجوانی و نشانه های افسردگی می تواند دشوار باشد. مهم است که راه‌های ارتباطی را با نوجوان خود باز نگه دارید تا بفهمید که آیا قادر به مدیریت احساسات خود هستند یا برای مقابله با آن مشکل دارند. اگر علائم یا نشانه های افسردگی در زندگی آن ها مشاهده کردید از روانشناس کمک بگیرید. علائم افسردگی اغلب به خودی خود بهتر نمی شوند و تاخیر در درمان افسردگی نوجوانان ممکن است منجر به مشکلات مهم و اساسی تر شود.

طبیعی است که کودکان و نوجوانان گاهی اوقات احساس ناراحتی کنند. برای مثال، وقتی بچه‌ها یک رویداد دشوار مانند از دست دادن یکی از عزیزانشان را تجربه می‌کنند، ممکن است احساس غم و اندوه یا غم عمیقی را تجربه کنند یا برای مدتی حتی در هنگام انجام کارهایی که معمولاً از آن لذت می برند، نتوانند احساس شادی داشته باشند. با این حال این احساس طبیعی است که اندوه به مرور زمان کاهش یابد.

علت

افسردگی دارای یک علت پیچیده چندعاملی است که شامل ژنتیکی و اجتماعی می باشد.

علائم یا اختلالات بالینی نیز می توانند به عنوان پیش ساز افسردگی عمل کنند. به عنوان مثال، خلق و خوی نامناسب، اضطراب، و اختلال کم توجهی یا بیش فعالی همگی می توانند باعث ایجاد یا تشدید افسردگی شوند.

به عنوان مثال، مشکلات عصبی و رشدی می تواند منجر به شکست های اجتماعی و تحصیلی عمیق شود و به مرور بر باور، روابط بین فردی و آسیب پذیری در برابر افسردگی تأثیر بگذارد. درمان موثر طیف وسیعی از اختلالات روانپزشکی می تواند به طور بالقوه منجر به بهبود علائم افسردگی در طول زمان شود.

افسردگی یک اختلال خلقی است که باعث می شود غم و اندوه و علائم مرتبط با آن پس از یک رویداد دشوار شدیدتر یا طولانی تر از حد معمول باقی بماند. افسردگی همچنین می تواند بدون یک رویداد محرک رخ دهد. کودکان ممکن است افسردگی داشته باشند اگر علائم آن ها، که ممکن است شامل غم و اندوه باشد، بیش از ۲ هفته ادامه پیدا کند آن ها مبتلا به افسردگی شده اند.

درمان افسردگی نوجوانان

شیوع

افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات در ایالات متحده است و میزان آن در میان کودکان و نوجوانان در سال های اخیر رو به افزایش بوده است. از هر ۵ نوجوان، ۱ نفر در دوران نوجوانی خود دچار افسردگی و هر سال از هر ۱۱ نوجوان، ۱ نفر دچار افسردگی شدید می شود.

علائم

  • اهمیت ندادن به آینده
  • عدم علاقه به نظافت شخصی یا ظاهر
  • درگیر شدن در مصرف مواد
  • تغییر قابل توجهی در وزن یا غذا خوردن
  • کمتر صحبت می کند و کمتر از حد معمول تماس چشمی برقرار می کند
  • حتی در کارهای ساده هم انرژی یا انگیزه کمتری نسبت به معمول دارد.
  • بیشتر گریه می کند.
  • احساس گناه دارد.

درمان افسردگی در نوجوانان دختر

افسردگی در دختران نوجوان با نسبتی حدود دوتا سه برابر پسران گسترش می یابد. دلایل اصلی افسردگی در نوجوانان دختر، ناسازگاری والدین، افسردگی مادر (دراثر تعامل زیاد مادر با فرزند)، مهارت های اجتماعی ضعیف و بدبینی می باشد. والدینی که از هم جدا شده اند و باز هم مشاجره می کنند بالاترین نرخ کودکان افسرده را دارند (حدود۱۸درصد).

برای درمان افسردگی در نوجوانان دختر چه کار کنیم؟ در صورت نگرانی با معلمان و متخصص اطفال مشورت کنید.، حتما از متخصصان سلامت روان نیز برای درمان افسردگی نوجوان خود کمک بگیرید.

منبع : درمان افسردگی نوجوانان

بازدید : 151
يکشنبه 21 اسفند 1401 زمان : 23:04

اختلالات خلقی و اضطراب

  1. اختلالات اضطرابی

همه ی ما در بسیاری از موقیعت های زندگی به طور طبیعی احساس اضطراب می کنیم، رایجترین واکنش به فشار روانی و محرک تنش زا، اضطراب است.

مفهوم اضطراب

منظور از اضطراب، هیجان ناخوشایندی است که با اصطلاحاتی مانند نگرانی، تنش و ترس بیان می شود.

اکثر رفتارهای اضطرابی، رفتارهای کاملا طبیعی و به صورت واکنش های سازگارانه هستند که به ما کمک می کنند تا در شرایط دشواری که برایمان پیش آمده صحیح عمل کنیم.

گاهی اضطراب آنقدر شدید یا انقدر با رویدادها و موقیعت های نامناسب همراه می شود که برای فرد مشکل ساز و ناسازگارانه جلوه می کند و به اضطراب مرضی و اختلال اضطرابی تبدیل می شود.

نشانه های اختلالات خلقی و اضطراب

  1. در اختلال اضطرابی، میزان ترس بسیار بیشتر از تهدید یا خطر است. یعنی شدت ترس با شدت تهدید تناسب منطقی ندارد (مثلا در فوبیاهای خاص: ترس از آسانسور).
  2. افراد دائما خود را در حالت ترس و نگرانی می بینند بدون آنکه علت آن مشخص باشد.
  3. ترس و نگرانی به طور مزمن وجود دارند و دایما فرد را رنج می دهند، تا جایی که نمی تواند زندگی روزمره ی خود را با حالت عادی پیش ببرد.
  4. این حالت ممکن است باعث شود که فرد نتواند شغل خود را حفظ کند یا با دوستان، همسر یا اعضای خانواده روابط طولانی مدت داشته باشد.

انواع اختلالات خلقی و اضطراب

اختلال اضطراب جدایی

اختلالی روانی که در آن، فرد به علت جدا شدن از خانه یا از افرادی که به آنها وابستگی عاطفی زیادی دارد (پدر، مادر، پدربزرگ، مادربزرگ، فرزندان، خواهر، برادر، همسر) به شدت مضطرب می شود.

اختلال وحشتزدگی

اختلال وحشتزدگی، یعنی حملات مکرر وحشت یا اضطراب. حمله ی وحشت زدگی عبارت است از ترس و ناراحتی شدید که در عرض چند دقیقه به اوج خود می رسد.

این حملات با بعضی سمپتوم های فیزیکی همراه هستند، از جمله: تپش قلب، تنفس سریع، سرگیجه، تعریق زیاد، تهوع و لرزش.

آگورافوبیا

افراد مبتلا به آگورافوبیا همیشه می ترسند که مبادا در جایی گیر بیفتند و در صورت نیاز فوری نتوانند به موقع کمک دریافت کنند، ترس از فضاهای بسته یا فضاهای باز، ترس از استفاده از انواع وسیله ی حمل و نقل، ترس از ایستادن در صف و قرار گرفتن در داخل جمعیت از این دسته اختلالات هستند.

فوبیاهای خاص

عبارتند از ترس های افراطی، غیر منطقی و مداوم نسبت به یک شیء یا یک وضعیت خاص (مثلا ترس از پرواز با هواپیما، ارتفاع، حیوانات، آمپول، مشاهده ی خون).

اختلال اضطراب اجتماعی

عبارت است ترس شدید و دایمی از موقیعت هایی که در آنها فرد، در جمع دیگران قرار می گیرد یا باید جلوی آنها کاری کند (سخنرانی کند).

افراد مبتلا به این اختلال از هرگونه موقیعت اجتماعی که فکر می کنند در آن مورد ارزیابی منفی دیگران قرار می گیرند، می ترسند و سعی می کنند از آن دور باشند.

۲٫ اختلالات خلقی

اختلالات خلقی عبارتند از ناراحتی ها و نابسامانی های هیجانی و عاطفی که باعث می شوند فرد از درون ناراحت باشد و نتواند کارها و وظایف خود را خوب انجام دهد.

اختلالات خلقی به دو دسته ی کلی اختلالات افسردگی و اختلالات دو قطبی تقسیم می شوند.

اختلالات افسردگی

همه ی انسان ها در مقطعی از زندگی خود احساس افسردگی می کنند و معمولا می توانند علت این افسردگی را به رویدادهای مشخصی ربط دهند، تجربه هایی مثل از دست دادن شغل یا فوت بستگان نزدیک می توانند آغاز دوره ای از غم و تکرار بعضی افکار منفی شوند.

اکثر افراد می توانند این احساسهای منفی را در عرض چند روز یا چند هفته از بین ببرند و به زندگی عادی خود بازگردند.

اما برای بعضی از افراد نشانه های افسردگی به مدت طولانی می ماند و در همه ی جوانب زندگی آن ها نفوذ می کند.

نشانه های هیجانی و انگیزشی اختلال افسردگی

تجربه های هیجانی افراد افسرده منفی هستند و دیگران آن ها را معمولا غمگین، نومید، پریشان، محزون، بی انگیزه، بی نشاط و دلسرد توصیف می کنند.

از تمایلات جنسی این افراد به شدت کاسته می شود.

منبع : اختلالات خلقی و اضطراب

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 305
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 278
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 182
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 722
  • بازدید ماه : 374035
  • بازدید سال : 527200
  • بازدید کلی : 2020515
  • <
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی